سه شنبه ۱ خرداد ۱۴۰۳
17:38 | | فجر 39

گفت‌وگو | فجر؛ جشنواره‌ای با رویکرد فرهنگی

گفت‌وگو | فجر؛ جشنواره‌ای با رویکرد فرهنگی

«پرویز صمدی‌مقدم» نویسنده، کارشناس و صاحب‌نظر سینما با اشاره به این که از گذشته‌های دور، جشنواره فیلم فجر رویدادی فرهنگی بوده، گفت: مخاطبان جشنواره به دلایلی از جشنواره محبوب خود فاصله گرفتند؛ بی آن که خود جشنواره و گردانندگان آن به طور مستقیم در این امر دخالتی داشته باشند.

«پرویز صمدی‌مقدم» در گفت‌وگو با ستاد اطلاع‌رسانی جشنواره فیلم فجر، درباره این که جشنواره فیلم فجر یک رویداد فرهنگی_ سیاسی است یا پیامهای اجتماعی در بر دارد، گفت: از گذشته‌های دور جشنواره فیلم فجر رویدادی فرهنگی بوده و نسبت به دخالت سیاسی و سیاست‌مداران در آن حساسیت زیادی در هر سه بخش برگزارکنندگان، شرکت کنندگان و تماشاگران وجود داشته است. هر چند در دهه‌های هشتاد و نود با ورود مدیریت های سیاسی وجهه فرهنگی آن کم رنگ شد و از این بابت آسیب‌هایی به آن وارد شد؛ اما جشنواره بنا بر ماهیتش چندان فرصت عرض اندام سیاسی به مهمانان ناخوانده نداد و نقش فرهنگی، هنری و اجتماعی خود را کمابیش حفظ کرد. 
این منتقد و نویسنده در ادامه گفت: در این که جشنواره فجر تا چه اندازه تاثیر اجتماعی دارد پاسخ روشن و سرراستی نمی توان داد.  تاثیر را باید از دو جنبه بررسی کرد: ابتدا، خود (پوسته) جشنواره. که به عنوان قالب و ساختاری موقت و غیرعامل نقش چندانی ندارد. از دلایل دیگر می‌توان به  محدود بودن برد تبلیغاتی و امکانات نمایش و نیز محروم بودن از حضور شایسته و درخور اهمیت در رسانه های دیداری به ویژه تلویزیون و… یاد کرد.  دوم، برد اجتماعی که بیشتر بستگی به محتوای جشنواره (جنس و نوع فیلم‌ها) دارد. متاسفانه وجود عامل محدودکننده پدیده ای به نام "هنر تجربه" مانع از آشنایی مردم با فیلم های مولف و مستقل می شود. جشنواره نیز به این فیلم ها بهایی نمی دهد (داوری).
او اضافه کرد: روی هم رفته کمتر جشنواره ای سراغ داریم که نفوذ اجتماعی وسیعی داشته باشد. کار جشنواره  سیراب کردن یا خط دادن به عموم مردم نیست. بلکه تعیین نسبی مسیر تولید و محتوا، ارزیابی کیفیت و معرفی الگوهاست. نقش گسترده‌تر اجتماعی در گذشته وظیفه هفته‌های فیلم بود و امروز فضای مجازی بی اجازه و به ندرت با اجازه، این نقش را به عهده گرفته است.

صمدی مقدم هم چنین آمیختگی جشنواره فجر با موضوعات فرا سینمایی را آسیب‌زا دانست و گفت: البته که این موضوع آسیب زا است اما برنامه فرهنگی با ابعاد یک جشنواره ملی یا بین ملل و سراسری را سراغ دارید که بی تاثیر از اهداف سیاسی و کلان دولت‌ها نباشد؟ البته جشنواره فجر همان طور که اشاره کردم تا حدود زیادی از آسیب‌های فرا سینمایی – بر خلاف ورزش ما که از دخالت‌های فرا ورزشی آسیب دیده- مصون مانده است. که این هم دلایلی دارد که از مهم‌ترین آنها نبود بستر مناسب در آن برای رشد قارچ‌ها و انگل‌ها است. 
این کارشناس اضافه کرد: دخالت‌های فرا سینمایی در این جشنواره در سطوح پایین (رقابت‌های جناحی برای در اختیار گرفتن مدیریت آن)، مطرح شدن کاذب برخی فیلم‌ها یا اشخاص در فهرست نامزدها یا حتی برندگان ممکن است صورت گیرد که در اینجا انتقاد رسانه‌ها، وجهه انتخاب کنندگان (از جمله داوران) و نیز واکنش مخاطبان، بر دخالت هایی از این دست تأثیر گذاشته و از رشد و شیوع آن جلوگیری می‌کند.

