به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر، امسال ۱۱ مستند از طرف هیات انتخاب بخش مستند جشنواره فیلم فجر، متشکل از محمدرضا اصلانی، مجید خالقی سروش، مرتضی شعبانی، آزاده بیزار گیتی، آرش لاهوتی برای حضور در بخش رقابتی انتخاب شدند.
از جمله این آثار می توان به «157A» به کارگردانی بهروز نورانی پور، «آزادی» به کارگردانی رضا فرهمند و کمیل سهیلی، «اهالی خیابان یکطرفه» به کارگردانی مهدی باقری، «خوان بی خان» به کارگردانی هادی معصوم دوست، «خاطرات خانه متروک» به کارگردانی مهدی فارسی، «رویاهای دم صبح» به کارگردانی مهرداد اسکویی، «زمناکو» به کارگردانی مهدی قربانپور، «فصل هرس» به کارگردانی لقمان خالدی، «کارنامه بنیاد کندی» به کارگردانی محمد جعفری – آذر مهرابی، «مجتبی» به کارگردانی محمد حسن دامن زن، «همراه با فرات» به کارگردانی فرشاد اکتسابی اشره کرد.
سال ۹۴ دومین سالی بود که فیلم های مستند در سالن اصلی برج میلاد به نمایش درآمد و خوب اختصاص سالن اصلی برای اکران فیلم های مستند، با استقبال سینماگران بخش مستند و مخاطبان این سینما همراه بود. هرچند که مستند های حاضر در بخش سینمای حقیقت سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر فیلم هایی بود که پیش از این در جشنواره سینما حقیقت، و حتی جشنواره های بین المللی برنده جوایز مختلفی شده بودند اما تاثیر نمایش این فیلم ها در سالن اصلی برج میلاد قابل چشم پوشی نیست.
عناوین زیر، گلچینی از جوایز به دست آمده برای مستند های حاضر در سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر است:
– مستند «همراه با فرات» به کارگردانی فرشاد اکتسابی توانست جایزه ویژه دبیر جشنواره سینماحقیقت را از آن خود کند.
– «رویاهام دم صبح» به کارگردانی مهرداد اسکویی نیز جایزه بهترین کارگردانی مستند بلند بخش مسابقه ملی و بهترین تصویربرداری و بهترین موسیقی را در نهمین سینماحقیقت به نام خود ثبت کرد. علاوه بر جایزه برترین مستند ساز ۲۰۱۶ با نام « تروویژن » به مهرداد اسکویی تعلق گرفت.
– مستند «A157» بهروز نورانی پور جایزه ویژه هیات داوران بخش مسابقه بین الملل و دیپلم افتخار بخش مستند بلند جایزه شهید آوینی را دریافت کرد.
– همچنین هیات داوران نهمین جشنواره بین المللی سینماحقیقت نشان فیروزه بهترین فیلم جشنواره و جایزه بهترین کارگردانی مستند بلند بخش مسابقه ملی را به «فصل هرس» لقمان خالدی اهدا کرد.
– «زمناکو» به کارگردانی مهدی قربانپور نیز برنده بهترین کارگردانی مستند بلند جایزه شهید آوینی شد.
** آنچه در ادامه می آید بخشی از نظرات مسولان و مستند سازان درباره جشنواره فیلم فجر است.
مرتضی رزاق کریمی، مدیر بخش مستند سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر:
در روزهای گذشته سانس به سانس، به مخاطبان مستند افزوده شده است. افزایش مخاطبان فیلم های مستند نشان از کیفیت بالای این سینما دارد و به طور حتم با ادامه این روند، شاهد سال خوبی برای این آثار خواهیم بود. مستند های حاضر در این جشنواره، از لحاظ سوژه، محتوا و ساختار دراماتیک قابل قبول هستند، بعضی از مستندها می توانند در حد آثار سینمایی اکران خوبی داشته باشند، به شرطی که اطلاع رسانی و تبلیغات مناسبی برای آن ها انجام دهند.
سید محمد طباطبایی نژاد، رییس مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی:
جشنواره فیلم فجر قبل از آنکه جشنواره سینمای داستانی باشد، جشنواره اکران سینمای ایران است. فیلم هایی که برای اکران ساخته می شوند، طبیعی است که در جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشند. آن بخش از سینمای مستند که برای اکران ساخته می شود، می تواند در این جشنواره حضور داشته باشد. این جشنواره فقط مربوط به فیلم های مستند اعم از کوتاه، نیمه بلند، مستند تلویزیونی و غیره است اما در جشنواره فیلم فجر فقط مستندهایی که برای اکران عمومی تولید شده اند، حضور دارند. اگر جشنواره فیلم فجر را جشنواره اکران سینمای ایران تعریف کنیم، اکران مستند و انیمیشن نیز در آن قرار می گیرد.
