مسعود نجفی مدیر روابطعمومی جشنواره فیلم فجر، در گفتوگو با بولتن جشنواره گفت: دوستان ما، همه کسانی هستند که در رسانهها فعالاند و اگر فضا در برج میلاد مناسب باشد، این به نفع خودشان است و میتوانند در شرایط بهتری ده روز جشنواره را دنبال کنند.
به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، بولتن جشنواره نوشت: اواخر آذرماه وقتی خبر حکم مدیر روابط عمومی شدن مسعود نجفی اعلام شد، به مذاق ما رسانهایها بسیار خوشایند بود. سالهاست که همه او را به عنوان یک سینمانگار حرفهای و پیگیر میشناسند.از اولیهای خبرگزاری ایسنا بود و هنوزهم یک ایسنایی مانده است. با وجود اینکه موقعیتش را داشت اما هیچگاه دبیر یا سردبیر نشد و تنها یک خبرنگار ماند، چرا که به گفته خودش بیشترین میزان تاثیرگذاری را در قامت یک خبرنگار میتوان داشت. به غیر از تواناییهای شاید کمتر شناخته شده او در مدیریت، شناخت و روابط خوب او با رسانهایها کافی بود تا از نظر دبیر جشنواره مناسبترین فرد برای این سمت باشد. دبیری که برای جبران انتقادات وارد شده به او در سال گذشته، برای انتخاب مدیر ارتباطات و اطلاع رسانی، سعی کرد امسال بهترین انتخاب را داشته باشد.هنوز قضاوت درباره اینکه آیا انتخاب محمد حیدری درست بوده و اینکه عملکرد «مسعود نجفی» تا چه حد بهینه بوده، زود است، اما چیزی که مطلوب است، این است که در شرایط کنونی شاید این انتخاب نوید بخش ده روز آرام و به دور از حاشیه و هیاهو برای جشنواره سی و پنجم فجر باشد.
از ابتدای حضور در این سمت، بر ایجاد شرایط آرام و مطلوب در برج میلاد برای خبرنگاران تاکید داشتید. این صرفا یک تاکید از بالا دستی بود یا به عنوان فردی که در حوزه خبرنگاری این سختیها را از نزدیک دیده، نسبت به اجرای آن دغدغه داشتید؟
تاکید محمد حیدری بود و کاملا هم برای اجرایی شدنش پشت من ایستاد، ضمن اینکه آقای ایوبی هم تاکید داشت که برج میلاد امسال شرایط بهتری نسبت به قبل داشته باشد. در سالهای قبل به عنوان خبرنگار، همیشه یکی از منتقدان اصلی شلوغی و هرج و مرج در برج میلاد بودم، چرا که معتقدم استرس نبودن جا برای تماشای فیلم و از دست دادن آن، تاثیر زیادی روی نظر و قلم خبرنگار میگذاشت. پیش خودم تصور میکردم اگر روزی روابط عمومی فجر شوم، اولین کاری که انجام میدهم، ساماندهی این وضعیت است. از شانس خوب من امسال این اتفاق همزمان شد با اینکه دبیر و خیلیها تأکید داشتند و به نتیجه رسیده بودند که این اتفاق بیافتد.اکنون به شدت دغدغه روز اول و دوم جشنواره را دارم. با رفتن به میلاد و دیدن اینکه آنچه دوست داشتیم و تاکید و تلاشمان بود، محقق شده است، بار زیادی از سنگینی کار در این روزها از دوشم بر داشته میشود.
