مسعود سخاوتدوست درباره روندی که «موسیقی فیلم» در ۴ دهه اخیر طی کرده است، گفت: قطعا ما در فرم و محتوا موسیقی فیلمهای سینمایی، تغییراتی داشتیم که پابهپای تغییراتی که در سیستم سینمای ما رخ داده، اتفاق افتاده است.
«موسیقی فیلم» تا پیش از سال ۵۷، در فیلمهای معدودی رخ نشان میدهد اما با وقوع انقلاب در ایران، سینما نیز همچون دیگر پدیدههای موجود، دچار تغییرات بسیاری میشود. سینمای کنونی ایران وامدار همان تغییرات و تجربیاتی است که انقلاب ۵۷ برایش به ارمغان آورد.
با این همه سالها پیش تنها آثار کمی به ارائه موسیقی در فیلم خود اهمیت میدادند اما اکنون با توجه به پیشرفت تکنولوژی، حضور نیروهای جوان و تغییر در روند تولید فیلم که در این ۴دهه همگی شاهد آن بودیم، کمتر فیلمی را میتوان یافت که «موسیقی فیلم» در آن استفاده نشده باشد. بنابراین شاهد حضور آهنگسازان جوان متعددی هستیم که گاه آثار کمنظیری را روانه بازار میکنند، گرچه همچنان به گواه کارشناسان، بهترین موسیقی فیلمهای سینمای ایران مربوط به دهه ۶۰ و ۷۰ و آثار اساتیدی همچون مجید انتظامی، بابک بیات، ناصر چشمآذر و حسین علیزاده است.
پیرامون پیشرفت وجوه مختلف آهنگسازی در سینمای ایران و تاثیر جشنواره فیلم فجر در این پیشرفت با مسعود سخاوتدوست که از آهنگسازان جوان اما با سواد سینمای ایران است و تاکنون موسیقی فیلمهای کمنظیری را برای آثار سینمای ایران ساخته به گفتگو پرداختیم.
سخاوتدوست درباره روندی که «موسیقی فیلم» در ۴ دهه اخیر طی کرده است، گفت: قطعا ما در فرم و محتوا موسیقی فیلمهای سینمایی، تغییراتی داشتیم که قاعدتا پابهپای تغییراتی که در سیستم سینمای ما رخ داده، اتفاق افتاده است. به طور مثال از ۴۰ سال پیش تاکنون ما در مدیا، تکنولوژی سینما، تصویربرداری، صدابرداری، موسیقی فیلم و در تمام ساحتهای مختلف پیشرفت داشتیم. به عنوان مثال در گذشته شاید بحث ضبط آکوستیک، بحث خیلی مهمی بوده است؛ چراکه بحث سینک همزمان ارکستر و تصویر خیلی دشوار بوده. به طوری که حتما برای موسیقی نیاز به رهبر ارکستر بوده است.
وی افزود: اکنون باتوجه به پیشرفتهایی که در حوزه تکنولوژی صورت گرفته است، بسیاری از مولفهها که زمانی در موسیقی فیلم، خیلی لازم و تسلط روی آنها اجتنابناپذیر بوده است را نداریم. شاید اگر بخواهم خیلی رادیکالتر به این قضیه نگاه کنم، باید بگویم آنقدر که ما در حوزه فرم دچار تحول شدیم، در حوزه محتوا نشدیم.
این آهنگساز سینمای ایران در ادامه بیان کرد: محتوای موسیقی فیلم شامل بحث دراماتیک و مدرن بودن آن است که از ۶۰، ۷۰ سال پیش که بحث موسیقی فیلم به صورت جدی (در سینمای جهان) مطرح بوده، وجود داشته است. چه بسا موسیقیهای آوانگاردی که امروز میشنویم، بیس آنها گاها به شش، هفت دهه قبل مربوط میشود. در ایران نیز به همین نحو است. اما در حوزه فرم ما خیلی متفاوت عمل کردیم، حرکت از بحث آکوستیز به بحث الکترونیک شاید بارزترین مورد موسیقی فیلم برای ایران در طول این ۴ دهه باشد.
سخاوتدوست ادامه داد: همانطور که اشاره کردم در گذشته ما بحث ضبطهای آکوستیک را داشتیم و تسلط آهنگساز روی بحث ارکستراسیون و به طور کل بحثهای ارکستر نویسی در حوزه آهنگسازی ضروری بود. اما الان با وجود نرمافزارها و شبیهسازهای صوتی این مانع برداشته شده است. از این رو در طول این ۴۰ سال آهنگسازهای موسیقی فیلم به صورت تساعدی رو به رشد رفتهاند. این در حالی است که این کار یک حرفه تخصصی محسوب میشود.
