شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳
14:33 | | فجر 35

مرقاتی: سعی کردیم فیلم ضعیف وارد بخش مسابقه نشود

مرقاتی: سعی کردیم فیلم ضعیف وارد بخش مسابقه نشود

دکترسیدطه مرقاتی عضو هیأت انتخاب سی و پنجمین جشنواره فیلم فجر با اشاره به این که فیلم‌های بخش مسابقه با رأی بالا انتخاب شدند، در گفت و گو با بولتن جشنواره اظهار داشت: سعی ما بر این بود که فیلم ضعیفی وارد بخش مسابقه (سودای سیمرغ) نشود.

به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، دکترسیدطه مرقاتی خویی عضو هیأت علمی دانشکده حقوق دانشگاه تهران و عضو هیأت انتخاب سی‌وپنجمین جشنواره فیلم فجر، از آنجا که یکی از اعضای شورای صدور پروانه نمایش فیلم‌های ایرانی است، دیدگاه‌های قابل تأملی درباره برآیند سینمای ایران در این دوره از جشنواره دارد و از سوی دیگر، مواجهه با دیدگاه‌های این روحانی درباره سینما، جالب ‌توجه است. بخشی از گفت‌وگو با مرقاتی، به تلقی‌اش از سینما و نگاهش به این هنر برمی‌گردد و بخشی دیگر، بحث هیأت انتخاب در جشنواره این دوره را در برمی‌گیرد. 

 

چه ضرورتی ایجاب می‌کند که یک روحانی در هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر حضور داشته باشد؟

انتخاب فیلم‌های سینمایی برای عرضه در دهه فجر و شرکت در مسابقه، باید از جهت معیارهای فرهنگی، هنری و فنی، مبتنی بر ضوابطی باشد. یکی از آن ضوابط، ضابطه اعتقادی و دینی است. بنابراین حضور یک روحانی در جمع هیأت انتخاب که یک متخصص امور دینی به شمار می‌آید، می‌تواند علاوه بر ایجاد اطمینان در سایر اعضا، موارد تخصصی حوزه خود را نیز متذکر شود.

چقدر سینما را می‌شناسید؟ آیا نگاه شما به سینما صرفاً نگاه دینی است یا نگاه فنی و روایی نیز به سینما دارید؟

اگر سؤال‌تان این است که من چقدر اطلاعات در حوزه تخصصی سینما دارد، ‌باید بگویم چندان اطلاعاتی ندارم، اما اگر منظورتان این است که چقدردر زمینه تأثیرگذاری فرهنگی سینما اطلاعاتی دارم می‌توانم بگویم به جهت کار در حوزه فرهنگی، کم و بیش فرهنگ جامعه ایرانی را می‌شناسم. البته در مورد بخش دوم سؤال‌تان باید بگویم نگاه من به سینما یک نگاه فرهنگی است و رعایت معیارهای دینی هم در آن نگاه مستتر است.

چرا حضور سینماگران در سال‌های گذشته گاهی کم‌رنگ و گاهی نیز پررنگ در عرصه‌های مختلف هنری بوده است؟

بنده بر این باورم که هنر نمی‌تواند تحمیلی و دستوری باشد. هنرمند باید آزادانه و دردمندانه به تولید هنری خود بپردازد. دولت به اصطلاح عام‌تر حاکمیت، باید زمینه انعکاس دغدغه‌های هنرمندان را فراهم آورد. در دولت گذشته با مقوله هنر هم مانند سایر امور، برخوردهای غیرمتخصصانه و حتی نامهربانانه صورت پذیرفت و این امر علاوه بر اینکه موجب شد تولیدات خوب کمتر عرضه شود، باعث آزردگی هنرمندان نیز شد.

