فیلم سینمایی «ملاقات خصوصی» جدیدترین فیلم امید شمس در چهلمین جشنواره فیلم فجر نمایش داده شد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی چهلمین جشنواره فیلم فجر، در تنگنای داستانی پرپیچ و خم، حکایت بیپایان رسیدن به آزادی ناپیدا و حرکت در مسیری که از قبل هم پردردسر به نظر میرسید، در نهایت به یک اتاق کوچک و ملاقاتهایی کوتاه ختم میشود. ملاقاتهایی که از عشق تا بزهکاری را در خود جا داده است.
«ملاقات خصوصی» با یک زندگی ساده شروع میشود، زندگی که البته بیدردسر و راحت نیست اما از سرنوشت عجیب شخصیتهای فیلم قابل تحملتر است. ترفندهایی که برای بهتر شدن هرچه بیشتر این زندگی به کار گرفته میشود، یکی پس از دیگری با شکست مواجه میشود.
ماجرا از زمانی پیچیدگیهایش را به دختر تنهای این زندگی ساده نشان میدهد، که پای عشقی عجیب سر میرسد. عشقی که نه مبدا آن عادی و بیتنش است و نه رسیدنهای معمول را به دنبال دارد. همه چیز در ملاقات خصوصی غیر معمول اما طبیعی است.
عشق به پسری که همسلول پدر دختر است، مسبب شکلگیری رابطهای عمیق میشود. کار جلوتر که میرود، راهحلها برای نجات پدر و شوهر از زندان پردردسرتر میشود و سیاهی نمودِ بیشتری پیدا میکند. دردسرها تا بروز اتفاقاتی غیرقابل باور پیش میرود. فیلم مجبور است برای بیان حقایق، تمامی ریز و درشت شکلگیری یک زندگی کابووسوار را به نمایش بگذارد و نگاه ناراحت مخاطب را بهجان بخرد.
فیلمساز چارهای ندارد که با بیان پلشتیهای موجود در جامعه، نشان دهد که چگونه یک زندگی معمولی، با یک خلاف بهظاهر اندک، مانند کشتی سالمی که فقط سوراخی کوچک در کف دارد، آرام آرام در دریای طوفانی غرق میشود. شخصیتها وقتی بهدنبال نجات از باتلاق خود ساخته هستند که دیگر راه فرار چندانی برای خود پیدا نمیکنند. اثر جذاب و تماشایی امید شمس به خوبی و متفاوت از دیگر آثار، پای در زندان میگذارد و فارغ از به نمایش گذاشتن کلیشههای داخل زندان، چندین پرونده بههم مرتبط را برای مخاطب باز میکند و تک تک صفحاتش را ورق میزند. فیلمساز چارهای جز بیان حقیقت ندارد اما در نهایت مخاطب را با رضایت کامل از کیفیت اثر به درهای خروج سینما راهنمایی میکند.
کمتر مخاطب این اثر بعد از تماشای فیلم میتواند به سرنوشت شخصیتهای داستان فکر نکند و بزهکاریهایی که دیده و نتایج آن را به خوبی لمس کرده است به فراموشی بسپارد. امید شمس تلاش کرده با همه تلخیهایی که در فیلمش به نمایش میگذارد، سرنوشت مخاطبان خود را از سرنوشت شخصیتهای اصلی فیلم دور کند.
یادداشت از علی کریمی