سه شنبه ۱۳ آذر ۱۴۰۳
12:24 | | فجر 40

سینما زبان گویای جامعه است | فرصتی برای تعالی اندیشه

سینما زبان گویای جامعه است | فرصتی برای تعالی اندیشه

دکتر رضا خانی‌پور گفت: سینما زبان گویای جامعه است. هنر هفتم می‌تواند مسائل و تفکرات را برای مردم ماندگار کند و ثبت و ضبط شود.

به گزارش مرکز اطلاع‌رسانی روابط عمومی جشنواره فیلم فجر، در ادامه سلسله گفت‌وگوهای بخش فرهنگی جشنواره چهلم، دکتر رضا خانی‌پور عضو هیأت علمی‌سازمان اسناد و کتابخانه ملی جمهوری اسلامی‌ایران، سینما را از منظر رشته بسیار مهم و کاربردی دانش‌شناسی و اطلاعات مورد ارزیابی قرار داده و نکات مهم آن را بیان کرد.
این استاد دانشگاه در مقدمه خود با توجه به این رشته دانشگاهی بیان کرد: اطلاعات را اینگونه می‌توان اینگونه تعریف کرد که تغییری است که تغییرآفرین است. یکی از تعاریف مهم در حوزه علم اطلاعات و دانش شناسی تعریف اطلاعات به همین عنوان است. این نگرش درباره مفهوم انسان و تعریفی که می‌توان از او داشت و همچنین تغییراتش در جامعه بسیار مهم است و من به شخصه به این تعریف بسیار علاقه دارم چراکه در آیات قرآن و کلام معصومین این نکته را داریم که انسانی که دو روزش با هم یکسان باشد زیانکار و اهل خسران است. انسان باید مدام در حال تغییر و پویایی باشد. در مورد تأثیر اطلاعات در جامعه کتاب و مقالات گوناگونی به چاپ رسیده که در زبان انگلیسی تحت عنوان کلیthe impact of information in society از آن باید یاد کرد.
وی ادامه داد: ما تغییر را در دهه‌های اخیر کشور خودمان احساس می‌کنیم از سبک زندگی فردی گرفته تا تغییرات اجتماعی. همه چیز دستخوش تغییراتی قرار گرفته و در نهایت اطلاعات در تمام شئون زندگی انسان تغییر و تأثیر داشته است.
این استاد دانشگاه شهید بهشتی و الزهرا در خصوص سینما و فیلم توضیح داد: رسانه و سینما هرکدام یک نظام یا همان سیستم هستند. در تعریف نظام و سیستم هم آمده است که مجموعه عوامل متعاملی هستند که بر جامعه اثر می‌گذارند و از جامعه اثر می‌پذیرند و به سوی هدف یا اهدافی پیش می‌روند و باید بتوانند به درستی کار کند که به آن اهداف و غایات متصور دست یابند. برای همین ما شاهد اطلاعات در سینما و فیلم هستیم که می‌تواند ضمن ایجاد تغییر درون خود سینما بر مردم و جامعه نیز اثرگذار باشد.
وی در خصوص تعامل متقابل میان سینما و جامعه بیان کرد: سوژه‌های کارگردانان و نویسندگان در جامعه ردیابی و تشخیص داده می‌شود و به ایده‌هایی برای فیلمنامه تبدیل می‌شود. این سویه اول است که افراد باهوش مسائل مهم اجتماعی را تشخیص می‌دهند که دغدغه مردم و اولیت آنها باشد و جامعه جهانی نیازمند آن باشند. سویه دیگر این است که بعد از ساخت فیلم آنچه که به عنوان محتوا تولید شده است به خود جامعه بازمی‌گردد و خود جامعه از آن تغذیه می‌کند. یعنی سینما به عنوان واسطه‌ای در رفت و برگشت محتوا از جامعه به خود جامعه اثرگذار است. در این فرایند آنچه که به عنوان شخصیت و رفتار و زندگی نقش‌ها و بسیاری دیگر از مؤلفه‌ها دیده می‌شود در جامعه اثر می‌گذارد. به عنوان مثال مجموعه تلویزیونی پایتخت توانست فارغ از تحلیل محتوا و کیفیت آن بر جامعه اثر بگذارد و حتی تکه کلام‌های آنان نیز در میان مردم رواج داشت. یا در دوران جنگ و انقلاب اسلامی‌فیلم‌های دفاع مقدس و انقلابی و اشعار سرود باعث تهییج مردم و رزمندگان می‌شد. بنابراین هنر در جامعه اثرگذار است و تغییرات فراوانی به دنبال دارد.
بنابراین علم دانش‌شناسی و اطلاعات می‌تواند داده‌هایی که از جامعه به سینما رفته است را به عنوان عوامل تغییر مورد شناسایی قرار دهد و آنها را تبارشناسی کرده و به تحلیل آنها از منظر خود بپردازد.