گفتید دولت و حاکمیت می‌تواند زیرساخت‌های دغدغه سینماگر را فراهم کند. در حالی‌که قطعاً دولت و حاکمیت چارچوبی دارد که شاید یک سینماگر نتواند در آن چارچوب فعالیت کند و حرف خود را بزند. فکر نمی‌کنید این حضور دولت و حاکمیت فیلمساز را محدود می‌کند؟

اصولاً هر کاری که نتیجه آن باید در جامعه فرهنگی عرضه شود، دارای چارچوب است. فرهنگ یک ملت یعنی برآیند امور دارای قالب و چارچوب. وجه تمایز فرهنگ ایرانی با غربی در همین چارچوب‌هاست. مثلاً در فرهنگ ایرانی خانواده تعریف خاصی دارد. احترام به پدر و مادر یا برادر بزرگ‌تر امر لازمی است،‌ فرزند در همه مراحل زندگی به نحوی مورد حمایت مادی و معنوی پدر و مادر قرار می‌گیرد، اما در فرهنگ غربی بعد از سن قانونی فرزند،‌ همه حمایت‌ها قطع می‌شود. حال اگر این حاکمیت را در ایجاد زمینه‌ها مقید به این چارچوب‌ها بدانیم، نباید بگوییم حضور حاکمیت محدودکننده است. حاکمت می‌تواند خط نگهدار این محدودیت‌ها باشد که از متن فرهنگ نشأت می‌گیرد. البته نباید دولت از این وظیفه ذاتی خود پا فراتر بگذارد و دخالت‌های دست‌وپا گیر به وجود آورد.

عده‌ای می‌گویند که دین با سینما مشکل دارد و سینما را قبول ندارد. نظر شما در این باره چیست؟ آیا حوزه و دین سینما را قبول دارند؟

من این را نمی‌پذیرم که دین با سینما مشکل دارد. دین نمی‌تواند با هنری که داعیه تأثیرگذاری فرهنگ را دارد مخالف باشد؛ زیرا دین مدعی تحول فرهنگی است. دین اسلام در هنگام ظهور در شبه جزیره عربستان، برای دگرگون کردن فرهنگ جاهلیت آمده بود. بنابراین هم سینما مدعی تحول فرهنگی است و هم مبلغان دینی. پس هر دو هم هدف و هم سو هستند. لذا نمی‌توانند با یکدیگر در تقابل باشند. البته ممکن است در مواردی ما انسان‌ها بخواهیم منویات خودمان را به اسم دین معرفی کنیم یا سینما دنبال اهداف غیرفرهنگی برود و این امر باعث مقابله و مشکل شود. اجازه بدهید مثالی بزنم؛ فیلم «امام علی (ع)» یا «محمد رسول‌الله» یا فیلم‌هایی مانند «رنگ خدا» با هدف تأثیرگذاری خاص تولید می‌شود. دین چگونه می‌تواند مخالف آن‌ها باشد یا کارگردانی می‌آید و انگشت می‌گذارد روی معنویات و اصل شدن مادیات و فیلمی می‌سازد، چگونه ممکن است دین با آن‌ها مخالف باشد؟ مگر نه اینکه حوزه‌ها تلاش می‌کنند فرد متخصصی در حوزه تاریخ اسلام را تربیت کنند تا کتابی تألیف کند که نشان‌دهنده جانفشانی‌های امیرمؤمنان باشد. اگر فیلمی آمد این بار را برداشت و چه بسا بهتر، ‌به سر منزل مقصود رسانید نباید سپاسگزار چنین هنری باشیم؟ یا به عنوان مثال مبلغان دینی بر خود فرض می‌دانند با موعظه و سخنرانی مردم را از رذایل اخلاقی دور کنند، اگر فیلمسازی بیاید و فیلمی قوی در این حوزه بسازد، آیا دین می‌تواند با آن مقابله کند؟ مسلماً جواب منفی است. به نظر بنده سینما بهترین و مؤثرترین وسیله‌ای است برای نشر و توسعه اخلاق دینی و فرهنگی و باید حوزه‌های دینی، این نهاد فرهنگی را تقویت کنند.

