به گزارش ستاد اطلاع رسانی جشنواره فیلم فجر، حمیدرضا آذرنگ متولد ۱۳۴۸ نمایشنامه نویس، کارگردان، بازیگر سینما و تئاتر دانش آموخته رشته روانشناسی بالینی از دانشگاه آزاد است که با فیلم «روزی روزگاری ابادان» در سی و نهمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد.
او سال ۱۳۸۴ نمایشنامهای با همین عنوان را در سالن قشقایی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه برد و مورد تقدیر قرار گرفت.
آذرنگ فعالیت خود را با تئاتر از دهه ۸۰ آغاز کرد و در طی این سالها برای بازیگری، کارگردانی و نویسندگی پنج جایزه از جشنواره تئاتر فجر دریافت کرده و در جشنوارههای داخلی و خارجی نیز نامزد دریافت جایزه بوده است. آذرنگ برنده بهترین بازیگر تئاتر در هفتمین دوره جشن شب بازیگر، جایزه اول بازیگری از جشنواره ماه، برنده بهترین نمایشنامه در جشنواره تئاتر فجر، برنده بازیگر مرد در جشنواره تئاتر فجر، برنده جایزه اول بازیگری مرد از سی امین جشنواره تاتر فجر، برنده جایزه اول نمایشنامهنویسی در بخش بینالملل سیامین جشنواره تئاترفجر و … بوده است.
او نخستین بار با حضور در فیلم «شوخیهای خدا» وارد عرصه تصویر شد، پس از آن در «نیمه گمشده»، «بیداری رویاها»، «در امتداد شهر»، «ملکه»، «آسمان زرد کم عمق»، «قاتل اهلی»، «بیست و یک روز بعد»، « آباجان»، «تنگه ابوقریب»، «پیلوت»، «غلامرضا تختی» و بسیاری آثار دیگر در مقام بازیگر به ایفای نقش پرداخت.
علاوه بر این آذرنگ در مجموعههای تلویزیونی و نمایش خانگی نیز بازی کرد و در آثاری چون «چرخ و فلک»، «جاده قدیم»، «نون خ»، «شهرزاد»، «شاهگوش»، «دندون طلا»، «نهنگ آبی» به هنرنمایی پرداخت.
او امسال با نگارش فیلمنامه فیلم «روزی روزگاری آبادان» نخستین تجربه کارگردانی خود را پشت سر گذاشت. قصه این فیلم در آبادان، سال ۱۳۸۱ میگذرد و در خلاصه داستان آن آمده است: خانواده پنج نفری مصیب چرخیده در آخرین روز سال مشغول خرید شب عید هستند، اما به دلیل حال بد مصیب که ناشی از گرفتاریاش به مواد مخدر است کشمکشی میان آنها در میگیرد و در اوج تلاش خیری مادر خانواده برای به آرامش رساندن خانواده به ناگاه اتفاقی غیرمنتظره همه آنها را غافلگیر میکند و …
فاطمه معتمدآریا، محسن تنابنده، الهام شفیعی بازیگران اصلی این فیلم سینمایی هستند.
آذرنگ درباره قهرمانپروری در سینما میگوید، ما میگوییم دغدغه خانواده داریم ولی دغدغههای ما شعار هستند. در آن سمت قهرمانپروری در سینما دیده میشود در حالی که ما قهرمان را از سینما و حتی گاهی ادبیاتمان حذف کردیم که این تاوان دارد. چون هر جامعهای به قهرمان نیاز دارد تا الگوسازیها به درستی شکل بگیرد و تمام جوامع صاحب سبک و صنعتی دنیا به لحاظ ایدئولوژی و کیفیت قهرمانانی حتی خیالی خلق میکنند تا بتوانند جریان فرهنگی خود را از طریق آن آموزش دهند. ما با وجود کهنالگوها و قصههای قدیمی که داریم، متأسفانه در این زمینه بسیار ضعیف عمل کردهایم. تمام گذشته سرزمینمان پر از قهرمانهایی است که اگر در هر جای دنیا میبودند از دل آن درامهای بینظیری متولد میشد که حتی هدفمند در مسیر سیاست، فرهنگ و هنر خودشان باشند، اما متأسفانه ما آنها را حذف کردیم.
سمیرا افتخاری