«مهدی فریدزاده» دبیر سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر درباره برپایی جشنواره در این دوره و شاخصهها و چارچوبهای جشنواره در ادوار مختلف با «فجرنامه» گفتوگو کرده است.
مخاطبان و علاقهمندان چند نسل قبلتر سینما حتما نام مهدی فریدزاده را به عنوان یک مدیر سینمایی باسابقه به خاطر میآورند؛ چهرهای که علاوه بر فعالیتهای مدیریتی، فیلمسازی را پس از گذراندن یک دوره آموزشی در سینمای آزاد در سال۱۳۵۲ آغاز کرد و ساخت ۱۰ فیلم کوتاه هشت میلیمتری را نیز قبل از انقلاب به نام خودش به ثبت رساند. فریدزاده پس از انقلاب دو فیلم داستانی به نامهای «رقصی چنین میانه میدان آرزوست» و «آبادی آبادی» و همچنین سه فیلم مستند برای سیمای جمهوری اسلامی ایران ساخت.
او در طول سالهای فعالیتش در عرصه فرهنگ و هنر کشور، هم در سینما و هم درتلویزیون فعالیت داشت. در روزهای پس از انقلاب فریدزاده همکاری با سیمای جمهوری اسلامی را با فعالیت در گروه اجتماعی شبکه اول شروع کرد. فریدزاده بعد از مدتی همکاری با تلویزیون مسئولیت واحد جنگ را برعهده گرفت. او همچنین یک سال مسئول برنامهسازی دفتر لندن سیمای جمهوری اسلامی شد و پس از بازگشت به عنوان مشاور مدیر شبکه اول و عضو شورای طرح و برنامه این شبکه فعالیتش را از سر گرفت. پس از آن، به عنوان مدیر گروه فیلم و سریال و تئاتر انتخاب شد. مدیریت شبکه اول صداوسیما نیز از دیگر سمتهای مدیریتی فریدزاده به حساب میآید.
مهدی فریدزاده علاوه بر حضورش در عرصه فیلمسازی و البته دبیری جشنواره فیلم فجر، معاون سینمایی مصطفی میرسلیم در فاصله زمانی سالهای ۷۲ تا ۷۴ نیز بود. او میگوید مهندس میرسلیم به جز موارد کلی، دخالتی در امور اجرایی نداشت و بیشتر ناظر بر امور بود.
او دبیر سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر که در سال ۱۳۷۳ برگزار شد نیز بود؛ جشنوارهای که به دلیل همزمانیاش با ماه رمضان با شکل و شمایل و فضایی متفاوت برگزار شد. فریدزاده علاوه بر دبیری یک دوره از جشنواره، در چهارمین دوره جشنواره فیلم فجر که در سال ۱۳۶۴ برگزار شد و همچنین چهارمین دوره جشنواره دفاع مقدس که در سال ۱۳۷۱ برپا شد، به عنوان داور حضور داشت. او در گفتوگو با سومین شماره فجرنامه از حالوهوای سیزدهمین دوره جشنواره فیلم فجر و تجربیاتش از آن دوران و البته تجربه معاونت سینمایی آن دوران نیز گفته است. فریدزاده در حال حاضر خارج از ایران سکونت دارد و این گفتوگو نیز به شیوه پرسش و پاسخ مکتوب انجام شده است.
بعد از ۱۰ سال ثبات در مدیریت جشنواره، شما مسئولیت این رویداد را برعهده گرفتید و به نظر میرسد مسئولیت سختی هم بود، زیرا هر چند که خود به ثبات رسیدن جشنواره یک امتیاز بود، اما به هر حال باید در اولین دوره دبیری کاری که یک دبیر در ۱۰ دوره مداوم انجام داده بود پی میگرفتید. شما بیشتر درگیر کدام بخش بودید سختیها یا سادهتر شدن مسیر؟
ابتدا باید به عرض برسانم به علت گذشت زمانی طولانی و عدم دسترسی به یادداشتها و اطلاعات، پاسخها با بیان جزئیات دقیق نیست. این اشکال را بر من ببخشید. اما در پاسخ به سوالتان باید بگویم، به علت مدیریت جاافتاده و طولانیمدت مسئولان محترم قبلی، ایجاد تغییر و تحول با مقاومت بدنه اجرایی معاونت سینمایی و بنیاد فارابی همراه بود که این امر نهایتا در حد امکان عملی شد. در امور اجرایی جشنواره بیشتر وقت به تلاش برای حضور انواع سلایق و تولیدات متنوع، نظم و بهموقع رساندن و نمایش فیلمها طبق جدول مصوب و تامین مالی جشنواره که به علت انصراف شهرداری از کمک دچار مشکل شده بود، گذشت.
