شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳
16:09 | | فجر 35

هفت ماهگی؛ ملودرامی به سبک ایرانی

هفت ماهگی؛ ملودرامی به سبک ایرانی

این کارگردان جوان که سال قبل با کوچه بی نام مورد توجه اهالی رسانه قرار گرفته بود، در هفت ماهگی به سراغ داستانی ساده و خطی رفته و زوج جوانی را به تصویر کشیده که در روزهای انتظار برای به دنیا آمدن فرزندشان به مشکلی بزرگ برمی خورند. در همان ده دقیقه نخست، مخاطب با مهرداد و رعنا و تنش های میانشان آشنا شده که بخش مهمی از آن به تفاوت های فرهنگی آنها بازمی گردد. ظرافت های زیادی در این بخش به چشم می خورد که مستقیما از فیلمنامه آمده و علیمردانی در اجرا نیز آن ظرافت ها را تقویت کرده است.
برای مثال می توان به رفتن یواشکی مهرداد به طبقه بالا و دادن کادوی تولد خواهرش(پول و عروسک) بدون حضور رعنا اشاره کرد که نشانه هایی از رابطه شکننده میان این دو و مخفی کاری های مهرداد دور از چشم همسرش دارد. رابطه شکننده ای که در ادامه با حضور رعنا در مهمانی تولد و بازگشت سرشار از خشم او به خانه خود تشدید شده و به مخاطب هشدارهایی بابت بحران بزرگ پیش رو می دهد. در این بین تاکید علیمردانی روی نوای لالایی که آخر آن هم گیر می کند، این موقعیت را تشدید کرده و نشانه های بیشتری در این رابطه پیش چشم مخاطبان خود قرار می دهد. در کنار اینها نباید از داستانک جذاب و نسبتا پرورش یافته مربوط به ازدواج ناموفق خواهر مهرداد و شوهر خواهر کاسب مسلکش هم به سادگی گذشت که به خوبی به داستان اصلی و بازگشایی گره نهایی کار کمک کرده است.
رفتن رعنا به سمت خانه مادری نقطه عطف خوبی برای وارد شدن فیلمنامه به پرده دوم آن است که کیفیت و قوت پرده اول آن را نداشته و علیمردانی برای ایجاد موقعیت بحرانی برای رعنا حادثه ای همچون:زلزله را تدارک دیده است. تم شک و تردید که در ابتدا با رعنا همراه بوده، در نیمه دوم فیلم مهرداد را درگیر خود کرده که مخاطب با توجه به شناختش از رعنا، از کارگردان هفت ماهگی رودست نمی خورد.
شخصیت پیچیده دوست خواهر مهرداد که زمانی به مهرداد علاقمند بوده، شخصیت مکمل مهمی است که با شوهر خواهر مهرداد ارتباط داشته و در کشاندن رعنا به تهران و متعاقب آن کشته شدنش در حادثه ریزش کوه مقصر اصلی به حساب می آید. کلیشه ها در خلق این شخصیت نقشی مهم و کلیدی داشته اند که به درستی و تقریبا به اندازه از آنها بهره گرفته شده است. رعنا به عنوان یکی از شخصیت های محوری فیلم، آنچنان که باید از کار درنیامده و به جز لایه ای بیرونی فاقد لایه های درونی است. اتفاقی که تا حدود زیادی در رابطه با مهرداد هم رخ داده و او را به ترکیبی از شخصیت های ریاکار آشنای سینمای ایران تبدیل کرده است. با این حال رفتار او در مواجهه با آدم های مختلف از مادر و خواهر و همسر گرفته تا شریک یکدست بوده و به همین خاطر هم تا حد زیادی باورپذیر جلوه می کند
. اما بدون شک اغراق شده ترین شخصیت هفت ماهگی، خواهر مهرداد است که به شدت اغراق شده به نظر رسیده و به کاریکاتوری از واقعیت تبدیل شده است. به همین خاطر هم رابطه نفرت انگیز میان او و رعنا از سطح فراتر نرفته و اساسا برای مخاطب گنگ به نظر می رسد. از جایی هم که رعنا در بیمارستان بستری شده و شک به جان مهرداد می افتد، فیلم یک سقوط نسبی را تجربه کرده که تنها در سکانس پایانی به یک نقطه اوج نسبتا مناسب می رسد. گره گشایی هم با حضور دوست خواهر مهرداد، به سردستی ترین شکل انجام گرفته و آه از نهاد مخاطبی بلند می کند که انتظار بیشتری از فیلمنامه و گره اصلی آن داشته است. در این بین اشک های خواهر مهرداد که متنبه شده نیز به گل درشت تر شدن سکانس پایانی فیلم کمک شایانی کرده و حس خوب و تاثیرگذار راه افتادن مهرداد آراسته و شیک پوش از خانه به سمت بیمارستان را از بین می برد. باران کوثری برای ایفای نقش رعنا انتخاب مناسبی بوده که از گریم خوبی هم بهره گرفته است. وی حس و حال یک زن حامله دور از شهر خود را به شکل باورپذیری ارائه کرده که بخش مهمی از مخاطبان خود را تحت تاثیر قرار می دهد.
حامد بهداد هم در نقش مهرداد به همان شیوه همیشگی خود ایفای نقش کرده و گاه اغراق هایش بیش از اندازه به چشم می آید. بازی به اندازه فرشته صدر عرفایی در نقش مادر مهرداد نیز یکی از نقاط قوت فیلم است که در برابر بازی به شدت بیرونی و اغراق شده پگاه آهنگرانی در نقش خواهر مهرداد قرار گرفته است.
هفت ماهگی به عنوان یک ملودرام متوسط الحال می تواند برای طیفی از مخاطبان سینمای ایران جذاب باشد به شرط آنکه علیمردانی فکری به حال دو پایان فیلمش کرده و آخری را به نفع اولی کنار بگذارد.
از:محمد جلیلوند

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.