شنبه ۳ آذر ۱۴۰۳
03:26 | | فجر 36

گزارش روزانه ملت | روز سوم؛ ملتهب

گزارش روزانه ملت | روز سوم؛ ملتهب

از همان روزی که رضا رشیدپور به عنوان مجری برنامه «هفت» انتخاب شد، دست‌های زیادی به نشان اعتراض بالا رفت. محمود گبرلو با وجود همه انتقاداتی که گاه و بیگاه به او نشانه می‌روند، گفت:«من و افخمی و جیرانی، سه مجری هفت، با همه تفاوت‌هایی که داشتیم، کار و زندگی‌مان سینما بوده ولی رشیدپور اصلا آدم سینمایی نیست.» و حالا بعد از دومین شبی که برنامه «هفت» روی آنتن شبکه سوم سیما رفته، همه با گبرلو موافق هستند و هجمه انتقادها به برنامه‌ای که بنا بود از سینما بگوید و فیلم‌های جشنواره، بیشتر هم شده است. چالش‌های عوام‌پسندانه برنامه «هفت» در شب گذشته، امروز داغ‌ترین سوژه‌ اصحاب رسانه در شبکه‌های اجتماعی و محوطه پردیس سینمایی ملت بود؛ این‌که منتقدان برنامه «هفت» از گفتن حتی یک جمله موثر درباره فیلم‌هایی که دیده‌اند عاجز هستند و انگار توجیه شده‌اند که آب از آب تکان نخورد. این در حالی‌ است که از ویژه برنامه جشنواره فیلم فجر انتظار می‌رفت به جای این‌که صحبت‌های مهران مدیری حول انتقاد از دولت و ناتوانی در صحبت از دیگر نهادها را در بوق و کرنا کند، فیلم‌های این دوره جشنواره را به چالش بکشد. امروز محسنی اژه‌ای در واکنش به سخنان دیشب مهران مدیری که گفته بود مگر می‌شود از قوه قضاییه انتقاد کرد، گفت:«پس این همه حرف که در مورد قوه قضاییه می‌زنند چیست؟» جان کلام هم این‌که «هفت» قرار بود «نود» سینمایی باشد و باید فکری به حال این برنامه و مخاطبانش کرد.

حکایت یک دغدغه

قصه از جای دیگری آغاز می‌شود و در نقطه حساسی به پلاسکو گره می‌خورد. شاید یکی از جذاب‌ترین نکاتی که امروز بعد از تماشای فیلم «چهارراه استانبول» بسیار مورد توجه قرار گرفت، همین بود. این‌که مصطفی کیایی تلاشی برای بازسازی حادثه پلاسکو نداشته و صرفا قصه‌ای ساخته که در جریان داستان، یاد پلاسکو و آتش‌نشانان هم زنده می‌شود. این اما همه ماجرا نبود. خیلی‌ها در کنار تحسین شجاعت کیایی برای انتخاب سوژه‌ای که هنوز برای همه مردم ملتهب است، این انتقاد را هم به عملکرد او داشتند که برای ادای دین به آتش‌نشانان و دردی که بر آن‌ها رفته، پلان‌های مربوط به آتش‌نشانان به طرزی افراطی و صرفا از روی ترحم یا شاید احترام پُررنگ شده است. خیلی‌ها به بازی ضعیف و خارج از حد انتظار مهدی پاکدل در نقش آتش‌نشان نقد جدی وارد کردند و پیشنهاداتی مانند حامد بهداد یا نوید محمدزاده را روی میز گذاشتند و دیگرانی بودند که از همکاری دوباره زوج موفق بهرام رادان و محسن کیایی تعریف‌ها کردند. بعضی از تماشاگران بعد از یک سال دوباره برای پلاسکو اشک ریختند و عده دیگری گفتند کیایی با ساخت فیلمی درباره پلاسکو قمار کرده است. مصطفی کیایی هم در پاسخ به تمام واکنش‌های مثبت و منفی در نشست خبری فیلم «چهارراه استانبول» گفت:« زمانی که حادثه پلاسکو رخ داد جوگیر شده بودم که حتما فیلمی بسازم که پلاسکو در آن نقش داشته باشد. پلاسکو هم سیاسی بود هم تجاری. بحث من اقتصاد بود. پلاسکو اقتصاد ما بود که ریخت و این برای من دغدغه بود.»

