چهارشنبه ۱۸ مهر ۱۴۰۳
01:27 | | فجر 39

سکانس ۲ | روز سرخوشی

سکانس ۲ | روز سرخوشی

دومین روز جشنواره در سینمای رسانه با تداوم سخت‌گیری در رعایت شیوه‌نامه‌های بهداشتی ادامه پیدا کرد.

به گزارش ستاد اطلاع‌رسانی جشنواره فیلم فجر، اگرچه روز نخست جشنواره با رعایت سفت و سخت شیوه‌نامه‌های بهداشتی شروع شد، ولی روز دوم شکل سختگیرانه‌تری داشت.
تب سنج‌ها در ورودی پرکارتر بودند، ماسک‌ها چند لایه‌تر. از هر سوی برج که می‌رفتی راهی برای حضور در بالکن‌ها و فضای آزاد باز بود و همه تا می‌توانستند در فضای باز به گپ‌و‌گفت می‌ایستادند.
از بلندگو‌ها هم دائماً این صدا به گوش می‌رسید که «استفاده از ماسک در فضاهای مختلف برج میلاد الزامی است.»
سی دقیقه مانده به زمان اکران فیلم نخست همه در صف و با فاصله و یا به صورت تک به تک وارد سالن اصلی می‌شدند و با فاصله از هم می‌نشستند. این فاصله‌گذاری باعث شد که خیلی زود درهای طبقه پایین بسته شود و اندک خبرنگاران باقی مانده برای تماشای فیلم به طبقه دوم برج هدایت شدند.
فیلم اول با حال و هوای متفاوتی که داشت آغاز شد. فیلمی که ماجراهای آن به زندگی یک خانواده مهاجر در آمریکا می‌پرداخت و مسئله‌اش مسئله اعتیاد بود.
نگاه‌ها به این فیلم مثبت بود. به بازی‌ها تا جایی که در هر گوشه و کناری سخن از بازی چشمگیر بازیگر نقش اول زن آن یعنی ملیسا ذاکری می‌شد. صحبت‌ها البته پیرامون حضور «مایکل مدسن» هم می‌چرخید. بازیگر فیلم «سگ‌های انباری» کوئنتین تارانتینو که حضورش در یک فیلم ایرانی برای همه نوعی شگفتی بود. همه درباره هزینه بالا و سختی‌های ساخت این فیلم هم گمانه‌زنی‌هایی داشتند.
در فضای خلوت جشنواره سخت است که هم همه‌ای بشنوی. اما حضور رضا عطاران در کاخ جشنواره برای تماشای فیلم «شیشلیک» اتفاقی بود که حتی جشنواره آرام امسال را سر کیف آورد.
همه منتظر بودند که ساعات سرخوشی را در سالن میلاد تجربه کنند. چون اسم امیر مهدی ژوله، رضا عطاران و پژمان جمشیدی این نوید را می‌داد.
فارغ از داستان فیلم، «شیشلیک» با موقعیت‌های خنده‌آورش، گهگاه خنده را بر لب تماشاگران می‌نشاند و گاهی به صدای قهقه تبدیل می‌کرد.
وقتی نشست شروع شد تقریباً همه بازیگران فیلم در کنار هم بودند. محمد حسین مهدویان به شکل اسکایپی در جلسه حضور پیدا کرد.
در جریان نشست وقتی ژاله صامتی می‌خواست درباره نقشش صحبت کند، شوخ‌طبعی رضا عطاران گل کرد و به یکباره گفت:«داره می‌افته، داره می‌ا‌فته!!»
لحظه‌ای سکوت در سالن افتاد و همه رو به عطاران کردند تا بفهمند آنچه در حال افتادن است چیست؟
عطاران گفت:«ماسک خانم صامتی داره می‌اُفته. ماسک رو بکش بالا نباید دهنمون پیدا باشه وقتی داریم حرف می‌زنیم.» و همین جمله دوباره قهقه را در سالن جاری کرد.
وقتی نشست تمام شد، فضای برج از آدم‌ها به‌یکباره خالی شد، هر چند برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی هم‌چنان مشغول ضبط برنامه  بودند.

علیرضا بخشی‌استوار

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.