در ششمین روز از جشنواره ۳۹ دو فیلم «مامان» به کارگردانی آرش انیسی و «منصور» ساخته سیاوش سرمدی به نمایش درآمد. این دو فیلم شخصیتهایی کنشگر، غیرکلیشهای و اجرایی باورپذیر دارند.
به گزارش ستاد اطلاع رسانی جشنواره فیلم فجر، در سینما بین داستان پیرنگمحور و شخصیتمحور تفاوت روایی عمدهای وجود دارد. داستان پیرنگمحور تاکید بر وقایع دارد. در این شیوه رویدادها پیشبرنده داستان هستند و شخصیتها را به واکنش وادار میکنند. بدینترتیب شخصیتها در مرتبه دوم نسبت به رویدادها قرار میگیرند و عموما رفتاری منفعلانه از خود بروز میدهند، چرا که به تنهایی نمیتوانند اوضاع را برهم بزنند. این پیرنگ در سینمای ایران پرکاربرد است و در بسیاری از درامهای اجتماعی سینمای ایران به چشم میخورد.
در مقابل پیرنگ شخصیتمحور، پیرنگ کنشگر قرار دارد که انتخابها و اعمال شخصیت اصلی شرایط را ایجاد یا دچار تغییر میکند. تمرکز روایی این جنس از داستان درباره انتخابها، تصمیمها، ترسها و تردیدهای شخصیت اصلی است که فعالانه در محیط پیرامونی خود کنکاش میکند.
فیلم «مامان» نخستین ساخته آرش انیسی فیلمی شخصیتمحور است که کاراکترهای فرعی حول و حوش شخصیت مامان( با بازی رویا افشار) شکل میگیرند.
این فیلم پیرنگ شخصیتمحور را اساس کار خود قرارداده است. پیرنگی که کمتر در سالهای اخیر مورد توجه و تاکید آثار سینمایی قرار گرفته است. کاراکتر اصلی فیلم فعالانه با محیط بیرون و درون خانه درحال ستیز و جدال است. در این فیلم روابط بین مامان با فرزندانش و دیگران دچار پیچیدگی و حساسیت بالایی است که درک این نکته باعث همراه شدن مخاطب با این شخصیت پرچالش میشود.
«مامان» نوعی کلیشهزدایی از کاراکتر مادر در سینماست که در آثار مختلف و بیش از همه در فیلم «مادر» علی حاتمی همچون شمایلی معصوم و فداکارانه ساخته شده است. اما شخصیت مامان این فیلم ویژگیهایی غیر از این شمایل شناخته شده دارد، بهطوری که درعین فداکاری باعث دردسرهای عدیده برای خود و دیگران میشود.
علاوه بر پیرنگ شخصیتمحور، کاراکتر اصلی فعال و کلیشهزدایی از شمایل مادر، بازی رویا افشار یک اتفاق تازه در خلق کاراکتری پیچیده است که شخصیتی با جزییات چالشبرانگیز را به سینمای ایران اضافه کرده است.
غریب ولی آشنا
«منصور» ساخته سیاوش سرمدی به سراغ شخصیت شهیدستاری رفته است و پیرنگ شخصیتمحور را اساس کار خود قرارداده است. مخاطب در این فیلم با مشکلات و موانع کاراکتر اصلی همراه میشود. روایت قهرمانپرورانه فیلم و مشکلات مختلف این شخصیت تماشاچی را به همذاتپنداری با شهید ستاری وامیدارد.
اگرچه این فیلم شخصیتی شناخته شده را دستمایه داستان واقعی و تاحدی خیالپردازانه خود قرار داده است. اما درعینحال به ما یادآور میشود که دانستههای ما از تلاشها و اقدامات این کاراکتر مشهور کافی نیست و نیاز به آشنایی بیشتر با او احساس میشود.
داستانگویی و دراماتیک کردن زندگینامه شهید ستاری از نکات قابل توجه این فیلم بیوگرافی است. در زندگی کاراکترهای واقعی لحظاتی وجود دارد که اگرچه مهم است اما باید ارزش دراماتیک پیدا کند تا باورپذیر و سینمایی شود.
«منصور» توانسته است موقعیتهای باورپذیر خود را در دل روایتی کمتر کلیشهای ارایه دهد تا تصویر قابلقبولی از مصائب جنگ تحمیلی و احیای نیروی هوایی کشور به تصویر بکشد.
بازی محسن قصابیان در این فیلم جذابیتی تازه به نقش شهیدستاری داده است. این بازیگر با درک درستی که از نقش داشته، توانسته است اجرایی بین بازیگری تکنیکی و ارائه واقعی از نقش را به نمایش بگذارد و به کاراکتر جان تازهای ببخشد.
اگرچه اجرای فیلم در بعضی لحظات میتوانست خلاقانهتر و با بهرهگیری از عناصر فنی و هنری بیشتری ارائه شود، اما «منصور» در بهرهگیری از پیرنگ شخصیتمحور، کاراکتر اصلی فعال و بازی خوب محسن قصابیان تازگی دارد. این وجوه در دیگر فیلم شخصیت محور جشنواره فجر، «مامان» نیز به چشم میخورد.
کامبیز حضرتی