لُژی در سالن اُپرا یا نمایش. زنی در سیمای یک ملکه یا شاهزاده بر روی مبل نشسته است و دو مرد پیرامون او ایستادهاند. همچون محافظان. مردی که در سمت چپ قاب قرار دارد سوی نگاهش را به زن دوخته است.
زن به رو به رو و احتمالاً به صحنه چشم دوخته. مردی که در سمت چپ این قاب از فیلم «دلشدگان» علی حاتمی ایستاده است، به قول رولان بارت پونکتوم یا قلاب عکس است. نقطه روایتساز و شمایلنگارانه این تصویر. او دوربینی در دست دارد و با دوربین در حال تماشای چیزی در میان تماشاگران است. از پشت دوربین پیدا است که صورتش در هم فرورفته و این در هم فرورفتگی نشانهای از یک کنجکاوی غیر معمول و یا احساس خطر است. این صحنه که حاتمی پیش چشم ما گشوده است شباهت بسیاری به صحنه معروف به تلهموش در نمایشنامه هملت دارد.در اینجا نیز انگار صحنهای از پیش چیده شده تا مسئلهی پنهانی فهمیده شود. حس تعلیق و انتظار در این تصویر به واسطه شمایلهای آشنا برای تماشاگر بسیار آشنا است و رنگ قرمز پارچههای مخملی و دیواری که با نور زرد برجسته شده این حس را در بیننده تشدید میکند.