پنجشنبه ۲۲ آذر ۱۴۰۳
14:03 | | فجر 35

کارگردان «ایتالیا، ایتالیا»: فیلم را با اقتباس از یک قصه کوتاه ساختم

کارگردان «ایتالیا، ایتالیا»: فیلم را با اقتباس از یک قصه کوتاه ساختم

کاوه صباغ‌زاده کارگردان فیلم «ایتالیا، ایتالیا» گفت: داستان این فیلم درباره مردی است که همسرش دستیار کارگردان است و می‌خواهد فیلم اولش را بسازد. ایده اصلی فیلم، برگرفته از یک داستان کوتاه از جومپا لاهیری است که با اقتباس آزاد از این قصه، توانستم فیلمنامه را بنویسم.

به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، کاوه صباغ‌زاده از سال ۱۳۷۶ به عنوان برنامه‌ریز و دستیار کارگردان در سینما و تلویزیون فعالیت داشته و در کارنامه کاری‌اش، چهار فیلم کوتاه و ساخت چندین تیزر تبلیغاتی وجود دارد. او درباره چگونگی رسیدن به ایده ساخت «ایتالیا ایتالیا» گفت: «ایده اصلی «ایتالیا ایتالیا» برگرفته از یک داستان کوتاه از جومپا لاهیری است که با اقتباس آزاد از این قصه توانستم فیلمنامه را بنویسم. در سال ۱۳۹۲، فیلمنامه‌ای به ارشاد دادم و بر اساسش پروانه ساخت گرفتم. کار پیش رفت و به مدت دو ماه در پیش تولید بودیم اما نهایتا بودجه ساخت فیلم جور نشد و کار متوقف شد. با گذشت دو سال از آن اتفاق تصمیم گرفتم «ایتالیا ایتالیا» را بسازم که هزینه کمتری داشت. داستان درباره مردی است که همسرش دستیار کارگردان است و می‌خواهد فیلم اولش را بسازد. فیلمنامه تولیدی نوشته شده بود و توانستیم با بودجه‌ای مشخص فیلم را به پایان برسانیم».

خودسانسوری نکردم

صباغ‌زاده در پاسخ به این سوال که نگارش تولیدیِ فیلمنامه باعث نشد که خودسانسوری کنید و از نگارش اتفاقات پرهزینه تعمدا دور شوید؟ گفت: «درست است که در مراحل نگارش حواسم به بودجه بود اما هیچ وقت خودسانسوری نکردم. قصه خودش می‌طلبید که در فضا و لوکیشن محدود و با تعداد محدودی از بازیگران، پیش برود. اگر فیلم را ببینید، به هیچ عنوان کمبود سرمایه را در آن احساس نمی‌کنید و به نظر می‌رسد فیلم پرهزینه‌ای باشد!».

همکاری لذت بخش، به دور از تنش

کارگردان «ایتالیا ایتالیا» گفت: « بسیاری از بازیگران می‌دانستند که فیلمنامه بر اساس شخصیت واقعی آنها نوشته می‌شود و قرار است با اسم واقعی خودشان جلوی دوربین من بیایند. این افراد از آنجا که با سینما آشنا هستند، خودشان خوب می‌دانستند که چه باید بکنند. برایم همکاری با این دوستان بسیار لذت بخش و راحت بود و حداقل راهنمایی و پیشنهاد در بازی را به آنها می‌دادم، چون قرار بود در واقع بازی نکنند».

شانس آوردم

کاوه صباغ‌زاده درباره جذب سرمایه برای فیلم‌ اول خود گفت: «در شرایط فعلی، تأمین بودجه فیلم، اصولا برعهده خود کارگردان است. در طول دوسال، برای پیدا کردن حامی مالی انرژی زیادی گذاشتم و بالاخره شانس آوردم که با تهیه‌کننده‌ای کار کردم که موضوع تأمین سرمایه را خودش به عهده گرفت و از من خواست تنها به کارگردانی فکر کنم و تلاش می‌کرد که با مسایل تولیدی و مالی درگیر نشوم. من هم برای مراقبت از فیلمم، تا جای ممکن بر طبق بودجه توافق شده عمل کردم».

