«علی اصغری» فیلمنامه نویس معتقد است که فیلمنامهنویسی در سینمای ایران مظلومترین بخش است.
به گزارش ستاد خبری جشنواره فیلم فجر، در ادوار مختلف جشنواره فیلم فجر، کارشناسان و منتقدان یکی از بخشهای پرفرازونشیب فیلمهای به نمایش درآمده در جشنواره را، فیلمنامهنویسی میدانند. آنها معتقدند ضعف بسیاری از فیلمها مربوط به بخش «فیلمنامه» برمیگردد و از سویی این نگرش نیز وجود دارد که تعبیر غلط از «فیلمساز-مولف بودن» و فیلمنامهنوشتن کارگردانها، بخشی از مشکلات فیلمها در این حیطه را به وجود میآورد…
«علی اصغری» فیلمنامهنویس درباره تخصص نویسندگی در سینمای ایران، گفت: قطعاً همانطور که کارگردانی یک عنوان تخصصی است، نویسندگی هم یک تخصص محسوب میشود. حال برخی این دو استعداد را باهم دارند. اما به نظر من شاخه نویسندگی و فیلمنامهنویسی متأسفانه مظلومترین بخش سینماست، چون فیلمنامه به تنهایی یک اثر مستقل محسوب نمیشود و وقتی فیلم ساخته میشود عنوان اثر پیدا میکند. درست عکس «نمایشنامه» که میتوانیم آن را چاپ و یا تجدید اجرا کنیم. اما فیلمنامه خیلی به ندرت بازسازی میشود و این قضیه جزء استثناهاست.
او ادامه داد: برخی به کار گروهی در نویسندگی اعتقاد دارند. در خیلی از کارها تیم گروه نویسندگان حضور دارند. خود من نیز کار گروهی را یاد گرفتهام. اگر یکی از اعضای تیم نویسندگان، کارگردان اثر هم باشد خیلی بهتر است.
اصغری در خصوص روند نوشتن فیلم نامه هایش اضافه کرد: من همیشه فیلمنامه آمادهای ندارم و ترجیح من این است که کارگردان از همان شروع ایده در کنار من باشد تا ایده به طرح و طرح به فیلمنامه تبدیل شود. همان قدر که من نسبت به صحنه به صحنههای اثر کشش پیدا میکنم، کارگردان هم دقیقا همین حس را داشته باشد. چون متاسفانه برای من این اتفاق افتاده است. فیلمنامهای را نوشته بودم و از دید دوستان حائز رتبه و امتیاز بالایی بود. اما وقتی به کارگردان سپردیم، دنیایی که کارگردان برای آن فیلمنامه متصور شده بود با آن جهان بینی که من در قصه داشتم کاملاً متفاوت بود و خروجی کار اصلاً مورد علاقه من نبود. این مساله برای من تجربه ای شد که اگر قرار است نویسنده اثری باشم، کارگردان هم در کنار من حضور داشته باشد که حس هردوی ما نسبت به پلان به پلان و لحظه به لحظه فیلم نامه یکسان باشد. این مساله را همیشه به تهیه کننده کار میگویم. چون حس هردو یعنی کارگردان و نویسنده نسبت به پلان به پلان و لحظه به لحظه فیلمنامه یکسان میشود و این کار در خروجی نتیجه مطلوب و بهتری خواهد داد.
نویسنده فیلمنامه «دهلیز» گفت: من تلاشهای دیگر عوامل را نادیده نمیگیرم اما بار دیگر تأکید میکنم که مظلومترین بخش سینما، فیلمنامه نویسی است. تا قبل از اینکه کاری ساخته شود همه عوامل روی فیلمنامه اعمال نظر دارند، اما آیا من به عنوان فیلمنامهنویس میتوانم به یکی از عوامل بگویم که چه کند یا چه نکند؟ من هیچ وقت این کار را نمیکنم چون کار دیگر عوامل یکتخصص است. قطعاً قبل از شروع کار عوامل با کارگردان صحبت کردهاند و به جمع بندی رسیدهاند. پس من نمیتوانم چیزی را تغییر دهم.کار فیلمنامهنویس هم به همین طریق است. نوشته شده و تائیدهای آن را هم گرفته، تغییرات را اعمال کرده و خروجی کار را تحویل داده و قرارداد هم با خروجی کار بسته شده است. اما حین کار هرکسی گوشه ای از فیلمنامه را میگیرد و میخواهد به نام خودش بزند. در نهایت اگر خوب از آبدربیاید میگویند اعمال نظر آنها بوده و اگر بد شود، آن را ضعف قلم نویسنده میدانند.
