به گزارش مرکز اطلاع رسانی روابط عمومی چهلمین جشنواره فیلم فجر، در دومین روز از برگزاری جشنواره فیلم فجر، نکوداشت «زنده یاد رحیم رحیمی پور» تحت عنوان دغدغه های یک فیلمساز عدالت خواه با حضور امیرحسن ندایی (مجری) و هوشنگ توکلی (بازیگر) در کاخ رسانه برگزار شد.
در ابتدا ویدیویی درخصوص معرفی این هنرمند پخش شد.
توکلی در ابتدای صحبتهایش در خصوص رحیم رحیمیپور بیان کرد: او شاعر بود و تنها شاگردی است که در زمان صحبت کردن درباره تواناییاش غصه میخورم. عدالتخواهی او از نوع عاشورایی بود که عقبه عقلانی و تاریخی دارد.
امیرحسن ندایی مجری برنامه مروری بر آثار مرحوم رحیمیپور داشت.
هوشنگ توکلی در خصوص شکلگیری فیلمهای انقلابی بیان کرد: انقلاب ما بزرگترین انقلابی است که در ۳۰۰ سال اخیر رخ داده است و ویژگیهای خاص خود را دارد. انقلاب یعنی همه چیز تغییر میکند و هرکسی فکر میکند نقطه مرکز عالم است.
وی افزود: حق مالکیت انقلاب پیچیده است. فردای ۲۲ بهمن هر جریانی فکر میکرد که انقلاب متعلق به او است. در جریانهای سیاسی بحرانهای خارجی رخ میدهد. همه ایران در انقلاب وارد سهمخواهی شده بودند.
امیرحسن ندایی خطاب به توکلی گفت: یکی از پدیدههایی که دچار تحول شد، سینما بود. شما جزو کسانی بودید که آموزش در این حوزه را پایهگذاری کردید.
هوشنگ توکلی در این باره گفت: وقتی لانه جاسوسی اشغال شد و جوانان در موقعیتهای خاص فرهنگی قرار گرفتند، کسانی که در لانه جاسوسی بودند با گرفتن کارت میتوانستند با امنیت کامل کار کنند و چون جوانان مومن و انقلابی بودند از این کارت سوءاستفاده نمیکردند و کسانی که بدون حکم آمده بودند فکر کردند که میتوانند گروهی تشکیل دهند که بخشی از این بچهها را وارد کار هنری کند. تعدادی از این بچهها را جمع میکنند و آنها را آموزش میدهند تا نیروهای جدید برای صدا و سیما تربیت کنند.
وی افزود: وقتی این مجموعه اتفاق افتاد از من هم خواهش کردند که آموزش دهم. آن زمان اولین شاگردان هنر را در تئاتر شهر داشتم همچنین از مهدی کلهر نیز به دلیل شم سیاسی خواهش کردم به این مجموعه بیایید.
وی ادامه داد: در آنجا یک ساعت در مورد مفاهیم هنر صحبت کردم و بچههایی که در آن مجموعه بودند هنوز از آن خاطره حرف میزند. اکبر عالمی و بهروز تورانی نیز از مدرسان بودند. بعد از پایان جلسه گفتم بچهها خوب هستند اما نیت استفاده از بچهها سیاسی است و من نمیخواهم ادامه دهم اما آقای کلهر ادامه داد. البته بچهها من را فراموش نکردند و به من سر میزدند و یکی از آنها رحیم رحیمیپور بود. او با استعداد و شاعر بود و به کار هنری علاقه داشت.
توکلی درخصوص عدالتخواهی رحیمیپور عنوان کرد: جوانان در احزاب و سازمانهای مختلف بودند و ماجرای تسخیر لانه جاسوسی کمک کرد که آنها دور هم جمع شوند. این گروه عقبه دیگر گروهها را نداشت و در عین حال قدرت هم داشت. علاوه بر اینکه مدرسان آنها را به پرهیزکاری دعوت میکردند، خود نیز دغدغهمند بودند و بعدها زمانی که وارد حوزه مدیریتی و اجرایی شدند، به خوبی مدیریت میکردند. مقدمات چالش رحیمیپور با عدالتخواهی از جایی شروع شد که تا میدید که کسی خطا میرود، مقابلش قرار میگرفت. رحیمیپور زیر بار بدنامی آن زمان قرار میگرفت و به کردستان میرفت و با وجود تبلیغاتی که علیه جمهوری اسلامی میشد اگر در مورد کردستان حرفی زده میشد تهدیدش میکردند.
وی ادامه داد: جریانی بعد از پیروزی انقلاب تحت عنوان ضدانقلاب شکل گرفت و تخریبهایی هم علیه رحیمیپور داشتند اما او آنها را بخشید و صحبت کرد. او تا دم مرگ به هیچکس باج نداد.
امیرحسن ندایی گفت: ابراهیم حاتمیکیا درباره رحیم رحیمیپور گفت که او آرمانگرا و عدالتخواه بود و تا پایان عدالتخواه ماند.
هوشنگ توکلی با اشاره به اینکه امروزه با مشکل جدایی دین از سیاست مواجهیم، گفت: دین بحثی ایمانی است اما مذهب عقلانی است. حالا انقلابی شده که پیام عقلی دارد. رحیمیپور میگفت کسی حق ندارد مردم را تشنه نگاه دارد. در اوایل دهه ۶۰ تمام مدیران به این نتیجه رسیده بودند که آب را روی رحیمیپور و امثال او ببندند و این باعث شد که این هنرمند به تدریج منزوی شود.
او افزود: در هشت سال اخیر، عمر بخشی از هنرمندان پایمال شده است. به همین دلیل اثری از هنرمندان ده سال پیش نیست. رحیم رحیمیپور با شهامت کار میکرد و با تمام سران نظام در ارتباط بود… با این وجود، به همان دلایلی که برشمردم، دهه هفتاد بدترین دوران او بود و فیلمهایی که ساخت که کیفیت کمی داشت. او در نهایت فقر زندگی میکرد، تا اینکه از طریق صدا و سیما پول زیادی به او تعلق گرفت تا سریالی بسازد و همان سریال بلای جانش شد. صدا و سیما از عاشورا میگوید اما در حقیقت این رویکرد که مردم را تشنه نگاه ندارد، عملی نمیکند و رحیمیپور قربانی این تشنگی شد.
توکلی در پایان خاطرنشان کرد: رحیمیپور جز استعدادهای ویژهای بود که سینما را آموزش میدید، اما این کار را قبل از آموزش به صورت غریزی بلد بود، چراکه شاعر بود و اشعارش پر از طنز زندگی است، به همین دلیل اولین فیلم سازی است که در سن ۲۳ سالگی فیلم «دولهتو» را میسازد.این فیلم هنوز پر از مفاهیم پنهان و تجربیات سینمایی است که در فیلمهای سوم و چهارم او نیز دیده میشود این نشان میدهد رحیمیپور به صورت ذاتی همچون حاتمی کیا فیلمساز است و شاید هم او، به مراتب بزرگتر از حاتمیکیا بود؛ این زیبایی را در کارهایش بود که ناقص ماند. یکی از مشکلات ما این است که در خلال حوادث استعدادهایی را از دست میدهیم که تجربیاتشان از دست میرود.