بیشتر وقت‌ها در همین مسائل هم اختلاف‌نظرهایی وجود دارد. مانند فیلم «رستاخیز» که عده‌ای موافق اکران و عده‌ای هم مخالف نمایش آن هستند و لشکرکشی خیابانی به راه می‌افتد و به نام دین تمام می‌شود و خیلی خوشایند دین و سینما نیست. چگونه می‌توان به این اختلافات پرداخت؟

اختلاف‌نظر در مورد فیلم «رستاخیز» یک اختلاف فقهی است که آیا نشان دادن چهره معصوم یا شخصیت‌های برجسته دینی مانند حضرت ابوالفضل (ع) مجاز است یا نه؟ معتقدم مانعی در این زمینه وجود ندارد. مگر زمانی که ائمه اطهار یا خود حضرت رسول (ص) زنده بودند مردم چهره مبارک آن‌ها را نمی‌دیدند؟ حال با آمدن هنری به نام سینما این چهره مثالی معصومین در فیلمی دیده می‌شود؛ تنها اشکال که برخی از مراجع عظام وارد می‌دانستند این بود که اگر هنرپیشه نقش حضرت ابوالفضل (ع) فردا در یک فیلم نقش منفی بازی کند چه باید کرد؟ به نظر من این قابل حل است. معمولاً کسانی که چنین نقش‌هایی را می‌پذیرند نمی‌توانند از جهت رفتاری یکباره تغییر موضع بدهند. آن‌ها سال‌ها در نقش‌های مثبت بازی می‌کنند.

حضورتان در هیأت انتخاب فیلم فجر، چه کمکی به سینما کرده است؟ شاید برخی از فیلمسازان اثری در جشنواره داشتند و انتخاب نشده باشند و بگویند حضور یک روحانی باعث شده اتفاقی برای فیلم‌شان بیفتد.

این سؤال را می‌توانید از سایر اعضا کنید. احساسم این بود حضور بنده یک نوع اطمینان خاطر برای سایر اعضا ایجاد کرد. شاید در مورد برخی از فیلم‌ها اگر من نبودم، دوستان نمی‌توانستند متفق‌القول شوند؛ زیرا همه آن بزرگواران دغدغه دینی داشتند و نیاز بود یک روحانی در مواردی تمام قد وارد شود و آن‌ها را از تردید خارج کند.

بسیاری اعتقاد دارند که سینما به سمت سیاه‌نمایی می‌رود. در جشنواره ۹۵ هم گویا برخی از فیلم‌ها این مسیر را می‌روند. این رویه درست است؟

من معتقد به سیاه‌نمایی نیستم. یعنی هیچ کارگردانی را نمی‌شناسم با قصد سیاه‌نمایی فیلمی را بسازد. البته می‌پذیرم که برخی علاقه‌مند هستند که نکات سیاه را برجسته کنند شاید بتوانند با آگاه ساختن عوامل این واقعیت، راه چاره‌ای برای پاک کردن سیاهی‌ها پیدا کنند. مثلاً طلاق یا اعتیاد و خشونت در خانواده‌ها و متن جامعه وجود دارد و همه نکات سیاه هستند و شاید در مواردی درصد بالایی هم ندانسته باشند؛ اما هنرمند علاقه‌ دارد به آن‌ها بپردازد. او کم آن‌ها را هم زیاد می‌داند و معتقد است باید زبان هنری او این واقعیت را بیان کند و چشم هنری وی از پشت دوربین آن‌ها را ببیند و از کنارشان بی‌تفاوت عبور نکند. البته باید عرض کنم مردم هم این قبیل فیلم‌ها را دوست دارند.

