چهارشنبه ۱۴ آذر ۱۴۰۳
14:32 | | فجر 40

چهل عکس؛ چهل جشنواره | سقوط در غرب وحشی

چهل عکس؛ چهل جشنواره | سقوط در غرب وحشی

عکس زمانی در کنار پوستر، مهم‌ترین ماده تبلیغاتی برای فیلم و بیان‌گر خلاصه‌ای از کلیت فیلم بود. بدیهی است که هر فرد با تماشای تصاویر نصب شده در ورودی سینماها می‌توانست حال و هوای فیلم روی پرده را پیش خودش تصور و انتخاب کند که آیا به تماشای این فیلم بشیند یا نه؟
برخی از این عکس‌ها به دلیل عناصر مختلفی که در آنها وجود دارد به صورت مستقل و جدای از فیلم تاثیرگذار و به عنوان یک اثر مستقل قابل تحلیل‌اند.
فیلم سینمایی «حاجی واشنگتن» ساخته علی حاتمی در اولین دوره از جشنواره فیلم فجر اکران شد. در صحنه‌های پایانی فیلم تصویری از عزت‌الله انتظامی در نقش حسینقلی‌خان ثبت شده است که بسیار تاثیرگذار است.
حاج حسینقلی خان نوری صدرالسلطنه  به عنوان نخستین ایلچی(سفیر) ایران به آمریکا سفر می‌کند تا پیام‌آور پیشرفت باشد. از ملاقات با وزیر خارجه و رئیس‌جمهور آمریکا ذوق زده می‌شود و ساختمان بزرگی را به عنوان سفارتخانه اجاره می‌کند اما در آن سرزمین هیچ مراجعه کننده‌ای نیست. همراهش برای تحصیل در دانشگاه او را ترک می‌کند و هر چه پیش می‌رود، به واسطه حیله‌گری‌ها و توطئه‌ها رویاهایش به مالیخولیا تبدیل می‌شود و در تنهایی‌اش آرزوی بازگشت دارد اما بازگشتی که تحقیرآمیز است. او در ظاهر تسلیم شرایط نمی‌شود اما افکار آشفته صدرالسلطنه که دلتنگ سرزمین خویش است او را در نوردیده است.
نمایان شدن موهای آشفته‌ای که همیشه زیر کلاه پنهان بوده ، چشم‌های درشت شده، یقه دریده قبا و لباس ترمه‌ای که یقه‌اش بالا آمده است، پرده‌ای که باد آن را به داخل تصویر کشانده است در لحظه‌ای خلاصه‌ای خیال آشفته مرد به تصویر در آمده را مجسم می‌کند.
نگاهی که به دوربین خیره نیست. نگاهی که جایی بیرون از کادر را با حیرت و شگفتی نظاره می‌کند. نگاهی فرو ریخته و مضطرب. نگاهی که یک اتفاق ناخوشایند را انتظار می‌کشد. آینه‌های قدی بلند حسینقلی‌خان را احاطه کرده‌اند و جز نقشی مبهم اطلاعاتی را از آنچه پیش‌روی شخصیت است به بیننده نمی‌دهند.
ابژه یا فردی که در تصویر است بی آن‌که اطلاعی از داستان فیلم داشته باشیم در لحظه‌ای ثبت شده است که با پیرامونش ناهمگون است.
حاشیه‌های تصویر با پیش‌فرضی که  در تخیل مخاطب نقش می‌بندد، نمود یک قصر است. وضوح فرد به تصویر در آمده با پیرامون مبهمش به لحاظ تصویری، بر جداافتادگی مرد از پیرامونش صحه می‌گذارد. او و محیط پیرامونش به هم ربطی پیدا نمی‌کنند و در نتیجه این حیرت و همزمان آشفتگی در میان نظم پیرامون هویدا می‌شود.
روایتی که در نهایت و به واسطه کنار هم قراردادن همه عناصر موجود در این تصویر شکل می‌گیرد، روایت غمی پنهان است که می‌توان در لایه‌های آشفته چهره حسینقلی‌خان آن را پیدا کرد. چهره‌ای که انگار قابی ثبت شده از تاریخ پر حیرت و مالیخولیایی دوران قاجار است.

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.