فریدون جیرانی به گمان من فیلسوفی چند وجهی در سینما و مطبوعات است، او فیلمنامهنویس، کارگردان، روزنامهنگار، منتقد، مورخ و از همه مهمتر انسانی نیکوخصلت و مشاوری امین است.
جیرانی از کلاس دوم یا سوم دبستان که با پدرش به سینما میرفت به سینما علاقهمند شد. جیرانی بسیار مطالعه میکرد و نگاه دقیقی داشت. برای من جای تعجب بود چطور آدمی با این سواد بالا فیلم هندی یا فیلمفارسی میبیند، اما فریدون من و بقیه دوستان را هم به راهی کشاند که خودش رفته بود، بعدها متوجه شدیم که با دیدن این نوع فیلمها علاوه براینکه میشود بیشتر از سینما آموخت جذابیتهایی برای تماشا و سرگرمی نیز داشتند، چون وقتی این فیلمها را میدیدیم میتوانستیم متوجه اشتباهات شویم و آنها را دیگر تکرار نکنیم.
رفاقت ما با شرکت در کلاسهای تئاتری که در کلاس چهارم دبیرستان با هم شروع کردیم ادامه پیدا کرد. من و آقای جیرانی و تعدادی دیگر از دوستان آن زمان شاگرد کلاسهای تئاتری بودیم که آقای دکتر لطفی در اداره تئاتر وقت در مشهد برگزار میکردند. یکی از اتفاقات مهم و جالب در آن زمان بازیگری فریدون جیرانی بود، او بازیگر بسیار خوبی است. بازیهای خوب در فیلمهای این کارگردان به تجربهای که او در زمینه بازیگری تئاتر دارد بر میگردد و برای مثال در فیلم «قرمز» بازیگر زن و مرد این فیلم یعنی آقای محمدرضا فروتن و خانم هدیه تهرانی برای اولین بار در جشنواره توأمان جایزه بهترین بازیگر مرد و زن یک فیلم را کسب کردند.
در سالهای بعد زمانی که سینمای آماتور شکل جدیتری به خود گرفت من و فریدون جیرانی تجربههایی در سینمای ۸ میلیمتری داشتیم و بعد هم رفته رفته جذب سینما آزاد شدیم.
به جز فعالیت در سینما ما در مطبوعات نیز با هم همکاری داشتیم. نکته جالب اینکه وقتی من روزنامه نویسی را شروع کردم او به من کمک می کرد و زمانی که من به روزنامه کیهان پیوستم او نیز به روزنامه ضد کیهان آن زمان یعنی اطلاعات پیوست. اما هر دو در عین رفاقت برای اینکه خبرها را به نحو بهتر پوشش دهیم رقابت هم داشتیم، البته با اینکه با هم همخانه بودیم خبرهای یکدیگر را کش نمیرفتیم. او در زمینه سیاسی هم فعالیت میکرد و بهترین مصاحبهها را در روزنامه اطلاعات وقت منتشر میکرد.
عشق به سینما در جیرانی ادامه پیدا کرد تا اینکه آقای مهدی صباغزاده و بیژن امکانیان و فریدون جیرانی تصمیم گرفتند تا فیلم «آفتاب نشینها» را بسازند، «آفتاب نشینها» اولین فیلمی بود که قرار بود توسط آدمهایی که از قبل در سینمای آماتور کار کرده بودند به صورت حرفهای تولید شود. این همکاری ادامه داشت و نتیجهاش چند فیلم متفاوت با آقای جیرانی شد.
در طول همکاری با فریدون جیرانی متوجه شدم او سینما را به شدت میشناسد و بسیار موشکاف است، در عین حال باطن بسیار خوبی دارد و اساساً دشمن هیچ بشری نیست.
به گمان من فریدون از میان همه زمینههایی که کار میکند به عنوان یک مورخ جایگاه ویژهتری دارد، چون کسی است که میتواند با نگاه بسیار بسیط به همه مسائل از جمله سینما نگاه کند. امیدوارم جیرانی همچنان سالم، سرحال و قبراق باشد که اگر جیرانی فعال نباشد جای تعجب دارد.
غلامرضا موسوی