همیشه خبرنگاران در جشنوارهها بر عملکرد مدیر روابط عمومی حساسیت و فوکوس زیادی دارند. به عنوان نمونه در سالهای گذشته نقدهای جدی به روابط عمومی فجر کردهاند. حالا که این بار این سوی گود قرار گرفتهاید، حق را به رسانهایها میدهید یا …؟
راستش الان کاملا دیدم نسبت به درون جشنواره تغییر پیدا کرده است. خیلی از روزهای اخیر که با تمام توان به دفتر کار میآمدم، انرژی و زمانام برای حواشی بیهوده به هدر میرفت. در واقع متوجه شدم که هیچ گاه از بیرون اتفاقاتی که درون جشنواره میگذرد، مشخص نیست. ضمن اینکه توقع رسانهها هم خیلی بالا رفته است و اگر کوچکترین شرایطی تغییر کند، سریع اقدام به واکنش نشان دادن و موضع گرفتن می کنند.در حالیکه گاهی حق هم دارند اما مهمترین اتفاقی که برای رسانهها باید بیافتد، ایجاد شرایط ایدهآل برای دیدن فیلم، پوشش نشست، ارسال اخبار و کلا شرایط مناسب برای این ده روز است. اگر روابط عمومی بتواند وظیفه ساماندهی این امور را به خوبی رقم بزند، وظیفه خود را تا حد زیادی انجام داده است. البته در این میان وظیفه اطلاعرسانی جشنواره هم کار بسیار سنگینی است. تا قبل از اینکه سمت مدیریت روابط عمومی جشنواره را بر عهده بگیرم، تصور نمیکردم که چنین کار سخت و سنگینی باشد. در واقع بزرگترین آسیبی که این سمت به من وارد کرد، این بود که پس از حدود ۱۶، ۱۷ سال کار خبرنگاری، به شدت مرا محتاط کرد. الان حتی برای سلام کردن به کسی، قبلش دو به شک هستم و تردید دارم، در صورتی که محتاط شدن برای یک خبرنگار آسیب بزرگی است.
حالا که صحبت از رسانهها شد، بد نیست درباره منطق تقسیمبندی افراد رسانه میان برج میلاد و چارسو هم توضیحاتی بدهید.
برج میلاد برای افرادی است که پروسه ثبت نام را با معرفینامه انجام دادهاند. در ادامه با توجه به اینکه بخشی از ظرفیت میلاد کم شد، قرار شد، چارسو هم در کنار میلاد باشد. در وهله اول افرادی به چارسو رفتند که خودشان علاقمند بودند، مانند تعدادی از منتقدان مجله فیلم و فیلم نگار که از نظر مسافتی چارسو به آنها نزدیکتر بود. بخشی هم کسانی بودند که در این سالها از فضای میلاد خسته و دلزده شده بودند. افراد دیگر هم کسانی بودند که در پروسه ثبت نام حضور پیدا نکردند و به درخواست انجمن منتقدان اضافه شدند. بخشی از رسانهایها هم که بیشتر از سهمیهای که برایشان تعیین شده بود و نیاز داشتند تا در جشنواره حضور داشته باشند، آنها هم به چارسو میروند.
شما حدود پنج سال به عنوان سردبیر کاتالوگ جشنواره فیلم فجر فعالیت کردهاید. کاتالوگهایی که به لحاظ محتوایی چه در زمان خود و چه تا سالها بعد به عنوان یک منبع آرشیوی قوی مورد استفاده قرار میگیرند. حتی یکی از منابع شما برای چاپ کتاب سی سال جشنواره فیلم فجر، کاتالوگ جشنواره بود. از آنجا که مطمئنا تجربه کافی در این زمینه را دارید مهمترین ویژگیهای یک کاتالوگ برای جشنوارهای مانند فجر را در چه میدانید؟
مطمئنا مهمترین ویژگی این است که کاربردی باشد و هر گاه که نیاز به اطلاعات آن داشتی با در دست گرفتنش، اطلاعات را بتوانی به راحتی استخراج کنی.این مهم است که فراموش نکنیم کاتالوگ، اطلاعات هر سال جشنواره را برای سال های آینده ثبت میکند.