انیمیشن سینمایی هم باید در جشنواره فیلم فجر، حاضر باشد. انیمیشن نیز جشنواره مختص به خود دارد اما انیمیشن های سینمایی که برای اکران ساخته می شوند، باید در جشنواره حضور داشته باشد. نباید سینمای انیمیشن و مستند سینمایی را از جشنواره فیلم فجر حذف کنیم. جشنواره فیلم فجر، جشنواره سینمای ایران است.
«اهالی خیابان یکطرفه» به کارگردانی مهدی باقری:
همه ما به خاطر آموزش هایی که دیده ایم علاقه مند به حضور در حوزه داستانی هستیم اما تاثیر این علاقه در کارهای داستانی من دیده می شود. فرم های مورد استفاده در سینمای داستانی، در سینمای مستند هم امتحان شده است. فضای خلوت سینمای مستند باعث می شود که به لحاظ فرم و انتخاب سوژه بدون نگرانی از میلیاردها تومانی که صرف سینمای داستانی می شود، فیلمسازی را تجربه کنید.
«مجتبی» به کارگردانی محمد حسن دامن زن:
به نظرم جشنواره فیلم فجر فقط جشنواره آثار داستانی نیست بلکه جشنواره سینمای ایران است و سینما هم شامل آثار مستند می شود. به همین دلیل تقسیم بندی جشنواره ها را قبول ندارم. جشنواره فیلم فجر ویترین سینمای ایران است. آثار مستند جشنواره ۳۴ یک سر و گردن بالاتر از تمام آثار جشنواره است، این برتری را شما در دکوپاژ، فنی، تصویر، مستند و داستان می توانید پیدا کنید.
«همراه با فرات» به کارگردانی فرشاد اکتسابی:
چرا نباید فیلم های مستند در جشنواره حضور داشته باشند؟ آثار مستند هم نوعی از سینما است و باید در این جشن حضور داشته باشند. علاوه بر اینکه هر نمایشی برای یک فیلم مستند غنیمت به شمار می آید و من جشنواره را برای دیده شدن مستندم غنیمت شمردم. فیلم مستند مخاطب خاص خود را دارد و نمی توانیم از نظر مخاطب با سینمای داستانی مقایسه کنیم، اما مستند هایی وجود دارند که از نظر کیفیت بهتر از آثار داستانی هستند، کما اینکه در جشنواره امسال هم مستندها، با کیفیت بسیار بالایی ظاهر شده اند.
«رویاهای دم صبح» به کارگردانی مهرداد اسکویی:
نباید سینماگران داستانی، مستند، انیمیشن و کوتاه از همدیگر جدا شوند. ما یک سینما داریم و همه باید در همین سینما در کنار یکدیگر فعالیت کنند. در هر کشوری یک جشنواره مادر درباره فیلم وجود دارد و جشنواره فیلم فجر مهمترین جشنواره سینمایی کشور است. از تمامی گونه های فیلم باید در آن جشنواره حضور داشته باشند. حال اگر اتفاقی در سینمای مستند افتاده که اینگونه می تواند مخاطبین و منتقدین را به سالن بکشاند، باید خوشحال باشیم. نمایش فیلم در کاخ جشنواره که مطبوعات، منتقدین و افراد حرفه ای حضور دارند بسیار جذاب است، مخصوصا که سالن نمایش مملو از جمعیت بود.
«مستند خوان بی خان» به کارگردانی هادی معصوم دوست:
جشنواره ای که بخش مستند نداشته باشد، چگونه می تواند ادعای بین المللی بودن کند. به نظرم بخش فیلم های کوتاه و انیمیشن نیز باید به جشنواره اضافه شود. جشنواره فیلم فجر، آیینه ای از کل سینمای ایران است. پس این آیینه باید تمامی سینمای ایران را اعم از مستند، داستانی، کوتاه و انیمیشن را نمایش دهد. تمامی سینماگران باید در جشن سینمای ایرن در کنار هم حضور پیدا کنند. باید بحث عدم شرکت مستند در جشنواره فیلم فجر را تمام کنیم و نباید اجازه دهیم کسی درباره آن اظهار نظر کند، زیرا سینمای مستند آنقدر خوب است که کسی قدرت حذف این حوزه را ندارد.
«خاطرات خانه متروک» به کارگردانی مهدی فارسی:
صادقانه بگویم که در گذشته خواهان حفظ مستند از جشنواره فجر حذف شود. دلیل آن هم این بود که به نظرم این جشنواره کمکی به مستند نمی کرد چرا که مستندها دیده و نقد نمی شدند. در نهایت به این نتیجه رسیدم که اتفاقا مستند باید بخش جدایی ناپذیر جشنواره فیلم فجر باشد. ترکیب ایده ها و سوژه های حوزه مستند و داستانی در کنار هم، برای سینمای ایران راه گشاست.