وی درخصوص تاثیر رویکرد اجتماعی فیلم‌ها در این سال‌ها در تغییر نگرش اجتماعی مردم گفت: در این باره من در کتاب «فیلم ایرانی» در چند فصل به این موضوع پرداخته‌ام. شرایط اجتماعی ما به گونه‌ای است که فیلم سازان ما نه تنها خود را متعهد به ساختن فیلم‌های اجتماعی می‌دانند بلکه به دلیل حضور خود در متن اجتماع و درگیر بودن با مسائل ناگوار آن، نمی‌توانند وارد موضوعات فراگیر اجتماعی نشوند. از این روست که اغلب فیلم‌های دهه نود ما با مضامین تلخ و گزنده اجتماعی ساخته شده‌اند. این نوع نگرش در ذات خود هیچ عیبی ندارد.  به هر حال هیچ اثر ناب هنری و خلاقه‌ای نیست که متاثر از محیط پیرامون خود و نیز جهان بینی هنرمند نباشد. اشکال آن جاست که اثر درگیر نگرش‌های منفی و سیاه‌نمایی‌ها، زبان، گفتاری گزنده و زشت می‌شود. نمایش فقر، فساد، ظلم و جور نه تنها ایرادی ندارد، بلکه بسیار لازم و  ضروری است. اما با نگرش خیرخواهی، مثبت اندیشی، اصلاح جامعه و به ویژه افراد، آن چه جامعه را آزار می دهد و از سینمای سیاه، منفی باف و برساخته گریزان می کند وجود فیلم هایی است که فضای مشمئزکننده و انزجار آور را به بهانه واقع گرایی  و امانت داری حقایق جامعه از برابر دیدگان مردم بگذرانند. این آثار سینما را منزوی و ورشکسته می کنند. دهه نود ما به این سمت گرایش زیادی یافت و فیلم های بسیاری که با افسوس فراوان خوش ساخت، با قریحه هنرمندانه و تکنیک عالی ساخته شده بودند، زهرآلود به خورد مردم داده شدند. 
او فقر و نداری، اعتیاد، جرم و جنایت را واقعیت‌های جامعه دانست و گفت: مساله در این است که می‌خواهیم آن ها را در جامعه جا بیندازیم و عادی کنیم یا برعکس هشدار و اخطار به جامعه و مسئولان بدهیم؟ ولی باید بدانیم فیلم گزارشی جایش در سینما نیست. سینما هنر هفتم است. فیلم سینمایی بی بهره از هنر، سینما نیست. نمونه آثار جاویدان سینمای ما که سرشارند از نگاه هنرمندانه فیلم سازان ما به معضلات اجتماعی در دهه های گذشته سینمای ایران را جزو برترین سینماهای جهان قرار دادند. من سخت با فیلم اجتماعی گزارشی (ژورنالیستی) در سینما مخالفم و بر این اعتقادم که این نوع فیلم، سینمای ما را مهجور و منزوی کرده و در نهایت آن را به زمین می‌زند و مردم را از سینمای ملی فراری می‌دهد. هرگونه بهانه زیر عنوان رسالت اجتماعی یا بر عهده داشتن وظیفه ثبت، ضبط تاریخ و آئینه اجتماع بودن ربطی به سینمای ناب ندارد. این نوع کارها را باید به حوزه فیلم مستند و خبری اجتماعی بسپاریم که فیلم سازانش از تبحر بسیاری برخوردارند. با افسوس باید گفت که بخش اعظمی از آثار دهه نود ما در پوشش سینمای اجتماعی و یا خانوادگی در گونه‌های مختلف به سیاه نمایی و گزارش‌های تلخ و زشت‌گویی‌های روشنفکرنمایانه یا لمپنی پرداختند و ناچار به علت نداشتن مخاطب در کام بلعنده و سیری ناپذیر "هنر و تجربه" فرو رفتند و سرانجام سر از کانال‌های ماهواره‌ای در آوردند. بدین گونه بسیاری بضاعت‌های فوق استاندارد سینمای ما هم‌چون بازیگری‌های درخشان، تدوین ، فیلم برداری، طراحی صحنه، صدابرداری،  موسیقی و… نادیده گرفته شد. همین فیلم‌ها در این چند سال چهره سرد، خشن و معترضی به جشنواره فیلم فجر دادند و از آن شور و حال خاطره انگیز دهه شصت و نیمه نخست دهه هفتاد دیگر در آن خبری نیست. در نتیجه هر سه گروه مخاطبان اصلی جشنواره (منتقد، سینماگر و تماشاگر حرفه ای) با نارضایتی و سرخوردگی از جشنواره محبوب خود فاصله گرفتند؛ بی آن که خود جشنواره و گردانندگان آن به طور مستقیم  در این امر دخالتی داشته باشند.

زهرا نقبائی
 

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.