اصغری درخصوص بزرگترین آسیبی که به حوزه فیلمنامهنویسی وارد است، گفت: اعمالنظر بیش از حد عوامل میتواند بزرگترین آسیبها را به فیلمنامه بزند. آسیب دیگر این است که همه خود را متخصص نویسندگی میدانند. در صورتی که من در حوزه کاری دیگر عوامل اصلاً خودم را متخصص نمیدانم. دخالت بیش از حد عوامل میتواند ضربه بزرگی به فیلمنامه بزند. اگر هر کسی در تخصص خودش اعمال نظر کند مسیر درستتری را طی خواهیم کرد. اگر این مسیر درست طی شود نویسندگان میتوانند حداقل سالی یک فیلمنامه خوب بنویسند. اگرچه دستمزد فیلمنامه نویس از همه عوامل کمتر است. در صورتی که هر بازیگری نسبت به فیلمنامهای که میخواند قرارداد میبندد. بیشتر بخش های سینما اعم از کارگردانی، تدوین و.. توانسته اند تاحدودی به روز شوند، اما تنها بخشی که نتوانسته به این سرعت پیشرفت کند و به روز شود بخش فیلمنامهنویسی است. دلیلش هم این است که همه خود را فیلمنامه نویس می دانند. حتی اگر فیلمنامهنویس نباشند، باز این حق را به خود میدهند که اعمال نظر داشته باشند.
او گفت: اگر اجازه دهند نویسنده با کارگردان که حقوق معنوی اثر را دارد همراه شود و تعامل داشته باشد نتیجه بهتری خواهد داد. تعامل باید وجود داشته باشد. خود من کار گروهی را بسیار دوست دارم اما نه اینکه اعمال نظر شخصی باشد.
اصغری گفت: فیلمنامهنویسی تخصص درستی است، اگر به آن اهمیت دهند. چون ابزار خاصی هم نمیخواهد. یک تفکر و یک قلم و کاغذ.
او به دیگر آسیب های این حوزه اشاره کرد و افزود: یک فیلم موفق که ساخته و نمایش داده میشود، کپیهای بسیاری از روی آن ساخته میشود و این اشتباه است. چرا باید از روی دست یکدیگر کپی کنیم؟
در حوزه فیلم نامه نویسی نیز باید مانند دیگر تخصصها و بخشهای سینمایی به روز باشیم. باید فیلمهای روز دنیا را ببینیم. باید آینه تمام قد جامعه و فرهنگمان باشیم. باید در حفظ ارزشهایی که در حال از بین رفتن است، بکوشیم. باید قدمهایی از مردم جلوتر باشیم و در اولین صف این بخش نویسنده است؛ خالق اثر. یک موضوع و معضلی را میبیند و آن را تبدیل به درام میکند و بعد از آن شروع میکند به هشدار دادن. اما متاسفانه درحال حاضر همه خود را نویسنده میدانند. چون ارزانترین صنف است. اگر رایانهای نداشته باشیم، یک قلم و کاغذ کفایت میکند!.
این فیلمنامهنویس در پایان گفت: اگر برنامهریزی درستی برای بخش فیلمنامه نویسی در سینما داشته باشیم و اگر نویسنده غم نان نداشته باشد و بداند یک سال حقوق و دستمزد تعیین شدهای دارد، مطمئن باشید خوب و بد از هم جدا خواهند شد و مشخص می شود کدام یک متخصص این رشته هستند و کدام یک نه. مانند کف روی آب بودن یا سنگ زیرین رودخانه ای بودن. این راهم بگویم کسی، جای کسی را نگرفته است. برای تهیهکننده مقرون به صرفهتر است با نویسندگان حرفهای کار نکند، پس هرکسی خود را نویسنده میداند. نتیجه این میشود که کارگردان ترجیح میدهد خودش نویسندگی کار را هم برعهده بگیرد.
* فرانک قنبری