ادغام بخش «نگاه نو» و «سودای سیمرغ»

این کارگردان درباره ادغام دو بخش «نگاه نو» و «سودای سیمرغ» گفت: «ادغام این دو بخش ایرادی ندارد و به شخصه افتخار می‌کنم که در کنار بزرگان سینما، رقابت کنم؛ فارغ از اینکه چه کسی برنده این رقابت می‌شود. نفسِ رقابت مهم است. اما راستش با ادغام این دو بخش در صورتی موافقم که شریط تولید و ساخت فیلم، برای فیلمسازان اول و کارگردانان حرفه‌ای برابر باشد. ۸ ماه طول کشید تا من مجوز کارگردانی‌ام را بگیرم. تأمین سرمایه به مراتب برای فیلمساز اول، سخت‌تر از فیلمساز با سابقه است. من برای ساخت فیلم قطعا نیاز به مشاور کارگردان دارم. یعنی نگاه دیگری به فیلمم تحمیل می‌شود. اگر این موانع از سر راه فیلمساز اول برداشته شود و همه چیز به دور از تبعیض باشد، قضاوت معنا دارد. فیلمساز اول بیشتر انرژی‌اش برای هموار کردن شرایط تلف می‌شود اما کارگردان باسابقه از زمانی که تصمیم می‌گیرد و فیلمنامه را به ارشاد ارائه می‌دهد تا زمان صدور مجوز نهایتا یک ماه وقت صرف می‌کند…»

او در ادامه گفت: «در هیچ جشنواره معتبری، دبیر هرساله عوض نمی‌شود. منشأ نبود یک تعریف واحد برای قوانین جشنواره و نگه نداشتن حرمت و جایگاه برای دبیر، این است که جشنواره خودش را جدی نمی‌گیرد. وقتی جشنواره خودش نمی‌خواهد ساختارش به ثبات برسد، دیگر حمایت منِ فیلمساز از دبیر یا جشنواره، معنایی ندارد. تنها می‌توانم امیدوار باشم و آرزو کنم که شاید روزی همه چیز درست و استاندارد شود».

مخاطب امروز گول نمی‌خورد

در دهه شصت و هفتاد موج سینمای اکشن را در سینما شاهد بودیم و دوره‌ای بازار فیلم‌های کمدی حسابی داغ شد و حالا هم درام و ملودرام و فیلم‌های آپارتمانی… سال‌هاست که در سینمای ایران ما شاهد تنوع ژانر نیستم. کارگردان «ایتالیا ایتالیا» در این زمینه گفت: «یکی از دلایل این اتفاق این است که تمام شور و شوق و جنب و جوش سینما و اهالیش محدود شده به ده روزه جشنواره! فیلمساز نه به قصد خلق یک اثر خوب و ساخت فیلم، بلکه به‌خاطر جشنواره فیلم می‌سازد. می‌خواهد به هر زحمتی که شده، فیلمش به جشنواره برسد. خب نرسد، چه اتفاقی می‌افتد؟ در ایران فیلم‌هایی که داستانش در فصل زمستان می‌گذرد، کم است. دلیلش این است که فیلمساز تا قبل زمستان فیلمش را ساخته، به قصدِ جشنواره! منظورم این است که نفس فیلمسازی و لذت فیلم خوب ساختن را فراموش کرده‌ایم و فکر می‌کنیم اگر فیلم‌مان در جشنواره نمایش داده نشود، پس از هر لحاظ شکست می‌خوریم. اینطور نیست و فیلم خوب خودش راهش را پیدا می‌کند و اصولا شکست نمی‌خورد. از طرف دیگر فیلمسازان ما بر اساس موج حرکت می کنند. یک سال یک درام اجتماعی در جشنواره گل می‌کند و از سال بعد همه تلاش می‌کنند به آن شیوه فیلم بسازند. سال بعد موضوع خیانت یا دروغ گل می‌کند و باز همین چرخه ادامه دارد…. به خلاقیت توجهی نداریم و انگار دلمان نمی‌خواهد تجربه جدیدتر و متفاوت‌تری داشته باشیم. در واقع از روی دست هم کپی می کنیم و این باعث عدم پیشرفت و شباهت زیاد فیلم‌ها به یکدیگر می‌شود. دیگر کم پیش می‌آید که فیلمسازان بر مبنای ژانر فیلم بسازند. بسیاری از فیلمسازان هنوز درست نمی‌دانند ژانر چیست! نمی‌دانند هر ژانر مولفه‌هایی دارد که اگر رعایت نشود، دیگر فیلم در آن گونه نمی‌گنجد. تعارف نداریم، در گوشه و کنار خیابان فیلم‌های روز دنیا و تاریخ سینما به فروش می‌رسد. حتی زمان خرید دی‌وی‌دی هم گذشته و به راحتی منابع مهم سینمایی در اینترنت هست و مردم می‌توانند آنها را دانلود کنند. پس مردم فیلم‌های روز دنیا را می‌بینند و قطعا با گونه‌های مختلف فیلمسازی و روایت آشنایی دارند. در واقع فکر می‌کنم مردم بیشتر از فیلمسازان فیلم می‌بینند. نمی‌شود با فیلم تکراری یا خنثی یا با مولفه‌های اشتباه، مخاطب امروز را گول زد. باید خودمان را به روز کنیم».

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.