«فصل هرس» به کارگردانی لقمان خالدی:
به طور حتم نمایش مستند در سالن اصلی برج میلاد، کمک بزرگی به دیده شدن مخاطبان می کند. اینکه مدیریت امسال جشنواره تصمیم گرفته بخش مستند را در کنار فیلم های داستانی، پر رنگ کند، واقعا خوشحال کننده است. زمانی که قرار بر تولید کار فرهنگی باشد، فرقی نمی کند که فیلم، داستانی یا مستند باشد. جشنواره امسال فیلم فجر سعی کرد تا نگاه متفاوتی به سینمای مستند نداشته باشد و مستند را در کنار آثار داستانی به طور همسان اکران کند و این موضوع قابل تقدیر است.
«آزادی» به کارگردانی رضا فرهمند و کمیل سهیلی:
رضا فرهمند: اگر به جشنواره فجر به عنوان ویترین سینمای ایران نگاه کنیم، به نظرم مستند نیز باید در این جشنواره حضور داشته باشد. اما اگر جشنواره فیلم فجر را صرفا یک جشنواره برای فیلم های داستانی بدانیم، در آن صورت می توان گفت مستند و انیمیشن نباید در این جشنواره حضور داشته باشد. اما جشنواره فیلم فجر، برای تمام گونه های سینمای ایران است. اگر بخواهیم بگوییم مستند جشنواره خودش را دارد، در آن صورت آثار داستانی هم جشنواره هایی، مانند جشن خانه سینما را دارند. پس نتیجه می گیریم که صرف وجود جشنواره سینما حقیقت برای حذف بخش مستند از جشنواره فیلم فجر اشتباه است.
کمیل سهیلی: تعداد زیادی از بازیگران و اهالی سینمای داستانی برای دیدن مستند ما به سالن اصلی برج میلاد آمدند که این موضوع نشان می دهد، مستند خوب می تواند مخاطبان وسیعی داشته باشد.
«۱۵۷A» به کارگردانی بهروز نورانی پور:
در مراسم افتتاحیه جشنواره فیلم فجر می گویند، آغاز سال نوی سینمای ایران مبارک. این جمله چه معنایی جز سال نوی تمام محصولات سینمای ایران می تواند داشته باشد؟ جشنواره ویترین سینمای ایران است و در این ویترین همه محصولات سینمایی باید حضور داشته باشند.به نظر می رسد حضور فیلم های مستند در جشنواره فیلم فجر باتمام موافقان و مخالفانی که دارد به یک اتفاق مهم و تاثیرگذار تبدیل شده است و مسئولان فرهنگی با اهتمام به این موضوع باید به دنبال حمایت بیشتر و بهتر از این آثار هستند.
در نشستهای خبری فیلم های سودای سیمرغ چه گذشت
طی روزهای برگزاری جشنواره فیلم فجر نشستهای نقد و بررسی مختلفی برای آثار سینمایی حاضر در جشنواره برگزار شد که گزارشی از آنها را در زیر میبینید.
به گزارش ارتباطات و اطلاع رسانی سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر در میان ۲۲ اثری که در بخش سودای سیمرغ جشنواره فیلم فجر حضور داشتند و بر اساس برنامهریزیها همه نشست خبری داشتند،که البته سه نشست برگزار نشد.
«دختر» به کارگردانی رضا میرکریمی به دلیل کسالتی که برای این کارگردان به وجود آمد، لغو شد. «رسوایی۲» به کارگردانی مسعود دهنمکی و اعلام رسمی او لغو شد و نشست نقد و بررسی «مالاریا» به کارگردانی پرویز شهبازی هم به دلیل حضور نیافتن کارگردان برگزار نشد.
موضوع خانواده و طلاق تاریخ مصرف ندارد
نخستین نشست خبری بخش سودای سیمرغ به فیلم «نقطه کور» اختصاص داشت و مهدی گلستانه با حضور در این جلسه عنوان کرد: من معتقدم موضوع خانواده هیچ وقت کهنه نمی شود و تاریخ مصرف ندارد بنابراین نمی توانم این حرف را قبول کنم که زمان صحبت درباره چنین قصه هایی گذشته یا تکراری شده است.
وی تاکید کرد: زمانی که تحقیق درباره فیلمنامه «نقطه کور» آغاز شد، در بهار ۹۳ هر ساعت ۱۵ طلاق به ثبت می رسید و زمانی که فیلمبرداری آن آغاز شد، یعنی تابستان سال ۹۴ هر ساعت ۱۹ طلاق به ثبت می رسید یعنی چهار طلاق اضافه شده بود بنابراین فکر می کنم هنوز باید به این موضوع به بپردازیم.
این کارگردان بیان داشت: تفاوت این فیلم با «سعادت آباد» با «نقطه کور» در آن است که در آن فیلم زندگی یک خانواده متوسط نقد می شد اما در فیلم ما قصه خانواده ای مطرح می شد که از فرط دوست داشتن به باتلاق رسیده بودند.
