به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، هفته نشستهای تخصصی «مستند سینمایی» به کوشش انجمن تهیهکنندگان سینمای مستند و انجمن مستندسازان سینمای ایران امروز سهشنبه، بیستم بهمن ماه و در سومین گام با حضور محمد تهامی نژاد، پرویز کلانتری و مهدی گنجی به بررسی «فرصتها، چالشها و موانع توسعه سینمای مستند در ایران» پرداخت.
تهامی نژاد با بیان اینکه موضوع مورد بجث بسیار وسیع و پردامنه است گفت: هر مطالعهای در جوامع مدرن باید به ارائه راههای برون رفت بینجامد. ما برای درک موضوع ابتدا به پژوهش اکتشافی و دریافت محدوده موانع نیازمندیم. همچنین باید در یک تحقیق توصیفی به شرح جزئیات مسائل بپردازیم.
او ادامه داد: برطرف کردن موانع پیش روی مستندسازی به عنوان یک حافظه جمعی تنها برعهده مستندسازان نیست و مسئولان نیز باید در این زمینه کوشش کنند.
این پژوهشگر خاطرنشان کرد: مستندسازی به عنوان خویشاوند مستندنگاری مانند سنگنگارههای دوران کهن به توانایی بشر برای متصور کردن رویدادهای دوران حیاتش میانجامد اما بعضی سازمانها دستورالعملهایی برای مستندنگاری در دستور کار قرار دادهاند که اشاره به تمام جزئیات را برنمیتابد.
تهامینژاد به موانع پیش روی مستندسازان در ادارات اشاره کرد و گفت: نبود فرهنگ مناسب، تقدس اطلاعات و پراکندگی همکاران، سهلانگاری و نگرانی از آشکار شدن کاستیها بعضی مشکلات در این بخش محسوب میشود. حرفه ما با تفاوتهایی در همین خانواده قرار دارد به اضافه اینکه مستندسازی یک هنر است اما بعضی با وظیفه کارمندی در خدمت دولت هستند و قصد کار جدی در این زمینه را ندارند. این کارمندان تصور میکنند مستندساز هستند و کار مستندسازان حقیقی را در برابر خود میبینند.
او تصریح کرد: جذابیتهای مستندسازی به عنوان حرفه، درک ما از اهداف و فرصتهای فیلم مستند، اکراه در طرح موضوعات مسئله مدار از ترس اتهام سیاهنمایی، چالشهای اخلاقی در مواجهه با سوژه و فرصتهای جهانی شدن از جمله ویژگیهای مرتبط با این حوزه محسوب میشوند.
محمد تهامینژاد به تبیین ابعاد چهارگانه مایکل رینو اشاره کرد و گفت: او معتقد است مستند تحلیل میکند، ثبت میکند، شهروند آگاه پدید میآورد و پرسشگر است. اما این اواخر کارکرد سرگرمیسازی و تفریح هم در نظر گرفته شده که به نحوه روایت فیلم ارتباط دارد. این گونه از مستند نیازمند بدست آوردن شناخت جدی از مخاطب است.
این پژوهشگر گفت: فعالیتهای دهه ۶۰ ایران و مدیریتها عمل تقابلی در برابر گفتمان مسلط سرمایه محور محسوب میشد که نتیجهای درخشان در پی داشت و من امیدوارم ثبت تشکل کارگری مستندسازان در وزارت کار و رفاه اجتماعی فرصتهای بهتری پدید بیاورد و اتحادیه مستندسازان تشکیل شود. چون میتواند مسائلی مانند حقوق مادی و معنوی، مالکیت مستندسازان و حق مولف و مواردی مانند سیاهنمایی و پخش بینالمللی را بررسی کند.
او تصریح کرد: روابط عمومی سازمانهای مرتبط با سینما به خوبی تبلیغ نمیکنند و دفاتر پخش فعال نشدهاند. در حالیکه مستند میتواند در ایران به اندازه نفت سود آوردی داشته باشد اما به گفته بعضی امکان دارد در کشورهای در حال توسعه بعضی عرصهها سیر قهقرایی را طی کنند. امروز که چالشهای جهانی ایران فرو نشسته میتوان مستندسازی را وارد چرخه سودآور کالای فرهنگی قرار بگیرد.
اصل حیات اجتماعی مستند فراموش نشود
پیروز کلانتری با بیان آنکه آنچه مطرح میکند از دل سالها ارتباط با عرصه مستند بیرون میآید، گفت: وقتی از سینمای مستند ایران صحبت میکنیم، دقیقا از چه چیز حرف میزنیم؟ همواره به این فکر میکنم که «چه زمان فیلمهای سینمای مستند ایران» به موضوع بدل میشود؟ شاید تولید هزار فیلم مستند در سال خیلی منطقی به نظر نرسد؛ چراکه در زمینههای گوناگون از جنله سالن،تهیهکننده و پخش کننده با پیش رفت خصی مواجه نشدهایم.