مدیر سابق پژوهش سازمان اسناد در بخش دیگری از صحبت‌های خود به پروسه تبدیل داده‌های خام در سینما تا مراحل عالی دانش و علم اشاره کرد. او تبیین کرد: ما برای اینکه به یک معرفت و شناخت کاملی برسیم، در هر پدیده‌ای از بسیط و ساده تا پیچیده‌ترین چرخه‌های معرفت، مراحلی را طی می‌کنیم. مرحله اول همان پدیده‌ها یا PHENOMENA‌ شروع می‌شود که در اطراف ما است. انسان این پدیده‌ها را می‌بیند و تبدیل به داده‌های اولیه می‌کند. بعد این داده‌ها به معرفت تبدیل می‌شود و بعد از آن این اطلاعات با قانون‌مند شدن به همان علم SCIENCE تبدیل می‌شود و سپس به دانش Knowledge تبدیل می‌شود و در نهایت به خرد WISDOM می‌رسد.
خانی‌پور ادامه داد: در سینما این پروسه و چرخه معرفتی نیز رخ می‌دهد. فیلم به عنوان پدیده در مرحله ابتدایی به عنوان داده خام به مخاطب تحویل داده شده و توسط مخاطب پردازش می‌شود. فیلم خوب و قوی فیلمی‌است که پردازش آن به‌طور کامل توسط مخاطب رخ دهد. این پروسه در فیلم مرحله‌ای بعد از مرحله دیگر رخ می‌دهد و کارگردانان باهوش افرادی هستند که این پروسه را گام به گام به نحوی طی می‌کنند که آن داده خام بتواند برای مخاطب در قالب یک سوژه‌ای به شکل ماندگاری ثبت شود و معرفتی کسب شود. این القای افکار می‌تواند برای مخاطب در عرصه‌های مختلف زندگی فردی و اجتماعی اثرگذار باشد.
مؤلف مقالات ایرانی ارائه شده در "فدراسیون بین‌المللی انجمن‌ها و مؤسسات کتابداری ارگانی مستقل" در بخش دیگری پیرامون آسیب‌ها و فرصت‌های سینما گفت: به عقیده من مدیریت سینما در سال‌های اخیر شرایط مطلوبی را پشت سر نگذرانده است. البته نه تنها سینما بلکه عرصه فرهنگ خروجی‌هایی دارد که نشان می‌دهد با نتیجه مطلوب فاصله دارد. با وجود اینکه محتواهای فراوانی در تاریخ و فرهنگ ما وجود دارد. اما گویا دچار فقر در سوژه و محتوا شده‌ایم.
یکی از اولین مسائل دنیای سینما که از آن به عنوان چالش می‌توان یاد کرد سانسور است. باید بتوانیم در دنیا با آزادی سخن بگوییم و خوسانسوری نکنیم و معرفت آن را به مخاطب بسپاریم. سانسور تنها حذف صحنه‌هایی خلاف عرف و اخلاق نیست که بنظرم امری درست و قانونی است بلکه کمرنگ کردن مطالب و به حاشیه بردن حقایقی که برای انسانیت و آزادگی اهمیت دارد نیز شامل می‌شود. دیگری القای افکار است که در قرآن هم به آن اشاره شده است که " إِنَّا هَدَیْناهُ السَّبِیلَ إِمَّا شاکِراً وَ إِمَّا کَفُوراً".(3 انسان) ما نباید افراد با مجبور کنیم که مفهومی‌را قبول کنند. خداوند در قرآن می‌فرماید که "یا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنّا أَرْسَلْناکَ شاهِداً وَمُبَشِّراً وَنَذِیراً".(احزاب ۴۵) یا در آیه‌ای دیگر می‌فرناید که  "مَا عَلَی الرَّسولِ اِلّا البَلاغُ المبین" (99 مائده) هدایتی که با اجبار و اکراه باشه فایده‌ای ندارد. بیان مسائل دینی و ایمانی در سینما مهم است اما سبک و شیوه بیان از آن مهمتر است. اگر به شیوه مستقیم بخواهیم مطالب دینی را بیان کنیم فایده‌ای ندارد. از سویی این موضوع در سینمای اجتماعی نیز صدق دارد. نمی‌توان انتظار داشت که هر تفسیر اجتماعی و انتقادی در سینما را مردم باور کنند.
وی ادامه داد: چالش بعدی بستن تفکر انتقادی است. تفکر انتقادی دیدن هم نکات مثبت و هم منفی است. این رویه که تفکر انتقادی یعنی حتما نقاط منفی را برجسته کنیم اشتباه است. تفکر انتقادی نقاط روشن را نیز در کنار نقاط منفی بیان می‌کند تا نقد کارساز شود. اما می‌بینیم که این موضوع در سینمای اجتماعی ما اتفاق نمی‌افتد و برای همین شاهد مقاومت مردم و جامعه برای پذیرش آن هستیم. باید فیلمساز به گونه‌ای انتقاد خود را بیان کند که مورد پذیرش جامعه قرار بگیرد و افراد هرکدام یک منتقد بشوند. بنابراین رسالت سینما این است که  تفکر انتقادی در عالی‌ترین سطح خودش را بپذیرد و در جامعه رشد و توسعه بدهد تا مخاطبین بتوانند با آن ارتباط برقرار کنند.
