نشست فرهنگی «سینما و قدرت روایت» برگزار شد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی جشنواره فیلم فجر؛ علیرضا بلیغ، پژوهشگر جامعهشناسی پژوهشکده فرهنگ و هنر اسلامی سینما در چهارمین نشست از سلسله نشستهای سینما دانش اظهار کرد: «سینما، امتداد نگرش شرقشناسانه است. بهعنوان مثال همین که در سطح جهانی در نسبت سینمای ما اتفاقاتی میافتد که سویههای محدودیتآفرین برای ما بسیار کمرنگتر میشود و باعث استقبال سطح جهانی به آثار ما خواهد بود.»
او ادامه داد: «شاید به جز بعضی از آثاری که همانها ما را در سطح سینمای جهانی مطرح کردند آثار جهانی زیادی نداشته باشیم اما همه آنها خودشان را در آیینه غرب میبیند تا غرب از این آثار برای آنچه شرق نامیدند تاریخ درستی نداشته باشد اما شرقیها بازهم در نوشتهها غالب هستند.»
این پژوهشگر گفت: «آثاری از زمان امپراطوری عثمانی در ضلع آن ماجرا و سیاحتهایی خاص وجود دارد که ژانرهای خاص هم از شما نمیپذیرند و در این راستا پخشکنندگان عمده جهانی به شما اجازه نمیدهد که در سطح جهانی آثارتان را ارائه کنید به همین علت ترجیح میدهند رئالیسم سیاه پخش کنید.»
بلیغ ادامه داد: «اگر شما آرزوها را در عالم واقعی پیگیری میکنید میبینید که غرب در کجاها سد راه فیلمسازان قرار میگیرد اما این موانع در سینما ما به قدرت اقتصادی سیاسی برمیگردد که به ما اجازه ندادند اقتصاد سیاسی داشته باشیم.»
او با بیان اینکه ما سیاست ملی داریم اما اقتصاد ملی نداریم، ادامه داد: «وقتی کشوری وارد انقلاب میشود یعنی قدرت بزرگی را دارا است اما زمانی که شما به نفت وابسته هستید و به پول گاز، نباید ادعا داشته باشید که اقتصادی ملی دارید. لذا بخشی از سینما ملی و بهرهگیری از داستانها به اقتصاد برمیگردد که به اقتصاد ملی وجود بیرونی نداشته و ما را محدود میکند.»
این پژوهشگر با اشاره به اینکه اکنون نیمدرصد افراد ملی سینما نگاه میکنند اما تعداد کشورهای زیادی نیستند، گفت: «کسی به سینمای مردمی ایران و روایت سینمایی توجه نمیکند و باید ببینید مسئله چیست که صدای این فرم شنیده نمیشود، ما میتوانستیم نحوه مواجه خاص خودمان را داشته باشیم و در آن نحوه مواجه خاص، شکل و فرم خودمان را به آثار بدهیم اما اتفاق نیافتاده است.»
بلیغ ادامه داد: «کسی مثل شهید آوینی تلاش کرد در مواجه با صورتهای تمدن راه را برای آینده باز کند؛ از محدودیتها گفت اما به امکانات هم اشاره کرد که آیندگان بتواننداستفاده کنند. ما میتوانیم با دیدی سینمایی، به مسائل اشراف داشته باشیم. سینمایی که برای ساحت بنیادی از آن بهره ببریم؛ اما متاسفانه سینما جدی گرفته نشده است؛ شاید اگر میزان سرمایهها مورد توجه نبود، آثاری ساخته میشد که مردم ببینند و بشنوند.»
در ادامه این نشست حسین شهرستانی، پژوهشگر حکمت هنر و مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه چرا انقلاب اسلامی خودش را با فرم سینما روایت میکند، گفت: «بهخاطر اینکه این تنها مسئله ما نیست، همانطور که غرب یک تمدن تکی است در عین حال که جهانی شده هنوز منحصر به فرد است ما با وجود جهانی شدن کسی را نداریم تا جهان جدید را روایت کند.»
او ادامه داد: «غرب از جنبههای مادیتر و سخت دانشی گسترش پیدا کرد و ما هم آرام آرام به اعماق تمدن جدید نزیدک میشویم اما امور در انحصار غرب است و در آن مشارکت جدی نداریم.»
شهرستانی با بیان اینکه چین در حوزههای سیاسی و اقتصادی هماورد غرب شده است، ادامه داد: «در سینما و علوم انسانی و فلسفه مسائل زیادی است که بازتاب دارد و در حقیقت ما بهتر از آنها هستیم، سینما ما داشتههای بیشتری نسبت به انها دارد و به باطن تمدن مدرن نزدیک میشود؛ تولیدکنندهگان سینما آنجایی که کلیشهها خلق میشوند از آن بهره میبرند و استفاده میکنند و فقط مختص ما نیست.»
او گفت: «ما در سینما ماجرا داریم؛ درست است که ما به سینمای پویای انقلاب نرسیدیم اما امروز در عصر انقلاب خیلی پایینتر هستیم. ما باهمه دشواریها در سینما توفیق داشتیم چراکه روشنفکران هم یک سویه صحبت ما بودند. بچههای انقلابی هم راهی داشتند که الان به بلوغ و عمق رسیدند و مدیون گفتوگو روشنفکری هستند ما یک تاریخگرایی در حوزه سینما داریم.»
این پژوهشگر ادامه داد: «سینمای انقلاب در دورهای حیات سینما را وارد جامعه کرده است؛از جمله سینمای دفاع مقدس و اجتماعی که باعث شده لست در حوزههای مختلف دستاوردهای فرمی و محتوایی داشته باشیم و این مجموعه را سالم نگه داریم و توانستیم این زیستبوم را سالم نگه داریم. همچنین توانستهایم جزء محدود ملتهایی باشیم که در تعریف سینمای جهانی حرفی برای گفتن داریم.»