روند برگزاری جشنواره از دوره چهارم که شما به عنوان داور در آن حضور داشتید، تا دوره سیزدهم که دبیری این رویداد را برعهده گرفتید، چه تغییری کرد و این تغییرات در کدام بخشها بیشتر به چشم میآمد؟
من در دورهای که به امر داوری مشغول بودم، درگیر امور اجرایی نبودم، لکن در حوزه داوری تغییراتی را مثل تخصصیتر شدن، توجه بیشتر به انواع ژانرهای سینمایی و بها دادن به جوانان تحت عنوان اولیها شاهد بودیم.
در دوره سیزدهم، جشنواره را همزمان با ماه رمضان برگزار کردید. این همزمانی چه ویژگیهایی داشت؟
در ابتدا بسیاری از افراد متنفذ، مراکز فرهنگی و مذهبی با توجه به همزمان شدن ماه مبارک رمضان، کلا مخالف برگزاری جشنواره بودند. با زحمت و تلاش بسیار بالاخره تصمیم ما در برگزاری عملی شد. از تفاوتها نیز باید به طولانیتر شدن زمان نمایش در شب و ایجاد فضایی معنوی در برنامه اختتامیه اشاره کرد.
آن زمان وزیر ارشاد تغییر کرده بود و آقای میرسلیم به جای آقای لاریجانی آمده بود. این تغییر، سیاستهای زیرمجموعههای وزارت ارشاد را عوض کرده بود؟ و این تغییرات مشخصا در برگزاری جشنواره فجر تاثیر بهخصوصی گذاشته بود؟
در زمان حضور آقای میرسلیم به عنوان وزیر سعی ما در حفظ خط مشی جشنواره و مقاومت در برابر فشارهای داخل و خارج وزارتخانه بود، نهایتا تغییری در اصول کار داده نشد.
در همان سالها یعنی از اردیبهشت سال ۷۲ تا مهر ۷۴ که شما معاون سینمایی آقای میرسلیم بودید، سیاستهای کلی سینمای ایران چگونه بود و فضای سینما در آن زمان بیشتر به چه سمت و سویی میرفت؟
در اوایل کار، آقای مهندس میرسلیم به جز موارد کلی، دخالتی در امور اجرایی نداشتند، لکن بعدها به علت رقابتی که بین گروهها و اصناف سینمایی دیده میشد، ایشان در مواردی علاقهمند به حضور بیشتر میشدند، که البته تاثیر آن در مسیر مصوب و امور اجرایی خیلی زیاد نبود.
چطور بعد از ۱۰ سال که مدیرعامل فارابی دبیر جشنواره بود، شما خود در مقام معاون امور سینمایی دبیری جشنواره را عهدهدار شدید و این مسئولیت را به آقای حقیقی که در زیرمجموعه شما مدیرعامل فارابی بود، نسپردید؟
آن موقع آقای حسین حقیقی قصد ترک فارابی را برای کارگردانی فیلمی داشتند و معتقد بودند جشنواره تابلوی سینمای ایران است و بهتر است بنده برای آشنایی بیشتر با روند اجرایی مستقیم درگیر شوم تا در سال بعد به خاطر تغییر و تحول آسیب نبیند.
استقلال رأی هیئت داوران موضوعی است که همیشه درباره آن بحثهای فراوانی وجود دارد. چقدر در آن زمان این موضوع مورد بحث بود و مباحثی درباره اینکه برخی فشارها بر رأی داوران تاثیر میگذارد، تا چه اندازه صحت داشت؟
بحث استقلال در امر داوری همیشه مطرح بوده است، لکن در سالهای قبل از حضور بنده، از آنجا که حمایت از فیلم فرهنگی و هنری و سینمای گلخانهای در جشنواره به طور جدی مطرح بود، سیاستهای معاونت سینمایی برای داوران تشریح میشد. اما در دورههای بعد، اصل بر فیلم برتر و رعایت حق آن طبق نظر داوران متخصص بیشتر جلب توجه میکرد.
