«رامین سهراب» معتقد است؛ با ساخت فیلم «لایههای دروغ» چالش سختی را پذیرفته و بار دیگر فیلمی ساخته که می تواند ژانر اکشن را در ایران زنده کند.
کارگردان فیلم «لایههای دروغ» در گفتوگو با مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی جشنواره فیلم فجر، درباره چگونگی ساخت فیلم «لایههای دروغ» گفت: یادم میآید زمانی که کودک بودم با جمشید هاشمپور در فیلم «یاران» همبازی شدم و از همان زمان موضوعات قهرمانمحور در ذهنم پررنگ شد و قهرمانم را جمشید هاشمپور تعریف کردم. وقتی به فنلاند مهاجرت کردم دیدم در سینمای ما، فیلمسازی در ژانر اکشن روزبهروز کمتر میشود تا به جایی رسید که مشاهده کردم در سینمای ایران هیچ فیلم اکشنی ساخته نمیشود.
او ادامه داد: من این چالش را پذیرفتم تا بار دیگر ژانر اکشن را در سینمای ایران زنده کنم. چون میخواستم این کار را قوی و حرفهای انجام دهم پس به سمت ساخت اثر به صورت تولید مشترک رفتم تا بدین ترتیب فنلاندیها هم شاهد توانایی سینمای ایران در ساخت آثار اکشن باشند.
سهراب گفت: در واقع آرزوی من این بود که به ایران بازگردم و یک بار دیگر سینمای اکشن را به هموطنانم معرفی کنم. فکر میکنم همینطور که در سینمای دیگر کشورها قهرمان وجود دارد در ایران نیز این سینمای قهرمانگونه میتواند به چشم بخورد.
او بیان کرد: این تعریف وجود دارد که ساخت فیلم اکشن هزینهبر است، اما باید بگویم این نظریه درست نیست و هزینه فیلمهای اکشن میتوانند به اندازه فیلمهای آپارتمانی باشد. درواقع چنین هزینهای به رویکرد و چشمانداز کارگردان و تهیهکننده بازمیگردد. برای مثال جالب است بدانید بودجه فیلم «جان ویک۲» از «جان ویک۱» بسیار کمتر است. یعنی بودجه بالاتر اکشن بهتر نمیسازد و این ماجرا به ایده برمیگردد.
سهراب ادامه داد: من دوست دارم امتحان کنم ببینم آیا ایرانیان این ژانر را میپسندند یا نه. حتی یک آکادمی اکشن نیز در تهران تاسیس کردهام تا به فیلمسازها، بدلکاران و بازیگرانی که دوست دارند در این حوزه کار کنند مواردی را بیاموزم. اکشن، ژانری پیجیده نیست چون تا به حال نداشتیم دربارهاش ریسکی نیز صورت نگرفته است.
این کارگردان گفت: فنلاندیها وقتی «لایههای دروغ» را دیدند متعجب شدند و گفتند ما تا به حال فیلمی ایرانی ندیده بودیم که در آن ایران را خوب نشان دهد و یا این که اغلب آپارتمانی بودند و چیزی از ایران را برای مخاطب خارجی ترسیم نکردهاند. اما فیلم من بیش از ۵۵ لوکیشن دارد که بسیاری از کوچههای تهران در آن به تصویر درآمدهاند. میتوانم فیلم خودم را به «تیکن» شبیه بدانم.
او ادامه داد: خارجی ها، چیز زیادی از ایران نمیدانند و یکی از اهداف من این بود که بتوانم چهره ایران را به آنان بنمایانم. من ده سال روی این فیلم کار کردم. زمانی هم که فیلمبرداری را شروع کردم با چالشهای متعددی نیز مواجه شدم برای مثال پایم شکست یا من با ماشین کرایسلر از فنلاند طی هشت روز به ایران آمده بودم و دوست داشتم از این ماشین در فیلم استفاده کنم اما به علت کرونا و شکستگی پای من -که در روند فیلمبرداری اختلال ایجاد کرده بود- به هنگام شروع مجدد فیلمبرداری با پلیس دچار مسأله شدیم…
سهراب گفت: بخشی از عوامل ما از ایران هستند و بخشی دیگر از کشور فنلاند آمدهاند. به هر حال آثار اکشن فرمول مخصوص به خود را دارد و من ناگریز بودم از عوامل فنلاندی نیز استفاده کنم. آنها هم بسیار از کشور ایران خوششان آمد و دوستش داشتند. این اولین بار است که در جشنواره فیلم فجر فیلمی اکشن اکران میشود و امیدوارم از این فیلم حمایتهای خوبی صورت بگیرد.