آهنگساز فیلمهای «برف آخر» و «بدون قرار قبلی» در پاسخ به این پرسش که آیا «موسیقی فیلم» در ۴ دهه اخیر حرکت رو به جلویی را تجربه کرده است؟ گفت: به طور کلی قضاوت درباره پیشرفت در حوزههای معنا و هنر یک مقدار سخت است. چون ممکن است که ما در فرم و ابزار پیشرفت داشته باشیم، ولی در محتوا کماکان درجا بزنیم و دائما یک موضوع را تکرار کنیم. فکر میکنم در ساحت تکنولوژی و تکنیک ما رشد داشتهایم. رشد نه به معنای مثبت آن؛ به این معنا که حوزه ما گسترش پیدا کرده است. اما در حوزه محتوا، ما الزاما محتوای پیشرفتهتری در حوزه موسیقی فیلم به نسبت گذشته نداریم. البته ممکن است در برخی فیلمها پیشرفت دیده شود اما آنقدر که در فرم این اتفاق افتاده، در محتوا شاهد چنین اتفاقی نیستیم.
وی در پاسخ به این پرسش که آیا پیشرفت تکنولوژی و به روز شدن ابزار، تاثیر مثبتی در روند ساخت و نتیجه نهایی موسیقی فیلمهای مختلف داشته است؟ بیان کرد: متاسفانه این موضوع چندان خوشایند نیست. شاید به لحاظ تئوریک، وقتی ابزار ما گستردهتر شده، بتوانیم خیلی راحتتر به یکسری از متریالها دست پیدا کنیم و طبیعتا سرعت کار ما بالاتر برود اما این موضوع الزاما به معنای همان بحث محتوا نیست. خیلی اوقات فرم، محتوا را هم تحت تاثیر قرار میدهد. یعنی ممکن است که ابزار باعث کاهش حساسیت و دقت نظر ما در نوشتن هارمونی برای یک اثر موسیقی یا ارکستره کردنش داشته باشد. ابزار صرفا سرعت بیشتری میبخشند ولی ممکن است کیفیت خوبی را برای ما رقم نزنند.
سخاوتدوست در ادامه بیان کرد: به عنوان مثال خیلی از آهنگسازان در سینمای ایران، حتی برای آثار سینمایی از ویاستیها استفاده میکنند. ویاستیها شبیهسازان صوتی هستند و ممکن است حتی قطعات پیشساختهای را هم پیشنهاد دهند. در چنین مواقعی آهنگساز نه منزله کسی که از صفر تا صد یک اثر را کمپوزیسیون میکند، بلکه به منزله کسی که یکسری قطعات را کنار یکدیگر ترکیببندی کرده و پازلی چیده است، مطرح میشود. به طور طبیعی وقتی پازل میچینید، تسلط شما روی قطعه پایینتر میآید و دیگر الزامی برای یادگیری و یا بهکار گیری هارمونی و دیگر عواملی که به موسیقی عمق میبخشد، وجود ندارد.
آهنگساز فیلمهای سینمایی «موقعیت مهدی» و «ضد» ادامه داد: از این جهت من این پیشرفت را یک تیغ دو لبه فرض میکنم که هم ممکن است به ضرر یک اثر هنری باشد و هم منجر به پیشرفت آن شود. عمده پیشرفتش در زمان حصول قطعه برای موسیقی فیلم است. قطعا این روش زمان را کاهش میدهد. درحالی که در گذشته گاها برای تولید یک موسیقی فیلم، بیش از ۴ ماه زمان میگذاشتند اما ما اکنون میدانیم که زمان استاندارد حتی در دنیا به سه هفته کاهش پیدا کرده است.
وی افزود: در ایران هم یکسری از کسانی که موسیقی کار میکنند، خیلی راحت میتوانند به حوزه موسیقی فیلم ورود پیدا کنند. چراکه با ابزارهای شبیهسازی و ویاستیها خیلی راحت کارهای کمپوزیسون را پیش میبرند. در این شرایط شاید دیگر الزاما بحث آهنگساز به صورت خیلی حرفهای مطرح نباشد.
