به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، در جشنواره سی و چهارم فیلم فجر، مستندهایی در برنامه نمایش گنجانده شدند که بر خلاف سال های پیش فرمت سینمایی داشته و از مدت زمانی نزدیک به استانداردهای سینمایی برخوردار بودند. همین امر کنجکاوی اولیه مخاطبان به خصوص در سالن رسانه ها برانگیخته و پای فیلم ها نشاند که غافلگیری های زیادی را در پی داشت. فیلم هایی که در اکران گروه هنر و تجربه نیز با موفقیت نسبی روبرو شده و پرچم سینمای مستند را در اکران هم بالا نگه داشتند.
حال در جشنواره سی و چهارم بسیاری از اهالی رسانه خود را به سانس نمایش مستندها رسانده و به تماشای این آثار می نشینند. اهالی خیابان یکطرفه ساخته مهدی باقری که در روز اول روی پرده رفت، فیلمی دلنشین و دیدنی با محوریت یک محله قدیمی و سرشار از خاطرات مردم تهران یعنی خیابان قوام السلطنه(سی تیر) است.
باقری پس از تحقیقاتی مفصل درباره محله های قدیمی تهران که هر یک سرشار از ناگفته ها هستند به چند دلیل به سراغ این محله رفته است. نخست نزدیکی این خیابان به خیابان نادری است که در گذشته ای دور مرکز روشنفکری ایران و سالن های نمایش بوده است.
دیگر اینکه در این محله پیروان ادیان مختلف از مسلمان و ارمنی تا زرتشتی و کلیمی در کنار هم زندگی مسالمت آمیزی داشته اند. باقری برای بردن فیلمش به سمت قصه گویی از چند شخصیت در این فیلم بهره گرفته که هر یک گوشه هایی از زندگی خود در این محله را بازگو کرده و تکه های پازل خیابان سی تیر را کنار هم قرار می دهند. یک بازیگر ارمنی تئاتر و سینما که در اینجا در یک کتابفروشی کار می کرده(لوون هفتوان)، یک شیرینی فروش(ماریتا هاشم زاده)، یک مترجم(فرهاد خردمند)، یک نوازنده پیانو(آرا داویدیان)، یک کاشی کار(سعید خاک نگار) و ساکن قدیمی محله(شاهن بازیل) شخصیت های این فیلم مستند هستند که در نسخه جدید فیلم دو شخصیت دیگر(یک عکاس و یک خانم معمار) هم به آن اضافه شده اند. باقری با این کار چند هدف را مدنظر داشته:نخست اینکه جنبه داستانی فیلمش را قوی تر کند و دیگر اینکه مخاطب از طریق این شخصیت ها به عمق روح محله قوام السلطنه سابق نفوذ کند که در هردو مورد هم موفق ظاهر شده است. به این خاطر که با ظرافت خاصی این عمل را انجام داده و به خوبی هم از اسناد معتبر موجود در آرشیوها بهره گرفته است. نکته دیگر به نوع نگاه باقری بازمی گردد که در عین احترام به تاریخچه یک خیابان از گذشته بازی های اغراق شده مرسوم این روزها به بهترین شکل فاصله گرفته است.
همچنین وی از این قرار گرفتن ادیان در کنار یکدیگر نیز بهره هوشمندانه ای گرفته که می تواند برای مخاطبان خارج از مرزهای ایران هم به شدت جذاب باشد. به خصوص در سال های اخیر که گروهک هایی همچون:داعش به اسلام ستیزی در اروپا و آمریکا دامن زده اند و نمایش فیلم هایی از این جنس می تواند تاثیر مثبت و خوبی روی مخاطبان خود در این رابطه داشته باشد. نکته دیگری هم که ذهن مخاطب را پس از تماشای فیلم به خود مشغول کرده اینست که بافت یک محله و اتفاقات مختلف سیاسی و اجتماعی رخ داده در آن روی ساکنانش تاثیر گذاشته و یا برعکس این مردم هستند که به محله فوق روح بخشیده اند. باقری در اهالی خیابان یکطرفه گزینه دوم را برگزیده و روایت هشت نفر از ساکنان این محله قدیمی را ستون فیلمش قرار داده است. استفاده از دو چهره آشنا برای مخاطبان اهل سینما(لوون هفتوان و فرهاد خردمند) که هردو در فیلم هایی همچون: پرویز و زندگی و دیگر هیچ بازی کرده اند نیز ترفند مناسبی از سوی کارگردان برای برقراری ارتباط همه جانبه فیلم با مخاطبانش است.
از سوی دیگر اهالی خیابان یکطرفه سرشار از قاب بندی های درخشان و کاملا مرتبط با درونمایه آن است که روح مخاطب را جلا داده و تا مدتی پس از اتمام فیلم هم آن را مزمزه می کند. برای نمونه می توان از خاطره گویی پر از حسرت هفتوان یاد کرد در حالی که پشتش دیواری قدیمی با دو پنجره قرار دارد. همینطور ورود حسرت بار دوربین مهدی باقری به سینمای متروکه ایفل که برای دوستداران سینما بسیار تلخ و دردناک به نظر می رسد.
محله های قدیمی و اصیل تهران که خاطرات ناگفته بسیار در دل خود دارند، می توانند دستمایه تولید مستندهای جذابی همچون: اهالی خیابان یکطرفه قرار گیرند مشروط بر آنکه قالب روایی مناسبی را انتخاب کنند.