«بمب؛ یک عاشقانه»، «لاتاری»، «چهارراه استانبول»، «مغزهای کوچک زنگزده»، «به وقت شام»، «عرق سرد» و «تنگه ابوقریب» نام هفت فیلم برتری است که تا این لحظه از نگاه تماشاگران انتخاب شده است. محمدرضا فرجی گفته استقبال مردم از سانسهای فوقالعاده در این دوره جشنواره جالب توجه بوده و بنابراین مشارکت هر چه بیشتر مردم اعتبار نتایج نظرسنجی را هم به همان نسبت بالاتر میبرد، اما خیلیها به روند نظرسنجیهای مردمی امسال جشنواره اعتراض جدی دارند. به اعتقاد آنها هر چقدر هم تعداد مردم حاضر در سینماها و سانسهای فوقالعاده زیاد باشد، روال جدیدی که امسال برای نظرسنجی در نظر گرفته شده شاید از نگاه برخیها حد عدالت را زیر سوال ببرد چرا که مسلما دانلود و نصب اپلیکیشن رایدهی از حوصله خیلیها خارج است و به این ترتیب نظرسنجیها اساسا محلی از اعتبار جمعی ندارند. با اینحال عدهای متر و معیارشان همین نظرسنجیهای مردمی است، حتی اگر روال کار آنطور که باید و شاید هم سنجیده شده نباشد. در این میان بعضی ها هم هستند که به نظرسنجیهای دیگری که به موازات آمار دبیرخانه سی و ششمین جشنواره ملی فیلم فجر انجام میشود اعتنا میکنند؛ برای مثال بعضیها بر اساس اعلام نظرسنجی حوزه هنری از فیلمهای سه روز نخست جشنواره، «مغرهای کوچک زنگزده» را در صدر میدانند و رتبه دوم را به «تنگه ابوقریب» اختصاص میدهند. بعضی دیگر هم نتیجه نظرسنجی فیلمیران را معتبر میدانند و از نظرشان «عرق سرد» تا اینجا رکوردار است. با همه اینها سرنوشت سیمرغ آرای مردمی در هفتمین روز جشنواره داغترین سوژه بحث اصحاب رسانه در پردیس سینمایی ملت بود و نگرانیها تا جایی بالا گرفت که «سلام سینما» گزارشی منتشر کرد و نوشت با افت و سفارشی شدن داوریها در این سالها، اهمیت سیمرغ مردمی سال به سال افزایش یافته که امسال با شیوه جدیدی که برای شمارش آرای مردمی در نظر گرفته شده، امیدی به نتایج آرای مردمی نیست و… مسئول ستاد آرای مردمی هم در برابر تمام گلایههای مطرح شده به این جمله بسنده کرد که: «افرادی که بلیتی را میخرند، یک حق رأی دارند. چه فیلم را ببیند و چه آن را نبینند» و با این جواب معترضان به این شیوه رأیگیری رفتند که پرتقالفروش را پیدا کنند.
