به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، مستند فصل هرس از موضوع آشنایی بهره می برد که پیش از این هم ابوالحسن داودی براساس آن به ساخت فیلم سینمایی مرد بارانی همت گماشته است. مردی به نام قاسم تک دهقان پس از ده سال کار و تلاش موفق به کشف دارویی ضد سرطان شده اما به واسطه بی اعتمادی، کشف خود را در اختیار هیچیک از موسسات دارویی قرار نمی دهد. در حقیقت تم اصلی فیلم که بنیان آن هم برپایه آن بنا شده، همین بی اعتمادی و ترسی است که تک دهقان در رابطه با کشفش داشته و بر زندگی اش سایه افکنده است. خالدی در این فیلم که در جشنواره سینما حقیقت هم مورد توجه قرار گرفته، به شیوه ای مینی مالیستی قصه اش را روایت است. با این تفاوت که از زاویه دید فیلمساز به قضیه نگاه نکرده و خود را به جای یک فرد کنجکاو و جستجوگر قرار داده است. خالدی در فصل هرس از نمادها و استعاره ها هم به خوبی بهره گرفته که نمونه آن را در هرس کردن باغ تک دهقان در فیلم شاهد هستیم.
محمد رحمانیان در دنیای تئاتر ایران نامی آشنا و معتبر است که به خوبی با مخاطبان خویش ارتباط برقرار می کند. نخستین تجربه سینمایی رحمانیان با نام سینما نیمکت که در گروه هنر و تجربه به نمایش گذاشته شده، داستان گروه دوره گردی است که در دوران ممنوعیت ویدئو در اواخر دهه شصت در ایران، به روستایی دور افتاده رفته و بخش هایی از فیلم های تاریخ سینما را در قهوه خانه ها اجرا می کنند. ایده درخشان و جذابی که به شدت به دنیای نمایش نزدیک بوده و جای کار بسیار هم برای بازیگرانش داشته تا نقش هایی را اجرا کنند که محبوب خود و سینمادوستان است. سینما نیمکت را می توان ادامه دید نوستالژیک رحمانیان به سینما پس از نمایش سینماهای من به حساب آورد که مدتی پیش روی صحنه رفته بود. اما فیلم آنچنان که باید از کار درنیامده و در بسیاری از لحظات از سینما دور شده و به تئاتر نزدیک شده است. مضافا اینکه از یک جایی به بعد فیلم در مرحله ایده باقی مانده و پیش نمی رود که البته این یکی از معضلات عمده فیلم های جشنواره سی و چهارم فیلم فجر بوده است.
یکی از فیلم های کنجکاوی برانگیز جشنواره برای اهالی رسانه، دختر ساخته رضا میر کریمی بود که شب گذشته در سالن همایش های برج میلاد روی پرده رفت. به خصوص اینکه میرکریمی در فیلم قبلی اش(امروز) هم چندان موفق ظاهر نشده و روند رو به رشدش متوقف شده بود. دختر از آن دسته فیلم های شخصیت محوری است که در صورت درنیامدن قهرمانش به چاهی عمیق سقوط کرده و دیگر هیچ چیزی قادر به نجاتش نخواهد بود. اما این فیلم تا حدود زیادی از این امر دور مانده و شخصیت های مرکزی فیلم همچون:ستاره و پدرش متقاعدکننده از کار درآمده اند. میر کریمی کارگردان و مهران کاشانی در مقام نویسنده فیلمنامه در دختر به خوبی روی عنصری مهم به نام خانواده مانور داده و تم تنهایی را نیز به آن اضافه کرده اند که نقشی کلیدی در پایان بندی فیلم دارد. بازی های بسیار خوب فرهاد اصلانی در نقش احمد عزیزی در کنار ماهور الوند(ستاره) و مریلا زارعی در نقش عمه ستاره، بسیار به کیفیت نهایی فیلم کمک کرده و می توانند نقش مهمی در برقراری ارتباط فیلم با مخاطبان عام سینما ایفا کنند.
قرار گرفتن اولین فیلم یک فیلمساز در فهرست بیست و دو تایی بخش سودای سیمرغ، اتفاق مهم و کنجکاوی برانگیزی است که فیلم خماری ساخته داریوش غذبانی هم از این قاعده مستثنی نیست. فیلمی که داستانی نزدیک به فیلم های فیلمسازان جوان دو سه سال اخیر داشته و خرده داستان ها نیز نقش مهمی در کلیت آن ایفا می کنند. داستان یک دانشجوی جوان رشته موسیقی که درست در روز امتحان بورسیه اش با اتفاق های عجیبی مواجه می شود که زندگی اش را تحت تاثیر قرار می دهد. فیلم قصه اش را خوب روایت کرده و با ریتم نسبتا مناسبی پیش رفته که بازی خوب مهرداد صدیقیان و نادر فلاح همبه آن کمک شایانی کرده است. خماری که تهیه کنندگی اش را منیزه حکمت برعهده داشته، از آن دسته فیلم هایی است که می توان به آینده آن در صورت برخورداری از یک اکران مناسب امیدوار بود.
مالاریا ساخته پرویز شهبازی آخرین فیلم به نمایش درآمده روز هفتم است که نظرات مختلف و در عین حال متناقضی را در میان مردم و نیزاهالی رسانه برانگیخته است. پرویز شهبازی از آن دسته فیلمسازانی است که نامش بر فیلم سنگینی کرده و خود ستاره نخست آثارش به حساب می آید. وی در مالاریا به سراغ مضمونی رفته که دوازده سال پیش مهمترین فیلم کارنامه اش(نفس عمیق) را شکل داده است. خیابان گردی های پسر و دختری جوان که در این مسیر به مردی برخورد می کنند و برای حل مشکل او داوطلب می شوند. این در حالیست که خودشان هم در حال فرار از مشکلاتشان هستند.
اما این قصه خیابانی برخلاف نفس عمیق که ناخواسته با آن مقایسه می شود، به اصطلاح درنیامده و مخاطب را با قهرمان هایش همدل و همراه نمی کند. بازی های فیلم هم چندان چنگی به دل نزده و فیلم از این زاویه لطمه هایی خورده که در نتیجه نهایی کار کاملا احساس می شود.