تلویزیون در کنار سینمای ایران قرار بگیرد
نشست نقد و بررسی «نیمه شب اتفاق افتاد» کم حاشیه نداشت و طی آن صحبتهایی مبنی بر همراه نبودن تلویزیون با سینما مطرح شدپاکروان درباره برنامه «سینمای ایران» که خواستار حضور رویا نونهالی و حامد بهداد در این برنامه شده بوده که به دلایلی از حضور آنها ممانعت شد، توضیح داد: ما باید کنار یکدیگر بایستیم و چه بهتر که این ایستادگی در فجر اتفاق بیفتد، ما با هم هستیم و در کنار هم میتوانیم حرکت رو به جلو داشته باشیم. سینمای ایران بدون حمایت تلویزیون ایران نمیتواند حرکت کند، تلویزیون ایران بدون خرید فیلمهای سینمای ایران نمیتواند به نتیجه برسد و باید آثار تکراری نمایش دهد.
وی ادامه داد: ما باهم هستیم و اگر این بازیگرها در تلویزیون نباشد، چه کسی قرار است در آن بازی کند؟ بازیگر نقش شهیدآرا در فیلم من بازی کرده است و حالا نباید در تلویزیون حضور داشته باشد؟ چرا تیزرهای سینمایی را تلویزیون نشان نمیدهد؟ چرا مردم ما نباید خبر داشته باشند چه فیلمهایی در سینمای ایران اکران شده؟ مگر نه اینکه ما در این دولت فیلم میسازیم و خودمان به این دولت رای دادهایم و مجوز گرفته ایم و در همین دولت هم پروانه نمایش گرفتهایم؟ ما برای ایران کار می کنیم و همه ما در کنار هم قرار گرفتهایم.
این تهیهکننده سینمای ایران تاکید کرد: تلویزیون ایران تا کی میخواهد سریال تکراری پخش کند؟ فیلمهایی که ما میسازیم اصلا تبلیغ نمیشود که مردم بدانند چه فیلمی در حال اکران است، مگر نه این است که سینماییها و تلوزیوینیها باید در کنار یکدیگر فرهنگ سازی میکنند؟
وی در ادامه اظهار کرد: ما برج میلاد هستیم که در خدمت رسانه باشیم، ما به تمام برنامههای تلویزیونی احترام میگذاریم. ما دوستیم و در کنار هم هستیم. مردم نباید ماهواره ببینند، مشکل ما هستیم. چرا نود دیده میشود؟ فقط به این دلیل که صادقانه میتوانند حرف بزنند، اجازه بدهند ما هم حرف بزنیم.
با همذات پنداری نتیجه بهتری بدست میآید
فیلم سینمایی «دلبری» به کارگردانی سید جلال اشکذری برگزار شد و در ابتدای آن این کارگردان اظهار کرد: ایده اولیه این فیلم چند سالی همراه من بود، اما پروسه نوشتن آن دو سالی زمان برد.
وی با اشاره به اینکه فیلم تنها یک کاراکتر دارد و به صورت روایی کار را پیش میبردیم، ادامه داد: به دلیل حضور میثم در فیلم فضا را برای ما محدود میکرد و حالا طوبا ما را با گذشته شیرینی که با هم داشتهاند در مدت زمان یک شب همراه میکند.
این کارگردان درباره نقدی که به حضور کاراکتر میثم با پلک زدن وجود دارد، بیان کرد: در این باره نظرهای متفاوتی را از شب گذشته شنیدهام و برخی با آن ارتباط خوبی برقرار کردند. ما از تخیل تماشاگر استفاده کردیم، درست مانند وقتی رمانی را میخوانید و در ذهن خودتان تصور میکنید.
وی ادامه داد: از همین رو شخصیت سازی را بر عهده تخیل مخاطب گذاشتیم و از صحبتهایی که درباره این کاراکتر میشنوند، او را بسازد.
اشکذری با اشاره به اینکه به نظرم نشان دادن یک جسم کمجون و لاغر خیلی نمیتوانست تاثیر گذار باشد، خاطرنشان کرد: همچنین مخاطب با همذات پنداری به نتیجه بهتری دست پیدا میکنیم و از طرفی ما نمیخواستیم شخصیتی آسمانی بسازیم، بلکه روایتی از زندگی این دو نفر از زبان طوبا است.
فیلمی با ریتم تند را میبینید
دومین روز از جشنواره فیلم و در سانس پایانی آخرین ساخته فرزاد موتمن به نمایش در آمد که تفاوت زیادی با دیگر آثار این هنرمند داشت. خودش هم در نشست خبری فیلمش تاکید کرد: وقتی میگویم این فیلم تندتر از دیگر فیلمهای من است، حتما هست! اصلا قرار نبوده که «آخرین بار کی سحر را دیدی؟» اکشن باشد، فیلم یک درام اجتماعی است که دو نقطه عطف دارد و همه اتفاقها در سه پرده رخ میدهد.
