به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، سید جلال اشکذری در ابتدای این جلسه اظهار کرد: ایده اولیه این فیلم چند سالی همراه من بود، اما پروسه نوشتن ان دو سالی زمان برد.
وی با اشاره به اینکه فیلم تنها یک کاراکتر دارد و به صورت روایی کار را پیش میبردیم، ادامه داد: به دلیل حضور میثم در فیلم فضا را برای ما محدود میکرد و حالا طوبا ما را با گذشته شیرینی که با هم داشتهاند در مدت زمان یک شب همراه میکند.
این کارگردان درباره نقدی که به حضور کاراکتر میثم با پلک زدن وجود دارد، بیان کرد: در این باره نظرهای متفاوتی را از شب گذشته شنیدهام و برخی با آن ارتباط خوبی برقرار کردند. ما از تخیل تماشاگر استفاده کردیم، درست مانند وقتی رمانی را میخوانید و در ذهن خودتان تصور میکنید.
وی ادامه داد: از همین رو شخصیت سازی را بر عهده تخیل مخاطب گذاشتیم و از صحبتهایی که درباره این کاراکتر میشنوند، او را بسازد.
اشکذری با اشاره به اینکه به نظرم نشان دادن یک جسم کمجون و لاغر خیلی نمیتوانست تاثیر گذار باشد، خاطرنشان کرد: همچنین مخاطب با همذات پنداری به نتیجه بهتری دست پیدا میکنیم و از طرفی ما نمیخواستیم شخصیتی آسمانی بسازیم، بلکه روایتی از زندگی این دو نفر از زبان طوبا است.
**باید به فکر اقتصاد فرهنگ باشیم تا فرهنگ رشد کند
سید محمود رضوی که تهیهکنندگی این اثر را بر عهده داشت نیز در این نشست، گفت: در ابتدا اشکذری ایده «دلبری» را با من مطرح کرد و بعد قرار شد روی کاغذ آن را بیاورند تا با هم درباره آن صحبت کنیم. ایده این فیلم برای من جذاب بود، چون کار سختی به نظر می آمد و در سینمای ما کمتر به فضای زندگی همسران جانبازان و شهدا پرداخته شده بود.
وی افزود: در این فیلم به غیر از سختی های کارگردانی، در بخش بازیگر هم سختی های بسیاری وجود داشت. خانم قاضیانی با این نقش زندگی می کرد و من یادم نمی آید که ما برای اشک ریختن او از مواد گریم استفاده کرده باشیم.
این تهیه کننده تاکید کرد: همه این عوامل در کنار هم مرا ترغیب کرد تا پای این کار بایستم. همچنین حوزه هنری به به دلیل مضمون سهمی ۴۵ درصدی در این فیلم دارد.
رضوی با اشاره به اینکه این متن بعد از اینکه نوشته شد، سه بار بازنویسی شد، گفت: بحث اقتصاد فرهنگ و فرهنگ به یکدیگر متصل هستند، اگر فرهنگ حال خوبی ندارد یعنی در بخش اقتصاد فرهنگ خوب کار نکردهایم.
وی گفت: ۳۰ درصد فقط ساخت فیلم است، مابقی به پروسه اکران و عرضه برمیگردد باید به این موضوع فکر شود که فیلم برای چه مخاطبی ساخته میشود و چه تعدای را قرار است درگیر خودش کند. همانطور که امروز هنر و تجربه فروش خوبی دارد، باید برنامهریزی برای بقیه فیلمها هم وجود داشته باشد. این فیلم باید بتواند بعد از اکران و عرضه شرایط ساخت یک فیلم دیگر را به وجود بیاورد و اگر این چرخه ادامه نداشته باشد، اقتصاد فرهنگی بهم میریزد.
**تجربه مونولوگ در سینما
هنگامه قاضیانی بازیگر این اثر سینمایی با اینکه حنجره آسیب دیدهای هم داشت، درباره این اثر سینمایی عنوان کرد: من همیشه با تهیهکنندههای خوبی همکاری داشتم. ما در سینمای ایران مونولوگ نداشتهایم و در این فیلم تقریبا ۷۰ درصد مونولوگ روبرو هستیم.