در دوره سیزدهم در بخش بهترین فیلم تعدد جایزه وجود داشت. این اتفاق چرا افتاد؟ یعنی هم دیپلم داریم، هم سیمرغ و هم جایزه ویژه هیئت داوران. «روز واقعه» سیمرغ بلورین گرفت، جایزه ویژه هیئت داوران به «کیمیا»ی درویش اهدا شد و «حمله به اچ۳» دیپلم افتخار دریافت کرد.
نظر به متنوعتر شدن انواع فیلمهای سینمایی، توجه به سینمای مردمی برای راه انداختن اقتصاد سینما، همچنین ساخت آثاری در حوزه سینمای دفاع مقدس و تشویق فیلم نخبهگرا و هنری، یکی از راههای ایجاد تنوع در جوایز بود که فکر کنم اثری مثبت داشت.
یکی از نکات جالب در مورد دوره سیزدهم حضور فیلم «آدم برفی» بود که همیشه به عنوان یکی از آثار بحثبرانگیز در سینمای ایران از آن یاد میشود. به این فیلم اما در جشنواره توجه خاصی نشد. چرا اینطور بود و «آدم برفی» مورد توجه داوران قرار نگرفت؟
اینکه چرا فیلم «آدم برفی» مورد توجه داوران قرار نگرفت، باید داوران آن دوره علتش را بیان کنند، لکن داستانِ مجوز گرفتن این فیلم هم قصهای طولانی دارد. اینجانب کاملا موافق اکران فیلم بودم. جالب است بگویم شبی که اعضای شورای مربوط نظر موافق و مخالفشان را بیان کردند، بنده با قبول مسئولیت نمایش آن را تایید کردم و ساعتی بعد متوجه شدم یکی از همین گروههای مخالف فیلم با جناب وزیر تماس گرفتهاند. من بلافاصله به چند روزنامه اعلام کردم که فیلم اکران میشود و این خبر در روزنامه چاپ شد. لکن بعدا آقای وزیر با مسئولیت خود اکران را موقتا به تاخیر انداختند.
شما پیش و پس از انقلاب آثار کوتاه و فیلمهای داستانی و مستندی ساختید که اگر اشتباه نکنم، بیشتر برای تلویزیون بود. فعالیتتان در حوزه فیلمسازی چرا در سینما نبود و پس از مدتی هم ادامه پیدا نکرد؟
من ابتدا کار در حوزه فیلم را با سینمای آزاد و سپس سینمای جوان شروع کردم. در آنجا اینگونه بیان میشد که برای راهیابی صحیح به سینمای داستانی خوب است که ابتدا با سینمای مستند کار را شروع کرد. همزمان، وقوع انقلاب اسلامی و سپس جنگ تحمیلی مرا در ادامه کار در این حوزه مصممتر کرد. از روزهای ابتدای جنگ، تولید فیلم مستند که به خاطر شرایط وقتی برای طی مراحل پس از فیلمبرداری نمیگذاشت و به فیلم بیشتر شکل گزارشی میداد، مرا مشغول کرد. به نحوی که تمام وقت در واحد جنگ تلویزیون کار را ادامه دادم.
یک سال دبیری جشنواره فیلم فجر فرصت کمی برای طراحی و مدیریت است. اتفاقی که شاید یکی از آسیبهای جشنواره محسوب شود. نظر شما به عنوان کسی که این تجربه را داشتید، چیست و چقدر توصیه میکنید که فرصت بیشتری به دبیران برای ایدهپردازی و اجرای برنامههایشان داده شود؟
بنده شخصا ثبات متعارف، کسب تجربه و بهکارگیری آن در حوزه مدیریت فرهنگی را امری لازم و بسیار ارزشمند میدانم، چراکه طراحی و اجرای یک فعالیت فرهنگی، آن هم سینمایی، کاری زمانبر است و تغییرات ضربه مهلکی به آن میزند.
نژلا پیکانیان – فجرنامه