وی ادامه داد: در چنین فیلمهایی امکان افت اثر در پرده میانی وجود دارد، اما فکر میکنم فیلم به خوبی خودش را جمع میکند.
این کارگردان در ادامه با اشاره به اینکه جنایتهایی که در ایران رخ می دهند توسط سازمانهای بزرگ سازماندهی نشده، عنوان کرد: جنایت در ایران توسط همه مردم ممکن است رخ بدهد و بیشتر به مسائل اقتصادی و خانوادگی مربوط می شود.
هرچه مینویسم، همان میشود
هاتف علیمردانی با فیلم «هفتماهگی» در جشنواره امسال حضور دارد و در نشست خبری در پاسخ به پرسشی درباره تصادفی که باران کوثری در جریان این فیلم داشت، عنوان کرد: اتفاقی که در دو فیلم آخر برای من افتاد، این بود که وقتی در «کوچه بینام» داستان سقوط هواپیما را نوشتم، چند روز بعد سقوط هواپیمایی اتفاق افتاد، در این مجموعه هم در فیلمنامه تصادفی داشتیم که دقیقا همین اتفاق افتاد. از طرفی فیلمنامه کوچکترین تغییری نکرده است و روند داستان دقیقا همین چیزی بوده که ساخته شده است.
وی ادامه داد: یکی از چیرهایی که باعث نوشته شدن این متن شد، پوست اندازی است که در جامعه شاهد آن هستیم. جامعه به سرعت تغییر میکند و تقابلی از مدرنیته و سنت را میبینیم. در این شرایط برخی هم هستند که نمیتوانند خودشان را شرایط وفق دهند.
شاید «نفس» را سریال کردیم
نرگس آبیار با ابراز خوشحالی از ساخت این فیلم، در پاسخ به این سئوال که آیا می خواهد این فیلم را به سریال تبدیل کند، اظهار کرد: فیلم اگر اکران شود و در جشنواره های خوبی حضور داشته باشد، ممکن است آن را تبدیل به سریال هم بکنیم. اکنون سکانس های بسیار خوبی از فیلم را حذف کرده ایم چرا که مخاطب ایرانی ممکن است حوصله فیلمی با تایم بالا را نداشته باشد. به هرحال در حال فکر به این ایده هستیم.
وی درباره وضعیت بازی های این فیلم گف: در دو فیلم قبلی هم تصمیم داشتم کار به گونه ای پیش رود که بازی ها به چشم نیامده و از فیلم بیرون نزند. در خصوص سایر بخش ها مثل طراحی و میزانسن هم همین وضعیت برقرار بود. حتی در این فیلم جلوه های ویژه به حد زیادی به کار رفته است. دیشب در برنامه هفت گفته شد که از صحنه های آرشیوی استفاده شده اما ما تمام این موارد را ساخته و از هیچ صحنه آرشیوی استفاده نکرده ایم. خیلی خوشحالم که اینگونه برداشت می شود.
مخاطب عام برای ما مهم است
«زاپاس» تنها فیلم کمدی جشنواره امسال بود که چهارمین روز از جشنواره به نمایش درآمد و برزو نیکنژاد در نشست خبری فیلمش عنوان کرد: پیش از این فیلم دیگری به نام «ناخواسته» ساختم که کاندیدای سیمرغ هم شد اما هنوز اکران نشده است. در این فیلم سعی کردیم تمام ارزش های سینمایی حفظ شود اما واقعا به مخاطب عام فکر کردم چرا که سینما با مخاطب زنده است.
وی ادامه داد: به هر حال مخاطب عام ولی نعمت همه ماست و پس از آن باید مخاطب خاص را هم مدنظر داشت. تمام تلاشم را کردم که این اتفاق رخ دهد و اکنون با توجه به وضعیت صدای فیلم در برج میلاد، فکر می کنم اگر این فیلم را در سالن دیگری تماشا کنید، شاید نظرتان درباره فیلم کمی تغییر کند.
این کارگردان که پیش از این سریال «دردسرهای عظیم» را هم کارگردانی کرده، در پاسخ به سئوالی درباره شباهت این دو اثر عنوان کرد: «دردسرهای عظیم» با این فیلم تفوات های بسیاری دارد. لحظه به لحظه این دو اثر متفاوت است، حال اگر بازیگران مشترک در این دو اثر وجود دارد بحث دیگری است اما با توجه به اینکه هر دو کار را خودم ساختم این حق را به من بدهید که این مطلب را قبول نکنم.
«لانتوری» تقابل زشتیها و زیباییهاست
آخرین ساخته رضا درمیشیان در زمان اکران بسیار شلوغ شد و نشست خبریاش هم کم بیسر و صدا نبود و این کارگردان در پاسخ به این پرسش که چرا زشتیها را در فیلم به وضوح به تصویر کشیده است، گفت: قصدم از ساخت این اثر تقابل زشتی و زیبایی بود. اگر فردی با ما هم عقیده نبود، نباید او را حذف کنیم و به همین دلیل زشتی ها را به تصویر کشیدم.