جسارت و شجاعت

مستند «بانوی قدس ایران» که از افتتاحیه جشنواره سینما حقیقت کنار گذاشته شد، حواشی درباره نمایشی که مصطفی رزاق کریمی درباره زندگی همسر امام خمینی ساخته بود، بالا گرفت. هر چند «بانو قدس ایران» دوباره به بخش رقابتی جشنواره حقیقت برگشت و به نمایش درآمد، اما مخاطبان کوتاه نیامدند و تا امروز که این فیلم در پردیس گالری ملت روی پرده رفت، حرف و حدیث‌ها همچنان ادامه داشت. در حالی که ابراهیم حاتمی‌کیا مستند «بانو قدس ایران» را اثری تاثیرگذار عنوان کرد که اشک او را سرازیر کرده، کیهان این اثر را مستندی در تحریف زندگی امام دانست. آنطرف عده‌ای از منتقدان گلایه کردند که چرا هر سوژه تاریخی را مغایر با حقیقتی که وجود داشته می‌دانید و دیگرانی بودند که نوشتند:«وقتی قرار است برای اولین بار دری به خانه امام باز شود، باید همه‌چیز درست و حساب‌شده پیش برود.» با این‌حال نمایش «بانو قدس ایران» هم در پردیس ملت تمام شد و نوبت به «لاتاری» و هادی حجازی‌فر رسید و عده‌ای در توییتر به شوخی نوشتند:«برای تماشای فیلم لاتاری با خودتان تخمه بروجردی ببرید تا بازی خوب حجازی‌فر بهتر به جان‌تان بنشنید.» با اکران «لاتاری» باز نقدها و تمجیدها یک بار دیگر صف کشیدند؛ مخالفان گفتند:« لاتاری ملغمه‌ای بود از قیصر و فیلم هندی و سبک تگزاسی و حیف که مساله قاچاق زنان اینقدر غیرحرفه‌ای فیلم شده است.» و آن‌طرف عده دیگری آخرین اثر محمدحسین مهدویان را نمونه سینمای شهری که شاید روزگاری ابراهیم حاتمی‌کیا می‌توانست بسازد یا باید می‌ساخت و نساخت توصیف کردند؛ فیلم جوان‌پسندانه‌ای که دیر شروع می‌شود و کلی وقت در تهران صرف می‌کند تا دو شخصیتش را سوار هواپیما کند و به دبی بفرستد. در این میان عده‌ای انتخاب سوژه قاچاق دختران را موضوع جسورانه‌ای دانستند و معتقد بودند مهدویان شجاعت به خرج داده سراغ این سوژه رفته و با این انتخاب به نوعی تابوشکنی کرده است. در پایان روز سوم، نشست خبری «لاتاری» هم برگزار شد و عنوان «شلوغ‌ترین نشست خبری» را هم از خود کرد؛ حمید فرخ‌نژاد در پاسخ به انتقاد تند خبرنگاری که گفت:«فیلم شما نشان می‌دهد در دستگاه اطلاعاتی می‌شود عملیات خودسرانه انجام داد»‏، با همان چاشنی طنز همیشگی و در کمال خونسری پاسخ داد:« با استدلال شما جان وین باید چندین بار تا به حال اعدام می‌شد»، هادی حجازی‌فر عیب سیدمحمود رضوی، تهیه‌کننده «لاتاری» را اصلاح‌طلب نبودن او عنوان کرد و آن‌طرف محمود رضوی در پاسخ به این سوال که اگر قالیباف رئیس‌جمهور می‌شد باز هم این فیلم را می‌ساختید، گفت:« قطعا با سرعت بیشتری پروانه ساخت می‌گرفتم و می‌ساختم.» در نهایت هم خبرنگاری درباره سکانس پایانی فیلم سوالی با این مضمون پرسید:«آیا رگ غیرتی که موسی در پایان فیلم نشان می‌دهد اخطاریه سیاسی حزب شما به دار و دسته حاکمی است که قدرت را در دست دارد؟» که پاسخ این سوال با قهقه‌های کش‌دار محمود رضوی و محمدحسین مهدویان روبه‌رو شد و تهیه‌کننده فیلم پاسخ را به کارگردان حواله داد و همه‌چیز در همهمه و شلوغی تمام شد. بهرحال که دنیای جشنواره فقط در پردیس ملت خلاصه نمی‌شود و آن بیرون، در خیابان‌های شهر و در سینماهای مردمی، دوستداران فیلم و سینما برای تماشای هر کدام از این فیلم‌ها ساعت‌ها در صف‌های طولانی می‌ایستند و میان اشک‌ها و خنده‌ها، برای فیلمسازان محبوب‌شان کف می‌زنند. به این ترتیب سومین روز جشنواره فیلم فجر هم میان سوژه‌های ملتهب، تاریخی و حساس تمام شد و در خاطره‌ها ماند.

 

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.