پتوی اعتراضی
«جشن دلتنگی» قصه امروز آدمهاست و از رابطه واقعی آدمها و گره خوردن آنها با فضای مجازی حرف میزند. هر چند به قول بعضیها پوریا آذربایجانی در روایت قصه خودمانی و ملموسی که در نظر گرفته بود بسیار ضعیف عمل کرد و میتوانست چنین سوژه دست به نقدی را خیلی بهتر از اینها در بیاورد، اما مثل همیشه و مثل تمام آثار دیگر جشنواره این فیلم هم در کنار منتقدان، طرفدارانی هم داشت؛ کسانی که سعی میکردند دستکم تلاش تیم را با وجود تمام نقصهایی که به وضوح دیده میشد محترم بشمارند تا خستگی در تن عوامل «جشن دلتنگی» جا خوش نکند. با اینحال آخرین ساخته پوریا آذربایجانی از نظر برخیها اثری ضعیف بود که حتی حضور بازیگران حرفهای و خوش سابقه فیلم مانند بابک حمیدیان، پانتهآ پناهیها و مینا ساداتی هم نتوانسته بود باری از کسالت فیلم بردارد. با اکران «هایلایت» غبار بیشتری فضای سرد پردیس گالری ملت را فرا گرفت. بعضی از اهالی رسانه به جای صحبت درباره فیلم، یاد مینا وحید، بازیگر «هایلایت» را زنده کردند که در یک حرکت اعتراضی و به بهانه حمایت و توجه به زلزلهزدگان کرمانشاه ترجیح داده هزینهای برای طراحی لباس نکند و به انداختن پتویی ساده روی دوشش اکتفا کند. خیلیها کارش را شعار و ادا نامیدند و خیلیهای دیگر براش کف زدند. بههرحال که نوبت رخنمایی «هایلایت» هم با حاشیههای آن پتوی طوسی و چالش غیرت بین یک خبرنگار و مینا وحید در نشست خبری فیلم به خط پایان رسید؛ خبرنگار گفت:«متاسفم که شناختی در دین ندارید» و مینا وحید جواب داد: «متأسفم که مرد فیلم را بیغیرت نامیدید.»
«جشن دلتنگی» قصه امروز آدمهاست و از رابطه واقعی آدمها و گره خوردن آنها با فضای مجازی حرف میزند. هر چند به قول بعضیها پوریا آذربایجانی در روایت قصه خودمانی و ملموسی که در نظر گرفته بود بسیار ضعیف عمل کرد و میتوانست چنین سوژه دست به نقدی را خیلی بهتر از اینها در بیاورد، اما مثل همیشه و مثل تمام آثار دیگر جشنواره این فیلم هم در کنار منتقدان، طرفدارانی هم داشت؛ کسانی که سعی میکردند دستکم تلاش تیم را با وجود تمام نقصهایی که به وضوح دیده میشد محترم بشمارند تا خستگی در تن عوامل «جشن دلتنگی» جا خوش نکند. با اینحال آخرین ساخته پوریا آذربایجانی از نظر برخیها اثری ضعیف بود که حتی حضور بازیگران حرفهای و خوش سابقه فیلم مانند بابک حمیدیان، پانتهآ پناهیها و مینا ساداتی هم نتوانسته بود باری از کسالت فیلم بردارد. با اکران «هایلایت» غبار بیشتری فضای سرد پردیس گالری ملت را فرا گرفت. بعضی از اهالی رسانه به جای صحبت درباره فیلم، یاد مینا وحید، بازیگر «هایلایت» را زنده کردند که در یک حرکت اعتراضی و به بهانه حمایت و توجه به زلزلهزدگان کرمانشاه ترجیح داده هزینهای برای طراحی لباس نکند و به انداختن پتویی ساده روی دوشش اکتفا کند. خیلیها کارش را شعار و ادا نامیدند و خیلیهای دیگر براش کف زدند. بههرحال که نوبت رخنمایی «هایلایت» هم با حاشیههای آن پتوی طوسی و چالش غیرت بین یک خبرنگار و مینا وحید در نشست خبری فیلم به خط پایان رسید؛ خبرنگار گفت:«متاسفم که شناختی در دین ندارید» و مینا وحید جواب داد: «متأسفم که مرد فیلم را بیغیرت نامیدید.»