وی همچنین درباره استفاده از داستانهای متعدد در فیلم توضیح داد: اصول ساختاری و تکنیکی را در فیلمنامه نوشتم و بر اساس آنها همه چیز را جلو بردم. از همین رو فیلم مسیری دارد و اسیدپاشی هم بخشی از آن است و قصدم از معرفی بزهکارها، رسیدن به فاجعه بود.
درمیشیان تاکید کرد: در این فیلم میخواستم حال و هوای مستند را به وجود بیاورم و به همین دلیل نشانهگذاریهایی از زمینه مستند نیز در فیلم قرار دادم.
«بادیگارد» نقدی بر هیچ شخصیت سیاسی ندارد
آخرین ساخته ابراهیم حاتمیکیا هم سر و صدای زیادی مخصوصا در نشست نقد و بررسی داشت و این کارگردان در ابتدای جلسه با تاکید بر اینکه «بادیگارد» را نقطه عطفی در کارنامه خودش نمیداند، عنوان کرد: این هجدهمین فیلم من است و همچنان روال عادی خودم را طی میکنم و مثل همین نظام و انقلاب مسیر من هم رو به تکامل بوده است.
حاتمیکیا در بخشی از این نشست و پرسشی درباره اینکه با این فیلم نقدی به دولت تدبیر و امید دارد، تاکید کرد: همیشه بحث کلی دارم و درباره دوران معاصر صحبت میکنم و با اینکه شاید فکر میکردم چنین تعبیری ممکن است صورت بگیرد، اما فکر میکنم ظرفیتها در دوستان به قدری بالا هست که چنین تفکری شکل نگیرد. به شکل اخص حرف نزدم و نقد شخصیت، منش سیاسی که برایم بسیار مهم است، لزوما ربطی به این دولت و آن دولت ندارد.
سینمایی با ژانرهای مختلف
تازهترین ساخته کمال تبریزی حال و هوایی سیاسی دارد و حالا که نامزدها هم اعلام شدهاند، معلوم شده در میان داورها مورد توجه قرار گرفته است، خودش در این باره توضیح داد: «امکان مینا»از این منظر برای من فیلمی آموزنده بود که از شاید بتوان آن را از آثار شاخص کارنامه ام دانست.
تبریزی در بخش دیگری از صحبت های خود در پاسخ به علت پرداخت به چنین موضوعی افزود: اصلی ترین انگیزه من برای ساخت این فیلم اشاره به موقعیتی است که اکنون هم دنیا درگیر آن است.این روزها جریانات سیاسی خاصی با روش حرکت و رفتار خود، مردم و خانواده ها را هدف گرفته اند.
وی ادامه داد: به عنوان مثال جریانی مثل داعش که همه آن را مترادف با کشتار و نابودی خانواده ها می دانند از این جمله است. زمانی که طرح این فیلم ارائه شد یاد دهه ۶۰ افتادم که شاید هیچ کدام از مردم دنیا نمی دانستند ما با چنین مشکلی مواجه بودیم اما اکنون این نوع نگرش یک نمونه بارز مانند داعش دارد اما همه مردم جهان باید بدانند مردم ما نوعی از جریان داعش را در آن دهه تجربه کردند و اتفاقات آن دهه مشابه آنچه اکنون در کشورهای همسایه یا گاه حتی شاید کشورهای اروپایی رخ می دهد است.
فیلمی مخاطبپسند
مصطفی کیایی، کارگردان غیام سینمایی «بارکد»در نشست خبری فیلمش با اشاره به این که با کمی شیطنت به سراغ ساخت این فیلم رفته، گفت: این مدل فیلمسازی که در «بارکد» به سراغش رفتم برای من ریسک بود. چون نمی دانستم مخاطب با این نوع شوخی چه ارتباطی برقرار می کند.
وی افزود: ما جهان خودمان را معرفی کردیم و می دانستیم که این نوع معرفی نوعی دیوانه بازی محسوب می شود.
کیایی درباره اظهارنظر منتقد جلسه که گفت پایان بندی فیلم را مطابق انتظار مخاطب ندانست توضیح داد: از اول هم قرار ما بر این بود که پایان بندی به اندازه همه ماجراهایی که در فیلم تعریف کردیم نباشد، چون می خواستیم ضعف و ناتوانی شخصیت هایی شبیه به میلاد و حامد را در مقابل افراد قدرتمند نشان دهیم . حتی در پایان فیلم هم می بینم که شخصیتی که کیانیان بازی می کند، در مقابل هر نقشه او می پرسد: همین بود؟ بنابراین از اول هم قرار بود حماقت و کوچکی آنها را در مقابل این اشخاص نشان دهیم، چون در واقعیت هم این اتفاق می افتد.
