با اعلام اسامی نامزدها، سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر به نقطه اوج رسید.
به گزارش ستاد خبری سیوهشتمین جشنواره فیلم فجر، از صبح آخرین روز جشنواره در میان هر گفتوگویی آنچه بیش از هر چیزی به گوش میرسید گمانهزنی بر سر آن است که چه کسانی برندگان جوایز هستند.
روز خوش برای سینما
از پوستر «سینما، شهر قصه» بر میآمد که فیلم جذابی است. فیلمی که خواندن خط داستانیاش بر جذابیت آن افزود. در سالن سینما آن چه که بود، اشک حسرت، لبخند شادی و آه و امید بود. فیلمی که نمایان میکرد در آخرین روز جشنواره قرار است حال و هوای خوبی را در کنار هم داشته باشیم.
نشست خبری فیلم هم مثل خودش بود. نشستی که همه در آن با خوبی و نیکی از فیلم یاد کردند و جز خنده و البته اشک شوق کارگردان هیچ نداشت. نشستی که انگار خستگی همه خبرنگاران را از تنشان در آورد تا البته آنها را آماده فیلم دیگری کند که کم هم حاشیه نداشت.
طلوع «خورشید»
فیلم «خورشید» شروع شد. فیلمی با طعم شیرینی شیطنتهای کودکانه. فیلمی پر از خنده و البته اندوه اما اندوهی که خودش را پنهان میکرد. راهروها بعد از تماشای فیلم پر انرژیتر از دیگر روزهای جشنواره بود و همه برای رسیدن به نشست، به سمت زیرزمین میدویدند.
یکی میگفت:«مجیدی بهترین فیلم کارنامه خودش را ساخت.»، دیگری هم با سر تایید میکرد و میگفت:«او ایدئولوژیش را فدای قصه گفتن کرد و نشان داد که چقدر پخته شده است.» و البته حتی این اظهار نظرها هم در میان بود که :«خورشید با اختلاف بهترین فیلم جشنواره از نظر من بود».
در همین گیرودار بودم که علی نصیریان و مجید مجیدی را دیدم که با آرامش در برابر دوربینها به سمت نشست میرفتند. دستهای خبرنگاران یک لحظه از تشویق عوامل فیلم به خصوص بازیگران کودک و استاد علی نصیریان باز نایستاد. این نشست، آن گونه که تصور میشد پیش نرفت. نشستی بود پُر از اشک و لبخند و قربان صدقه رفتن. روح الله، بازیگر اصلی فیلم با صحبتهایش که صادقانهترین کلامها بود گاهی میخندید و گاهی گریه میکرد و در ادا کردن جملاتش خود خودش بود. او بارها می گفت:« من نوکر مادرم و آقای مجیدی هستم. من وقتی فهمیدم قرار است مقابل آقای نصیریان نقش ایفا کنم ساچمههام ریخت». و ابوالفضل شیرزاد بازیگر افغانی فیلم هم همانطور. او با اجرای نمایش چگونه فال فروختن در مترو کام همه را شیرین کرد همانقدر که خواهرش با گفتن یک قصهای از زندگی شخصی خود، گریه را به چشم حاضران آورد.
احترام به اهالی رسانه
شاید اتفاق عجیب جشنواره امسال نشست ده دقیقهای فیلم «پسر کشی» به کارگردانی محمد هادی کریمی بود که لحظاتی قبل از اعلام اسامی نامزدهای جوایز جشنواره سیوهشتم برگزار شد. نشستی که کریمی با همه عواملش و به احترام اهالی رسانه در آن حضور پیدا کرد و با خواندن ابیاتی از مولانا گفت:«برای آشتی به سینما آمده است و آرزو میکند تا کمی با هم مهربانتر باشیم.»
همه اهالی رسانه هم پاسخ این احترام گروه را دادند و لحظاتی را ایستاده برای عوامل این فیلم کف زدند.
نقطه اوج روز دهم
هنوز اهالی فیلم «پسر کشی» از روی سن پایین نرفته، ابراهیم داروغه زاده دبیر جشنواره با پاکتی در دست پشت تریبون نشست و در برابر دوربینهای تلویزیونی همه نامزدها را اعلام کرد. گاهی با اعلام هر اسمی واکنشی از سوی خبرنگاران بلند میشد. اما بیشتر از هر جملهای فقط صدای «هیس هیس» به گوش میرسید و سکوتی بر فضا سوار بود که در هیچ زمان دیگری از روزهای جشنواره رخ نمیداد.
بعد از این بود که همه با خیال راحت و با فراغ بال درباره چگونگی انتخاب نامزدها با هم صحبت کردند و درباره داوریها نظر دادند تا خود را برای مراسم هیجانانگیز روز بعدآماده کنند.
علیرضا بخشی