حضور به یادمانی او
کارگردان «ماهورا» یکی دو روز پیش گفت: «ساعد سهیلی سر صحنه همه را غافلگیر میکرد» و به نظر خیلیها همین تنها نقطه قوت آخرین ساخته حمید زرگرنژاد بود. به اعتقاد بعضیها اما «ماهورا» را باید خالی از عقاید دید تا فهمیده شود چرا که ساختار مناسبی برای روایت یک داستان واقعی و عجیب از روزهای جنگ دارد؛ فیلمی که خوب است و بیادعا و اگر مخاطب ژانر دفاع مقدس را دوست داشته باشد، حتما از این نمایش جنگی هم خوشش میآید. عدهای گفتند «ماهورا» ورژن دهه نودی فیلمهای جنگی دهه شصت و هفتاد بود و دیگرانی معتقد بودند این فیلم فارغ از همه تحلیلهای سینمایی، دستکم سه واحد درس مردمشناسی داشت؛ حمید زرگرنژاد آداب و رسوم و فرهنگ اعراب ایران زمین را به خوبی نشان داده بود. کامران تفتی در نشست خبری فیلم از تمامی عوامل «تنگه ابوقریب» تمام قد تشکر کرد و اهالی رسانه و هنرمندان به احترام مرحوم حمید آخوندی، تهیهکننده فیلم که چند ماه پیش از دنیا رفت، یک دقیقه سکوت کردند. به این ترتیب هفتمین روز جشنواره سی و ششم هم در حالیکه همهچیز تقریبا بر مدار یکنواختی گذشت، تمام شد و خیلیها در مسیر بازگشت، حضور سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پردیس ملت را به یادماندنیترین اتفاق امروز دانستند و به حافظهشان چسباندند که امروز، مردی مهمان ما بود که بعد از ترک پردیس ملت در توییتر خود نوشت: «پردیس ملت رفتم، بیآنکه فیلمی ببینم. به خبرنگارانی که هشت روز است فیلم میبینند غبطه خوردم. خودتحریمی دارم که در جشنواره فیلم نبینم مبادا دیدن برخی فیلمها یا برداشتم از آنها سوتفاهم در داوریها ایجاد کند. جشن سینما بر اصحاب فیلم و رسانه مبارک باد!»
کارگردان «ماهورا» یکی دو روز پیش گفت: «ساعد سهیلی سر صحنه همه را غافلگیر میکرد» و به نظر خیلیها همین تنها نقطه قوت آخرین ساخته حمید زرگرنژاد بود. به اعتقاد بعضیها اما «ماهورا» را باید خالی از عقاید دید تا فهمیده شود چرا که ساختار مناسبی برای روایت یک داستان واقعی و عجیب از روزهای جنگ دارد؛ فیلمی که خوب است و بیادعا و اگر مخاطب ژانر دفاع مقدس را دوست داشته باشد، حتما از این نمایش جنگی هم خوشش میآید. عدهای گفتند «ماهورا» ورژن دهه نودی فیلمهای جنگی دهه شصت و هفتاد بود و دیگرانی معتقد بودند این فیلم فارغ از همه تحلیلهای سینمایی، دستکم سه واحد درس مردمشناسی داشت؛ حمید زرگرنژاد آداب و رسوم و فرهنگ اعراب ایران زمین را به خوبی نشان داده بود. کامران تفتی در نشست خبری فیلم از تمامی عوامل «تنگه ابوقریب» تمام قد تشکر کرد و اهالی رسانه و هنرمندان به احترام مرحوم حمید آخوندی، تهیهکننده فیلم که چند ماه پیش از دنیا رفت، یک دقیقه سکوت کردند. به این ترتیب هفتمین روز جشنواره سی و ششم هم در حالیکه همهچیز تقریبا بر مدار یکنواختی گذشت، تمام شد و خیلیها در مسیر بازگشت، حضور سید عباس صالحی، وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی در پردیس ملت را به یادماندنیترین اتفاق امروز دانستند و به حافظهشان چسباندند که امروز، مردی مهمان ما بود که بعد از ترک پردیس ملت در توییتر خود نوشت: «پردیس ملت رفتم، بیآنکه فیلمی ببینم. به خبرنگارانی که هشت روز است فیلم میبینند غبطه خوردم. خودتحریمی دارم که در جشنواره فیلم نبینم مبادا دیدن برخی فیلمها یا برداشتم از آنها سوتفاهم در داوریها ایجاد کند. جشن سینما بر اصحاب فیلم و رسانه مبارک باد!»