چرا با وجود اینکه شورای پروانه ساخت و نمایش داریم، باز هم شاهد این هستیم که فیلم‌هایی زمان اکران مشکل ممیزی پیدا می‌کنند و سرمایه عده‌ای در این میان به هدر می‌رود؟

فیلم سینمایی از آغاز نگارش فیلمنامه تا کارگردانی و تولید، یک پروسه‌ واحدی است که در وزارت فرهنگ‌وارشاد اسلامی دو شورا برای نظارت پیش‌بینی شده است. شورای پروانه ساخت و شورای پروانه نمایش؛ به نظر من این دو شورا به امر واحدی نظارت دارند و نمی‌توانند از هم منفک باشند. حتی به نظر می‌رسد باید در حین ساخت هم نظارت‌هایی وجود داشته باشد. البته نباید موجب کندی کار شود. با این مقدمه می‌خواهم بگویم گاهی اتفاق می‌افتد فیلم تولید شده با فیلمنامه‌ای که مجوز داده شده مطابقت ندارد و این عدم تطابق گاهی اجتناب‌ناپذیر است و روند طبیعی فیلم کارگردان را به سویی هدایت کرده که بایستی آن را تغییر بدهد و گاهی کارگردان به فیلمنامه ارائه شده خود نمی‌خواسته پای‌بند باشد. در هر حال شورای پروانه نمایش فیلم را نقادانه می‌بیند و اصلاحات خود را می‌دهد و حتی بارها اتفاق افتاده یکی از اعضای شورا موظف شده‌اند به صورت انفرادی با کارگردان جلسه بگذارند تا مشکلات حل شود و توقف فیلم موجب تحمل خسارت نباشد.

معیارهای اصلی هیأت انتخاب در جشنواره فیلم فجر چه بود؟

مهم‌ترین و اصلی‌ترین معیار هیأت انتخاب، ویژگی‌های هنری و سینمایی فیلم‌ها بود و در مقایسه که در چندین مرحله انجام شد سعی کردیم فیلم ضعیفی وارد مسابقه نشود. معیار دیگر تنوع موضوعات بود. به این معنی که در بین فیلم‌های قوی به گونه‌ای انتخاب کنیم که موضوعات متنوع باشد. مثلاً فیلم خوب مربوط به دفاع مقدس باشد حتی اگر به صورت مستقیم به موضوع جنگ نپرداخته باشد. البته در کنار این دو معیار، به فیلم‌هایی که کارگردان آن برای اولین بار دست به ساخت فیلم سینمایی زده بود، توجه بیشتری می‌شد.

آیا پیش از این جشنواره فیلم فجر را دنبال می‌کردید؟

چون عضو شورای پروانه نمایش بودم تا حدی دنبال می‌کردم، اما در متن هیأت انتخاب نبودم.

با توجه به جایگاهی که در شورای پروانه نمایش داشتید، آیا در این دوره شاهد فیلم‌های بهتری نسبت به سال‌های قبل هستیم؟

مستحضرید اهالی سینما یک یا چند سال زحمت می‌کشند تا فیلم‌شان به جشنواره برسد. به نظر بنده کیفیت فیلم‌ها در این دوره بهتر بود و از نظر کمی هم اوضاع نسبتاً خوب بود. البته باید این مقایسه را کسانی انجام دهند که هم در هیأت انتخاب امسال حضور داشتند و هم سال‌های گذشته.

به عنوان یکی از اعضای هیأت انتخاب از عملکرد این هیأت دفاع می‌کنید؟

من چون اولین سال بود که در ترکیب هیأت قرار گرفته بودم نمی‌توانم مقایسه درستی را انجام دهم؛ اما در این هیأت هم مانند شورای پروانه نمایش پس از هر فیلم بحث جدی صورت می‌گرفت و پس از آن تقریباً به نظر واحد می‌رسیدیم. غالب فیلم‌های بخش مسابقه با رأی بالا انتخاب شده‌اند. فضای کار بسیار دوستانه و برای من بسیار آموزنده بود. انصافاً افراد انتخاب شده صاحبنظر بودند و در اظهارنظر جانب عدالت را در نظر می‌گرفتند. چند بار اتفاق افتاد که اعضا از اینکه کارگردان معروف و توانایی نتوانسته بود فیلمی قوی عرضه کند ناراحت می‌شدند؛ اما شخصیت آن فرد در داوری‌شان تأثیر نمی‌گذاشت و به تعبیر طلبگی «ما قال» را می‌دیدند نه «من قال» را.

 

گفت و گو از : محسن دلیلی
عکس: عرفان پارسا

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.