سینمای سرگرمی
محمد حسین فرحبخش با فیلم سینمایی «آبنبات چوبی» در جشنواره حضور داشت و در ابتدای این نشست با تاکید بر اینکه سینما سرگرمی است، اظهار کرد: اگر فیلمساز بتواند مخاطب را سرگرم کند و در این میان نقدی هم به شرایط داشته باشد، اتفاق خوبی رخ داده است .
فرحبخش در بخش دیگری از صحبت های خود عنوان کرد: بیش از آنکه این فیلم را برای مردم ساخته باشم لازم می دانم مسئولان اقتصادی آن را ببینند. ما خواستیم نشان دهیم که معضلات اجتماعی اطراف ما زیاد است البته ما در قالب سینمایی این معضلات را بیان کردیم و از شب گذشته قرار بر آن شد که در اکران عمومی کمی زمان فیلم کوتاه شود.
فیلمی درباره آلزایمر
کیومرث پور احمد کارگردان فیلم سینمایی «کفشهایم کو؟» که درباره پیرمری است که الزایمر دارد و رضا کیانیان آن را بازی کرده بود، چنین گفت: در سفر که بودم کتاب تازه ای به نام«هنوز آلیس» را می خواندم، در فصل دوم این کتاب جمله ای بود که می پرسید: «مامان حالت خوبه؟» و همین جمله آنچنان مرا به یاد مادرم انداخت که منقلب شدم و با صدای بلند گریه کردم.
وی افزود: البته باید بگویم از این کتاب دو ترجمه وجود دارد و ترجمه شهین احمدی بهترین ترجمه این کتاب است که من آن را خواندم.
کارگردان فیلم «کفش هایم کو؟» با اشاره به این که کتاب «هنوز آلیس» را می توان در چند ساعت خواند، تاکید کرد: اما این کتاب آنقدر خواندنش لذت بخش بود که من آن را در مدت یک ماه خواندم. همین اتفاق باعث شد تا به سراغ پزشک مادرم، مهین نورزویان بروم و در مورد ابعاد مختلف بیماری آلزایمر با او صحبت کنم.
وی ادامه داد: قرار بود برای مجله فیلم یادداشت بهاریه بنویسم، همین موضوع را مد نظر قرار دادم و درباره پیرمردی نوشتم که مبتلا به آلزایمر شده و در شب عید تنها می ماند. آن یادداشت هم تحت عنوان «کفش هایم کو؟» در مجله چاپ شد. بعد از آن بود که تصمیم گرفتم درباره این موضوع فیلم بسازم.
سختترین فیلم بهزادی
«وارونگی» جدیدترین ساخته بهنام بهزادی است که در جشنواره حضور دارد و این کارگردان در نشست خبری به ارائه توضیحاتی در خصوص روند تولید این اثر پرداخته و عنوان کرد: معمولا برایم اینگونه است که فیلم اتفاقی نیست که یکباره شکل بگیرد چراکه به طور معمول فیلمنامه برایم با یادداشت نویسی های متعدد، تفکرات طولانی و روندی بلندمدت شکل می گیرد.
وی همچنین متذکر شد: از سالها پیش طرحی درباره دختری مستقل داشتم که به هنگام ساخت این فیلم از مقطعی به یادآن طرح افتاده و کار بدین ترتیب پیش رفت.
این کارگردان در بخش دیگری از صحبت های خود گفت: برای ایفای بهتر نقش ها ممکن است به بازیگری بگویم کتابی خوانده یا تمرین خاصی انجام دهد،خودم اسم این موارد را مشق گذاشته ام .در واقع به بازیگر مشق می دهم تا در ایفای نقش راحت تر عمل کند وگرنه ایفای نقش کاری است که از سوی بازیگر رخ می دهد.
دست فیلمساز در سینمای ایران بسته است
ابراهیم ابراهیمیان کارگردان سینمایی«عادت نمی کنیم» در نشست خبری فیلمش اظهار کرد: در سینمای ایران به دلایل متعددی از شرایط اقتصادی و فیلمنامه گرفته تا اجرا، با محدودیت هایی در روایت مواجه می شویم و دست فیلمساز ایرانی خیلی بسته است .بر همین اساس ما در موارد متعدد مجبور می شویموی در ارتباط با اثر جدید خود نیز عنوان کرد:این فیلم تقریبا پولانسکی وار ساخته شده البته منظورم این نیست که بگویم مشابه آن سینما است اما از نظر بصری شباهت هایی میان این دو ساختار وجود دارد.
ابراهیمیان همچنین متذکر شد: هرچه بلد بودم در این فیلم پیاده کردم و از ابتدا سعی بسیار داشتیم که فیلمی استاندارد ساخته شود. فیلم های خود را بر اساس معضلات اجتماعی بسازیم.
اژدها وارد شد!