سخاوتدوست در پاسخ به این پرسش که تغییراتی که در این ۴ دهه در روند تولید فیلمها ایجاد شده است، چه تاثیری در تغییر روند تولید و کیفیت موسیقی فیلم داشته؟ گفت: تغییراتی که در بحث سینما داشتیم را میتوانیم در چند حوزه مطرح کنیم. یکی از حوزهها همانطور که نام بردم، فرم و محتوا بود که بحث زیرساختی است. بحث دیگر در ارتباط با پرداکشن و تهیه و سرمایه است. در گذشته بخش قابل توجهی از سرمایه تهیهکننده صرف بحث موسیقی فیلم میشد و کسانی که تهیهکنندگی میکردند واقف بودند که این موسیقی نیاز به ارکستر دارد و به هر حال باید برای رهبر ارکستر، ارکستر و آهنگساز به عنوان کسی که وقت میگذارد و پرداکشن بسیاری دور و اطراف خود دارد، هزینهای را در نظر میگرفتند
این آهنگساز در ادامه بیان کرد: اکنون تهیهکنندهها میدانند که در برخی موارد آهنگساز میتواند با نرمافزارهای الکترونیکی این کار را انجام دهد. از این جهت تا میتوانند به لحاظ تولید، بحث موسیقی فیلم را کمتر از گذشته در نظر میگیرند. این موضوع قطعا در کیفیت تاثیرگذار خواهد بود. چراکه یک آهنگساز میتواند از ارکستر بزرگ استفاده کند اما به خاطر بحثهای تهیه و مبلغی که برای این موضوع در نظر میگیرند، ترجیح میدهد که از ویاستیها یا شبیهسازهای صوتی استفاده کند که طبیعتاً در کیفیت موثر است.
وی با تاکید بر اینکه بحث تکنولوژیهای سینما نیز به همین نحو است، عنوان کرد: اکنون بحث جلوههای ویژه، بحث رشد در مبحث صداگذاری و طراحی صدا خیلی در موسیقی تاثیر گذار شده است. تقسیمهای صوتی که در صداگذاری انجام میشود میتواند به لحاظ تکنولوژیکی در موسیقی هم تاثیرگذار باشد. گاها ما یک موسیقی با تکنولوژی ۵ به ۱ اعمال میکنیم و در میکس آن حتما این موضوع را در نظر میگیریم. مسائلی مطرح است که در گذشته نبوده و طی این دهههایی که ما با رشد تکنولوژی سینما مواجه هستیم، این موضوع در موسیقی هم به لحاظ تکنیکی لحاظ میشود.
سخاوتدوست در ادامه صحبتهایش گفت: بنابراین علاوه بر بحث کاهش هزینه برای این بخش به دلیل پیشرفت ابزارهای اکترونیک، بحث تکنیک موضوع دیگری است که برای آن شما باید یک آپشن دیگر هم به بحث کمپوزیسیون خود اضافه کنید. اینجا گاهی آهنگساز در مقام صداگذار وارد کار میشود. یعنی همان مسایل و پالایشهایی که یک صداگذار یا میکس من نیاز دارد برای اینکه بتواند یک اثری را به منصه ظهور برساند، آهنگساز هم باید کاملا نسبت به آن واقف باشد.
آهنگساز فیلمهای «میجر» و «ابلق» در بخش دیگری از صحبتهایش در پاسخ به این پرسش که جشنواره فیلم فجر و نگاه ویژه این رویداد به بخشهای فنی سینما، چه تاثیری در ایجاد رقابت بین آهنگسازان برای ارائه آثاری با کیفیت بیشتر داشته است؟ توضیح داد: بحث رقابت را در سه شاخه میتوانیم تقسیم کنیم. اول مسیر عمومی است، یعنی مردم پس از تماشای یک اثر که به صورت عمومی پخش شده میتوانند نظرهای خود را در فضای مجازی منتشر کنند و در رابطه با بازیگری، موسیقی و … نظر دهند.
وی افزود: دومین مورد بحث منتقدینی است که الزاما داور نیستند؛ اما صاحب فن به شمار میآیند و در حوزه نقد تخصص دارند. آنها هم پس از دیدن فیلم، بازیگری، درام، موسیقی و… را نقد میکنند که به صورت رسمیتر در فضای مجازی یا در بولتن جشنواره منتشر میشود. این دو مورد هر کدام به صورت جداگانه میتوانند مسیری برای رقابت موسیقایی و شاخههای دیگر سینما در جشنواره فجر ایجاد کنند. اما نکتهای که شاید در رقابت از همه تأثیرگذارتر بوده، بحث داورهاست که گزیدهای از قشر دوم یعنی منتقدان و صاحبنظران سینما هستند.
سخاوتدوست در ادامه بیان کرد: تعداد داورها محدود است و هر سال ترکیب متفاوتی دارند. به عنوان مثال ممکن است در یک سال ترکیب داورها، وزنه قضاوت را به سمت آوانگاردیزم سنگینتر بکند. در اینصورت داورها در تمام حوزهها به دنبال رویکرد کلاسیک نیستند و به دنبال آثار آوارنگارد میگردند. بنابراین موسیقیهایی که جنبههای مدرنتر و پیشروتری دارند، برای کاندیداتوری و حتی رقابتهای جدی بیشتر مطرح میشوند. بالعکس کارهای کلاسیکتر کمتر مورد توجه قرار میگیرند.