اما باید بگوییم که بسیاری از فیلم‌های سینمایی که ساخته می‌شود در سطح شعاری است نه فیلم‌های انتقادی واقعی است و نه دفاع مقدسی‌ها. شعار البته واژه بسیار خوب و محترمی‌است اما ما از آن بد استفاده کرده‌ایم باید از کلمه سطحی استفاده کنیم. زیرا در شعار، شعور هم وجود دارد. در هر حال، در دهه‌های اخیر مخاطب جوان ما با رویه‌های سطحی سینمای ما چه انتقادی و چه ارزشی مقابله می‌کند. آسیب دیگری که با مسائل فوق ارتباط دارد نبود مشاوران خوب و کاربلد در حوزه‌های مختلف فرهنگی، دینی و اجتماعی است. استفاده از افرادی که در زمینه‌های مورد اشاره تجربه و تخصص کافی نداشته باشند می‌تواند منجر به پایین آمدن سطح کیفیت کار شود. تصنعی بودن نیز چالش دیگری است که گریبانگیر فیلم ها و سریال های بسیاری است. آثار ملال آور و خسته کننده می‌شوند در حالی که می‌توان موضوعی را کوتاه و مختصر بیان کرد می‌بینیم که در چند فصل و چندین قسمت این کار ادامه پیدا می‌کند و منجر به خستگی زیاد مخاطبین سریال می‌شود اما ما به ایجاز و مغزدار بودن بپردازیم.
وی بیان کرد: فیلم‌های اجتماعی ما تطابق چندانی با واقعیت ندارد حتی فیلم‌های غیر اجتماعی ما که در ظواهر ارتباطی با مسائل جامعه ندارد. این تطابق با واقع موضوعی است که رهبر انقلاب درباره ارزش کار هنری به آن به عنوان ملاک اشاره کرده‌اند. افراط و تفریط در فیلم‌های اجتماعی نیز می‌تواند منجر به فرار مخاطب شود.
بعد از این خانی‌پور، در خصوص فرصت‌های فیلم برای جامعه، اندیشه و تفکر مردم نکاتی را بیان کرد: سینما زبان گویاتر جامعه است. هنر هفتم می‌تواند مسائل و تفکرات را برای مردم ماندگار کند و ثبت و ضبط شود. بسیاری از فیلم‌های  قدیمی‌ما به همین دلیل هنوز در اذهان عمومی‌مردم باقی مانده‌اند و با اینکه آثار جدیدی وارد سینما شده است اما هنوز قدیمی‌ها در خاطر مردم باقی مانده‌اند. برای آنکه محتوا و ارزش هنری بالایی دارند که می‌تواند بعد از این همه سال در قاب خاطرات باقی بمانند.
فرصت دیگر سینما آزادی اندیشه است. سینما می‌تواند افکار را به رشد برساند و در جامعه ترقی فکری ایجاد کند. بروز خلاقیت نیز کارکرد دیگر سینما است که توسط ژانرهای پلیسی، معمایی، سیاسی و تاریخی شکل می‌گیرد و افراد می‌توانند راه حل مشکل و راز را پیدا کنند. همین منجر به تفکر و تحلیل بهتر و عمیق‌تر مخاطب می‌شود.
یکی دیگر از کارکردهای جالب سینما، فرهنگ‌سازی پخته، آرام و عمیق است. سینما بخاطر زمان‌بردار بودن و بیان ایده خود بصورت تدریجی قابلیت خوبی برای بیان حرف خود به صورت عمیق و کم کم دارد.
همچنین بروزرسانی افکار و ایده‌ها در جامعه قابلیت دیگر سینما است. هرچقدر فیلم‌ها ایده‌های تازه‌ای داشته باشند هرچقد که سینما ایده‌های تازه‌ای داشته باشد مردم افکارشان تازه‌تر می‌شود.
ایفای نقش مردم در جامعه می‌تواند با فیلم ها قدرت بیشتر و اثرگذاری عمیق‌تری داشته باشد. سینما اگر با جامعه ارتباط داشته باشد، مردم می‌توانند ارتباطشان با یکدیگر سیستمتاتیک باشد نقش آنها پررنگ‌تر می‌شود.
مردم بواسطه سینما از پیشرفت‌ها و فرهنگ‌های مختلف اطلاع پیدا می‌کنند. جامعه‌ای که منقطع از اطلاعات و حرف‌های مهم باشد هلاک می‌شود سینما می‌تواند پیشرفت و تفکر را به مردم بدهد. سینما می‌تواند این تعقل و تفکر را بدون اجبار و اکراه به مردم بدهد.
او در پایان بیان کرد: اگر چالش‌های قبلی در سینما رفع شود، فرصت‌های خیلی خوبی که سینما دارد می‌تواند به ثمر بنشیند.

متاسفانه مرورگر فعلی شما قدیمی بوده و پشتیبانی نمی‌شود!

لطفا از مرورگرهای بروز نظیر Google Chrome و Mozilla Firefox استفاده نمایید.