مانی حقیقی با فیلم «اژدها وارد میشود» سر و صدای زیادی داشت و این کارگردان درباره اثری که بر مبنای حقیقت ساخته شده، اظهار کرد::به شما صادقانه اطمینان می دهم که در خلق آثار هنری از آن بیزارم سمبلیسم است. هیچ گاه فیلم هایم چنین لایه ای نداشته اما همیشه دیگران به وجود چنین مسئله ای قائل بوده و تاکید داشته اند که غیر از این نیست. به نظرم این تنبلی منتقدان را نشان می دهد که هزار معنی را به یک مورد محدود کرده و جلوی تخیل را می گیرند.
کارگردان فیلم سینمایی «اژدها وارد می شود» همچنین عنوان کرد: همیشه به دنبال ساختن فضایی هستم که معانی پنهانی در آن وجود دارد و این بازی معانی برایم جذابیت دارد. در فیلم های قبلی ام از جمله «کارگران مشغول کارند» هم تلاش هایی می شد که معنی بافی شود، در حالی که هیچ برداشت خاصی مدنظر نداشتم.
حقیقی ادامه داد:در هر صورت اگر فیلم خیالی یا نمادین بود، این فیلم راست یا دروغ است. اگر گفته می شود این یک فیلم واقعی است دیگر نمی تواند نمادین و سمبلیک باشد.
ملودرام سطحی نداریم
«خانهای در خیابان چهل و یکم» به کارگردانی حمیدرضا قربانی با اینکه سوژهای تکراری دارد، اما نگاه تازهای به همین قضسه داشته است. قربانی درباره این اثر توضیح داد: می خواستم از یک ملودارم سطحی خارج شویم و کاری کنیم که مخاطب به موقعیت شخصیت ها فکر کند. دوست نداشتم مخاطب دچار آه و ناله شود. مخاطب باید شخصیت ها را دنبال کند و به انتخاب های آنها فکر کند و از احساسات سطحی دور شود و به سمت تعقل برود.
داستانی که قرار نبیت واقعیت باشد
«خشم و هیاهو» بعد از «اعترافات ذهن خطرناک من» به کارگردانی هومن سیدی است که فضای خیای متفاوتی هم دارد، در این فیلم زندگی خواننده ای در مواجه با حوادث خانوادگیاش به تصویر کشیده میشود و سیدی این باره اظهار کرد: برای ساخت «خشم و هیاهو» از ابتدا تصمیم به استفاده از بازیگر داشتیم و به شخصه نمی دانم بحث هایی که مبنی بر حضور ورزشکار در این فیلم مطرح می شود برچه اساس شکل گرفته است.
این کارگردان در ادامه در پاسخ به سئوالی مبنی بر شباهت این فیلم با یکی از سریالهای امریکایی سال ۲۰۱۴، توضیح داد: این سریال را ندیده بودم و در مقطعی پگاه آهنگرانی این موضوع را گوشزد کرد که بعد از دیدن آن سریال متوجه شباهت هایی میان این دو اثر شدم.
سیدی همچنین عنوان کرد: بارها گفته ام سینمای مولف برای من درس است و تلاش دارم از آن بهره بگیرم اما اگر می دانستم چنین سریال مشابهی ساخته شده بدین ترتیب کار را پیش نمی بردم.
«سیانور» درباره دوره مغفول مانده تاریخ است
بهروز شعیبی امسال با فیلم سینمایی «سیانورم در جشنواره حاضر شده بود که در فضای متفاوتی ساخته شده و خودش در این باره اظهار کرد:این فیلم درباره دوره تاریخی مغفول شدهای است که کمتر کسی به آن توجه کرده و با اینکه به ما پیشنهاد شده بود که از نامهای دیگر استقاده کنیم، اما ما قبول نکردیم و خواستیم با انتخابی که کردهایم روبرو شویم.
این کارگردان تاکید کرد: فکر میکنم نسل من باید از ترس دور شود و بخواهد با حقیقت روبرو گردد و برای ساخت آن پژوهشهای زیادی انجام شد و با اینکه پیشنهادهایی داشتیم مبنی بر اینکه برای فیلم از اسمهای واقعی استفاده نکنیم، ولی ما میخواستیم با انتخابی که کرده بودیم، روبرو شویم.
آخرین نشست جشنواره سی و چهارم به فیلم «به دنیا آمدن» اختصاص داشت که کارگردان آن محسن عبدالوهاب است و در نشست خبری از اینکه فیلمش در آخرین سانس جشنواره اکران شده، اعتراض کرد. با این حال محمد احمدی تهیهکننده این اثر سینمایی عنوان کرد: گر در سال ۱۰۰ فیلم ساخته شود ظرفیت اکران ما برای ۴۰ فیلم است و کمی برای فیلم های باقی مانده جای نگرانی وجود دارد اما به عنوان یک تهیه کننده همواره برای گرفتن اکران تلاش می کنم و برای این فیلم هم حتما تمام تلاش خود را خواهم کرد که اکران خوبی بگیرم.فکر می کنم که فیلم هم پتانسیل های یک اکران خوب را داراست.