این آهنگساز ادامه داد: در طول سالهای مختلف دیدیم که ترکیب داوران و طبیعتا سلیقه آنها به صورت رندوم تغییر کرده است. مثلا در یکی از دورههای جشنواره، داوران ترکیب کلاسیک داشتند و وزنه کلاسیک آنها سنگینتر بود. در نتیجه موسیقیهای انتخابی به لحاظ ساختاری کلاسیکتر بود. بر همین اساس آثاری که به ساختارهای روتین موسیقی فیلم نزدیکتر بود، بیشتر مورد توجه داورها قرار گرفته بود و در بحث رقابت بیشتر روی آنها تکیه شده بود. در نهایت باید بگویم تمام مباحثی که مطرح کردم، یکجهتگیری برای رقابت سهسویه را شکل داده است.
وی درباره تغییر مهم موسیقی فیلمهای سینمای ایران در هر دهه از ۴۰ سال اخیر توضیح داد: اگر بخواهم به صورت واضح و متمایز درباره دههها صحبت کنم، خطکشی منطقی انجام ندادم و در نتیجه واقعگرایانه نبوده است. چراکه جریانات رشد ما در هر دهه طیفی است. یعنی ممکن است که بخشهایی از سیستم آوانگاردیزم موسیقی در دهه اول باشد، و در دهه سوم شکوفا شود. حتی ممکن است در دهه دوم یک افتی داشته باشد و حتی به فراموشی سپرده شده باشد. از این جهت نمیتوانم با خطکشی دقیقی بگویم که ما در هر دهه چه اتفاقاتی برایمان به لحاظ رشد موسیقیایی رقم خورده است.
سخاوتدوست در ادامه صحبتهایش گفت: در یک برههای که ما موسیقی آکوستیک داشتیم، ارکستر بزرگنویسی با آهنگسازانی حرفهای که در این حوزه خیلی کم بودند رقم خورده بود. آهنگسازانی مانند مرتضی حنانه که پیش از آنکه موسیقی فیلم کار کنند، قطعات مستقل ویژهای داشتند و در حوزه موسیقی صاحب نظر بودند و بعد وارد موسیقی فیلم شدند و آثار فاخری را رقم زدند. عموما آثار ایشان با حجم بالای ارکستر همراه و خیلی عمیق بوده است
آهنگساز فیلمهای «شبی که ماه کامل شد» و «شنای پروانه» در ادامه بیان کرد: کمکم با ورود سازهای الکترونیک در عرصه موسیقی فیلم، در همان بدو ورود ما یک افتی را تجربه میکنیم. چراکه موسیقی فیلمها با سینتیسایزرها که صداهای خیلی بیکیفیتی داشت، ساخته میشد و در نتیجه بسیار بیکیفیت بودند. کافیست تاریخ سینما را مرور کنید و ببینید چه فیلمهای خوبی با سینتیسایزرهایی مانند ارگ آهنگسازی شدند. سینتیسایزرها صداهای کامپیوتری خیلی ضعیفی داشتند. چون در آن دوره سلیقه الکترونیک هنوز رشد نکرده بود. در دهه بعد سلیقههای الکترونیک هم رشد میکند.
وی افزود: همچنین همزمان با این اتفاق، فیلمها به خاطر پیشرفت سوشال مدیا و رسانههای اجتماعی خیلی سریع پخش میشوند و کارگردانها خیلی زود به آثار روز دنیا دسترسی پیدا میکنند. به طوری که میتوانیم آثار آوانگاردی که در اروپا و اروپای شرقی و آمریکا و جاهای دیگر در حال رخ دادن است را ببینیم. این دسترسی سریع باعث میشود که خیلی سریع هم تبادل نظری بین کارگردانها صورت بگیرد و جشنوارهها رونق بیشتر و روابط بینالمللی بهتری داشته باشند. این موارد همگی در شکل دادن سلیقه شنوایی مخاطب موثر است.
سخاوتدوست در پایان گفت: در اینجا علاوه بر اینکه بحث موسیقی الکترونیک رشد کرده و اصالت ایده هم مطرح شده است، شاهد رویکردهای خیلی مدرن نسبت به موسیقی فیلم هستیم. اکنون موسیقی فیلمهایی ساخته میشود که با یک پرکاشن و ساز کوبهای به طور کل تمام زیر و بم موسیقی فیلم را به نمایش در میآورد و کمپوزیسیون در آن شکل میگیرد. در این راه، نگاه آوانگارد هم رشد میکند و این نگاه تا همین الان که من خدمت شما هستم در سینمای ایران کم و بیش اتفاق افتاده است.