او ادامه داد: تحول اجتماعی و خلق ابزار سادهتر در دهه ۷۰ شمسی، نقش مهمی در پیشرفتهای کمی ایفا کرد ولی ما وقتی ساخت مستند را آغاز میکنیم به امور تهیه، تولید، پخش، معرفی و مخاطب توجه چندانی نداریم. امروز در تمام عرصههای هنری با رشد کمی علاقهمندان به هنر مواجه هستیم که به نوعی نشان دهنده اشتیاق جامعه به یکجور هنر عمومی است. آن هم در جامعهای انحصار در ابعاد گوناگون گسترش دارد و من شک ندارم با توجه به گشایشهای اقتصادی این انحصار بیشتر نیز خواهد شد.
این مدرس مستندسازی گفت: اما نباید موضوع را از زاویهای بررسی کنیم که امر اصیل حیات اجتماعی فیلم مستند و فیلمسازان باز بماند.
کلانتری خاطرنشان کرد: اگر فیلمسازان به این گستردگی وارد کار نمیشدند امروز با تعداد بسیار زیادی از مستندهای ثبت کننده انسان ایرانی مواجه نبودیم. البته معتقدم بخش حرفهای، سینمایی و صنعتی مستند بعضا خودش را کوچک تلقی میکند. از سویی وقتی با این تعداد مستندساز مواجه هستیم احتمالا باید فیلمهای بیشتری در حوزه مستند اجتماعی ساخته میشد.
تهامینژاد در تکمیل صحبتهای کلانتری بیان کرد: اواخر دهه پنجاه سینمای آزاد به درون زندگی مردم سرک میکشید که گروهی از آنها به تدوین مشغول بود و عدهای فقط به ثبت وقایع میپرداختند. شاید بتوان ناصر تقوایی را معلم اصلی این افراد تلقی کرد که میگفت دوربین را به میان مردم ببریم و زندگی آنها را ثبت کنیم. حتی نگاه ناصر تقوایی به آیین زار و نوع تدوین فیلم او به نوعی سیاسی اجتماعی محسوب میشود که مسائل دهه ۵۰ را تداعی میکند.
او افزود: امروز یک جریان تاریخ خرد بوجود آمده که دیگر از کلاننگری دوران قبل در سینما فاصله دارد. افراد نگاه شخصی خودشان را مطرح میکنند و این شیوه بیان ذهنیت شخصی در تمام جهان فراگیر شده است.
این مستندساز تاکید کرد: مباحث نظری در این میان نقش اساسی دارد؛ البته باید به این نکته هم اشاره کنیم که پیش از انقلاب هیچ کتابی در عرصه مستندسازی وجود نداشت جز اواهر دهه ۵۰ و روزهای انقلاب که به دلایل هیجانات آن دوران خوانده نشد. اما در سه دهه گذشته با تعداد بسیار زیادی از کتابها و مقالات مواجه شدهایم که نگرش مستندسازان را تغییر داد.
ساخت مستندهای بدون سرمایهگذار
مهدی گنجی صحبتهای خود را با عناوینی مانند «موضوعاتی که سیستم دولتی از آنها حمایت نمیکند»، «موضوعاتی که نهادهای جهانی هم از آنها حمایت نمیکنند» آغاز کرد. او گفت: به همین دلیل تهیهکننده کارگردانها بوجود میآید که خودشان اقدام میکنند.
این کارگردان با بیان اینکه برنامهریزی تولید بسیار اهمیت دارد خاطرنشان کرد: ما همچنان برای نگارش طرح فنی مستند دچار مشکل هستیم و به برگزاری کارگاههای آموزشی در این زمینه نیاز است. مثلا مرکز گسترش سینمای مستند فیلمهای بسیار زیادی میسازد که نمیداند قرار است با آن چه کند؟ بنابراین باید به آینده مستند و اینکه قرار است کجا و برای کدام جامعه هدف پخش شود فکر کنیم.
او افزود: متاسفانه فیلمها بعد از ساخت درآمد زیادی کسب نمیکند و همه چیز باید در جریان تولید اتفاق بیفتد. برای این منظور هم بهتر است به فکر تامین سرمایههای گروهی و جمعی از طریق وبسایتهای (Crowdfunding) مانند indiegogo باشیم.
گنجی در ادامه نمونههایی از شیوه پخشکنندگی شخصی را برای حاضران توضیح داد.