وی افزود: تمام سکانسها را زندگی کردم و عادت هم ندارم از ابزارهای دیگر مانند اشک مصنوعی استفاده کنم، من با طوبی زندگی کردم و او را درک میکردم.
قاضیانی در ادامه با اشاره به اینکه مونولوگ در تئاتر را تجربه کرده بوده ولی در سینما برای اولین بار بوده است، اظهار کرد: به نظر من شخصیت طوبی یکی از پرسوناژهای عاشق این دوران در سینمای ایران است.
**«دلبری» تنهاییهایی یک زن را نشان میدهد
منوچهر اکبرلو منتقد سینما نیز درباره این فیلم گفت: اینجا باید بیشتر از همدیگر تشکر کنیم و نقد اصلی را برای زمان اکران فیلم بگذاریم. وقتی که با کارگردان و تهیه کننده تعامل بیشتری کردیم.
وی افزود: در «دلبری» شخصیتی وجود دارد که دائما درباره اش حرف زده می شود، ما او را نمی بینیم و فقط گاهی از نقطه نگاه او به جهان قصه نگاه می کنیم و به غیر از آن فقط شاهد تنهایی های همسرش هستیم.
اکبرلو تاکید کرد: ساخت چنین فیلمی که در آن شخصیت ها حذف می شوند و فقط یک لوکیشن دارد، کار سختی نیست. اما وقتی این کار را می کنید تماشاگر نیاز دارد با چیز دیگری او را سرگرم کنید.
وی با بیان این که ما هیچ وقت خود جانباز یا احساس او نسبت به همسرش را نمی بینیم، گفت: حتی جانباز از قراردادهایی که همسرش می گذارد، هم عبور می کند. یعنی همسرش از او می خواهد احساسش به او را با سه بار پلک زدن بیان کند اما جانباز چهار بار پلک می زند.
این منتقد ادامه داد: ما هیچ گذشته ای از این جانباز یا زندگی مشترک نمی بینیم. به نظرم اگر این قصه به شکل نمایش اجرا می شد، کار بسیار درخشانی می شد. از طرف دیگر بعضی اوقات دیده می شد که وقتی ما از POV جانباز به ماجرا نگاه می کردیم و پلک زدن او را می دیدم، ناگهان به صحنه دیگری کات می شد، نمی دانم چرا اینطور شد.
اکبرلو بیان داشت: چه حسنی دارد که ما تک کارکتری داشته باشیم و او را نشان ندهیم. این فیلم چه چیزی به دنیای زنان شهیدان دفاع مقدس اضافه کرد؟
«دلبری» ادای دینی به شهداست
عباس غزالی دیگر بازیگر این نشست بود که با اشاره به فیلم «آژانس شیشه ای» و «روزهای زندگی» ، گفت: همیشه دوست داشتم چنین نقشی بازی کنم و ادای دینی به عزیزانی که حق بر گردان ما دارند، داشته باشم. زمانی که آقای اشکذری فیلمنامه «دلبری» را به من دادند. احساس کردم جای چنین شخصیتی در پرونده من خالی است و بسیار با عشق و افتخار بازی در این فیلم را پذیرفتم.
وی افزود: البته از ابتدا می دانستم که ساخت فیلمی با لوکیشن و بازیگر کم خطرناک است. با این حال فکر می کنم بیشتر از این ها باید به جانبازان پرداخته شود.
**پیانو ساز اصلی موسیقی است
فرید سعادتمند که سخت موسیقی این اثر سینمایی را بر عهده داشته است، نیز در نشست حضور داشت و گفت: زمانی که به من پیشنهاد شد من در حال کار روی یک سریال بودم، اما وقتی با شخصیت طوبا آشنا شدم، بسیار تاثیر گرفتم و کار روی آن را شروع کردم. بر اساس لوکیشنی که داشتیم و البته مونولوگ بود، موسیقی رو بر پایه پیانو گذاشتم و تلاش داشتم با موسیقی به ریتم کار کمک کنم. عامدانه از سازهای کوبهای استفاده کردم که اکشن کار بیشتر شود.
مهسا هاشمی، محمدرضا شیرخانلو و مهدی عطاران در این نشست حضور داشتند و از تهیه کننده و کارگردان کار بابت حضور در این اثر تشکر کردند.