نشست های فرهنگی روز ششم جشنواره فیلم فجر با بررسی موضوعات مختلف برپا شد.
به گزارش مرکز مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر، نخستین نشست فرهنگی پنجمین روز از نشستهای فرهنگی جشنواره فجر متعلق به نشست فرهنگی بازاریابی در سینمای ایران با سخنرانی «محمد اطبایی» کارشناس امور بینالملل سینما، «رائد فریدزاده» معاون بینالمللی بنیاد سینمایی فارابی، دکتر «بهروز محمودی بختیاری» عضو هیات علمی دانشگاه تهران اختصاص داشت. موضوعی مهمی که البته خیلی هم به آن توجه نمیشود و ضعفهای آن در میان مشکلات سینمای ایران، گم شده.
در این نشست حسین یزدانشناس مجری نشست به نکته جالبی در خصوص بازاریابی فیلم های سینمای اشاره کرد. او گفت: «طبق بررسیهای انجام شده، کشور ایران از فیلمهای تولید شده در دنیا ۲ درصد سهم دارد و گردش سینما و مالی سهم ما در دنیا مبلغی حدود ۴۰ میلیارد است؛ این مبلغ در جهان حدود ۸۰۰ میلیون دلار میشود که بعداز تبدیل به واحد پول باید گردش سینما حدود 23 هزار میلیارد تومان باشد. این مبالغی که گفته شد در حالی است که گردش مالی سینمای ایران در سال ۱۳۹۸ تنها نزدیک به ۳۰۰ میلیارد تومان بود.»
در ادامه رائد فریدزاده، معاون امور بینالملل بنیاد سینمایی فارابی با اشاره بازاریابی در سینما اظهار کرد: «بازاریابی در سینمای ایران باید وجه بینالمللی بگیرد. ما باید از بازار سینمای ایران فراتر برویم. اگر سینمای ایران قصد داشته باشد صرفا در چارچوب محدود جغرافیایی محصولات تولیدی خودش را عرضه کند، خواهید دید که این صنعت سوددهی مناسبی نخواهد داشت و قطعا آینده درخشانی هم از لحاظ سینمایی ندارد.»
متن نشست را اینجا بخوانید
نشست دیگر جشنواره به موضوع طراحی فیلم؛ کلیدی برای درک بهتر فیلم اشاره داشت. شاید این نخستین بار بود که موضوع مهم طراحی صحنه زیر ذره بین قرار گرفت و به خوبی تحلیل و بررسی شد. کارشناسان برنامه اعتقاد داشتند که تعریف آکادمیکی از طراحی صحنه وجود ندارد و این حرفه در کنار دیگر حرفههای جشنواره معنا پیدا میکند. رامین فر در این خصوص بیان کرد: «فیلمنامه خیلی مهم است. یکی از مهمترین شخصیتهای فیلمسازی، فیلمنامهنویس است. کارگردان در شکل گرفتن فیلمنامه دخیل و همچنین عواملی که با کارگردان کار میکنند به او متکی هستند. پیچ و خمهای داستان و همچنین شروع و پایانش در این روند بسیار مهم است. اگر همه چیز توسط کارگردان مدیریت شود، طراح و فیلمبردار در راستای پرورش فکر و ایده اصلی کمک میکنند. خوبی ساخته شده است ولی طراحی خوبی نداشت. نکتهای که من تاکید دارم این است که باید ضعف فردگرایی در سینما را از بین ببریم. باید به مبنای فیلم که فیلمنامه است متعهد بود. اگر فیلمنامه خوب نباشد نمیشود فیلم متوسط ساخت.»
در ادامه نیز آسیبهای موجود در طراحی صحنه زیر ذره بین قرار گرفت و موضوع ورود تکنولوژی به سینما و مبحث طراحی صحنه بررسی شد.
متن نشست را اینجا بخوانید
نشست سوم، نشست تخصصی (نکوداشت زندهیاد فرشته طائرپور) تحت عنوان «تولید در سینمای کودک و نوجوان» با حضور سیدمحسن فاطمی روانشناس و امیرحسن ندایی (مجری) بود. در این نشست فاطمی درباره اینکه چرا ساخت فیلم برای کودک و نوجوان دشوار است، عنوان کرد: «پردازش اطلاعات در حوزه فیلم کودک نمیتواند شبیه به فیلم نوجوان باشد. فضای انتزاعی و قیاس برای کودک مبهم است و به همین دلیل تولید فیلم برای آنها سخت است. از طرفی جهان تجربه کودک محدود است و ارتباط او با جهان خارج با گسست همراه است و آنچنان مندرج در دنیای خود هستند که نمیتوانند تصوری از دنیای دیگر داشته باشند.»
امیرحسن ندایی اضافه کرد: «فیلمساز کودک باید دوران کودکی خود را بهخاطر بسپارد و فراموش نکند که خود هم روزگاری کودک بوده است و این یکی از ویژگیهای آثار فرشته طائرپور بود.»
متن نشست را اینجا بخوانید
نشست فیلم «پرده آخر» تحت عنوان (از تراژدی تا ملودرام) با حضور اکبر نبوی نویسنده و کارشناس سینما (مجری) و دکتر تاجبخش فنائیان (کارگردان و مدرس دانشگاه) آخرین نشست روز ششم جشواره فیلم فجر بود.
فنائیان درباره تراژدی در فیلم پرده آخر بیان کرد: اصطلاح تراژدی متداول شده و اذهان با آن قرابت دارند اما تراژدی از تعریف ارسطو به خطای تراژیک قهرمان باز میگردد و در نهایت فاجعه به وجود میآید. خطای تراژیک را قهرمان مرتکب میشود و از این بابت نمیتوانم پرده آخر را تراژدی بنامم زیرا قهرمان اشتباهی ندارد و در جدالی که وجود دارد مظلوم است اما خطاکار نیست. همچنین درگیری بین ضدقهرمان و قهرمان وجود دارد که بین خیر و شر است.»
او در خصوص کمبودهای موجود در فضای آکادمی هنر اظهار کرد: در درسهای دانشگاه عناوین و شرح دروس فلسفه هنر هنوز جدی نیست، مبنای هنر ضعیف است. در شکل گسترده میشود اما در مفاهیم و جهانبینیها جدی گرفته نمیشود. هر کشوری بر مبنای جغرافیای فرهنگی خود فلسفهای را ترجیح میدهد. در ایران مبنا اسلام و شیعه است. ما متکی به عرفان هستیم و فلسفه در کشور ما در طول تاریخ مهم بوده است. مرز جغرافیایی ما نشانهگذاریهای خاص داشته و حافظ و سعدی و دیگران مبانی اندیشه یکسان و نقطه مشترکی در اندیشهها، افکار و فرهنگ ایرانی داشتند. این حلقه اندیشهای به ویژه در هنر سالهاست که در کشور مفقود شده است. چیزی که جریان دارد فاقد اندیشههایی است که در فرهنگ ایران ریشه دارد. حافظ و سعدی و مولوی را این فرهنگ خلق کرده اما این فرهنگ جدی گرفته نشده است. ما کثرت را داریم اما وحدت نداریم درحالی که بنیان فلسفه ایران بر مبنای کثرت در عین وحدت است.»
متن نشست را اینجا بخوانید