پس چرا سال گذشته شما کاتالوگ را منتشر نکردید؟
نظر جشنواره بر این بود که باید تیم دیگری این کار را انجام دهد.با این وجود کاتالوگ پارسال تا حدی به لحاظ بصری برایم زیبایی داشت که در دفتر کارم در سینما تماشا قرار دادهام و حالت دکوری پیدا کرده است. البته انتقادی هم به آن وارد نمیدانم. سلیقه آقای حیدری به گونهای است که معمولا تفاوت برایش مهم است و دوست دارد همه چیز شیک و زیبا باشد که این کاتالوگ هم این ویژگیها را داشت.خوشحالم که امسال هم طاها ذاکر که سالها در کاتالوگهای ما مدیر هنری بوده،امسال هم همکاری کرده و خوشبختانه این کاتالوگ کاملا کاربردی است و شمایل یک کلاکت را دارد.
مسعود نجفی با وجود سن و سال جوانش، امروز تجربههای زیادی را از سر گذرانیده است. از خبرنگاری گرفته تا سردبیری کاتالوگ ، روابط عمومی فیلم و جشنواره صنعتی تا در نهایت مدیر روابط عمومی جشنواه فیلم فجر. قرار گرفتن در کدام موقعیت شغلی راضیتر نگهتان میدارد؟
افتخارم همیشه به خبرنگار بودن است. بر خلاف خیلیها که وارد شغلهای دیگر میشوند، خبرنگاری را کنار میگذارند اما من معتقدم تا این حد که در قامت یک خبرنگار میتوان تاثیرگذار بود، در هیچ جای دیگری چنین نیست و تا الان هم شاید به همین دلیل خبرنگاری را رها نکردهام. یکی از قدیمیترین افرادی هستم که با خبرنگاری شروع کردهام و در جایی هم که از اول مشغول به کار شدم، پس از ۱۵ ۱۶ سال هنوز ماندهام و همچنان هم خبرنگارم. چون این کار را دوست دارم و تاثیرش برایم بسیار مهم است.ایراد سردبیر کاتالوگ بودن هم این است که استرس زیادی را به آدم وارد میکند، چون در کمترین زمان ممکن باید اطلاعات را جمع آوری کنی و تا پیش از افتتاحیه کار آماده باشد. شاید امسال استرس کاتالوگ را نداشتم اما فشار کار روابط عمومی هم به شدت زیاد است. درست تصمیم گرفتن برای مدیریت رسانهها کار سختی است. اما در کل در عین سختی تجربه بسیار خوب و متفاوتی بود از این جهت که به شناخت درستی از اهالی رسانه رسیدم.
شما در این سالها، در بین رسانهای ها، به عنوان شخصیتی محبوب و آرام شناخته شدهاید. فکر می کنید در پایان این جشنواره این محبوبیت بیشتر میشود یا اینکه …
خیلی از دوستان رسانهایام این مدت از من ناراحت شدهاند و مدام پیغام میدهند که حواست باشد جشنواره تمام میشود و تو دوباره میان ما برمیگردی. در صورتیکه معتقدم تمام اتفاقاتی که تا بهحال افتاده ، به نفع همین دوستان بوده است. دوستان ما همه کسانی هستند که در رسانهها فعالاند و اگر فضا در برج میلاد مناسب باشد، این به نفع خودشان است و میتوانند در شرایط بهتری ده روز جشنواره را دنبال کنند. من برای همین مراعات کردنها که سبب ناراحتی و دلگیری بچههای رسانه از خودم نشوم، بسیار محتاط رفتار کردهام، حتی در اتاق دفترم که در طول این مدت نشستهام، همیشه پردهها را کنار زدهام که یک وقت خبرنگاری نگوید نجفی خودش را گرفته یا مدلش عوض شده است. به هر حال وقتی تصمیم میگیری کاری را شروع کنی، یکسری تبعات دارد. اما اگر دوباره به عقب برگردم، باز هم این مسیر را طی میکنم. ممکن است برای یکسری اتفاقات، تصمیم دیگری بگیرم اما در کلیت همین است.
گفت وگو: شیما بیگدلی