نشست فرهنگی «سینمای ملی ایران، مسایل و راهبردها» با حضور سیدمجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی به صورت آنلاین برگزار شد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی جشنواره فیلم فجر، سیدمجید امامی، دبیر شورای فرهنگ عمومی در این نشست اظهار داشت: «ما در سینمای ملی یک سری فیلمهای پراکنده داریم که گاهی برخی از آنها قلههای خوبی دارند و در سینمای بعد از انقلاب مخصوصا در ژانر دفاع مقدس دیده میشوند، اما هنوز با یک سینمای اثرگذار فاصله داریم.»
او با بیان اینکه ما ظرفیت و بنیانهای سینمای ملی را داریم ولی خود سینمای ملی وجود ندارد؛ افزود: یکی از این دلایل این است که سینماگران و اهل فرهنگ ما با یکدیگر اهل تعاملها در استودیوهای فیلمسازی و فرهنگستانها و آکادمیهای سینما نیستند.»
دبیر شورای فرهنگ عمومی ادامه داد: «باید یک اتفاق جدی تکاندهنده همگام با فرهنگ ملی رخ دهد تا بتوانیم بستر گفتوگو و بهرهگیری از ظرفیت اندیشه و اندیشهورزی در ایران را افزایش دهیم. امیدواریم روزی برسد که بتوانیم سینمای ملی را تقدیر کنیم.»
او گفت: «تکقلهها گاهی در برخی فیلمها لذتبخش هستند اما روند سینمای ملی یک روند جریان است که ما جریانسازی را نمیبینیم.»
او در ارتباط با با مسئله اخلاق بیان کرد: «ما در شورای فرهنگی عمومی با مسئلههای اخلاقی درگیریم چراکه سه مسئله اساسی اخلاق از جمله، امر اخلاقی، سرمایه اخلاقی و مسئله اخلاق وجود دارد که به معنای سخن گفتن از یک چالش لحاظ میشود. در تغییرات فرهنگی و تمدنی در جامعه ایران اتفاق مهمی افتاده است که امر اخلاقی به دلیل آن چیزی که استبداد مدرن تلقی میشود نتوانسته بروز داده شود و این به معنی بیاخلاقی جامعه ایران نیست به این معنا است که باتوجه به تعهد ما به فرهنگ، نتوانستیم بازتولید امرفرهنگ را انجام دهیم و در همین راستا جامعه با دوراهیهایی که امر اخلاقی نداشته مواجه شده است و هرچقدر هم که با تکنیکها آن را جلو ببریم، اصل اخلاقی محقق نخواهد شد.»
امامی با اشاره به اینکه ما دچار یک معما و بنبست هستیم، گفت: این موانع باعث میشود در خانواده دروغ بگوییم، همانند تم کارهای آقای فرهادی البته تا قبل از فیلم قهرمان، بخاطر شرایط معماگون زندگی اجتماعی، ما دچار چالشها شدهایم ما در روابط اجتماعی صداقت نداریم و اکنون روابط اجتماعی چسب شکلگیری جامعه است، پس جامعه هم نداریم و این خطرناک است.
او افزود: برای اهداف ملی به دلیل فاصله گرفتن از عرف جامعه ما دچار بحرانها شدهایم. این مسئلهای است که در سینمای ملی ایران در رابطه با آن روایتهایی انجام شده است.
دبیر شورای فرهنگ عمومی با اشاره به اینکه سینمای ملی ایران اگر وجود داشت بهترین بستر برای حل مسائل اخلاق در جامعه ملی ایران بود، بیان کرد: جامعه ما به علت تجربه تلخ از مجاورات بالا به پایین تحت تاثیر زبان سمبولیک است و در شرایط جدید نمیتوانیم از بنیادها استفاده حداکثری کنیم و بنیادهای اخلاقی باید ساختارهای نوین میشدند.»
او افزود: «یک امر اخلاقی در جامعه عفاف بوده این عفاف در نسبت با اجتماعی شدن زن و مرد است؛ نابرابری برای جامعه ایران نبوده، نابرابری به جامعه ایران تحمیل شده است. در این شرایط از جامعه شبهمدرن و بههم تافته و به هم پیچیده، بنیادهای ظرفیت تولید محقق نشدند و به علت نوعی از رویکرد حاکمیتی مورد عرضه قرار گرفتند.»
امامی با بیان اینکه سینما در نسبت با مسئله اخلاق میتواند سه راه انجام دهد، گفت: «قضاوت، راه حل و توصیف است، از لحاظ توصیف کارنامه بدی نداشتهایم، آثاری مختلفی که در قلههای سینمای غرب به توصیف مسئله اخلاق پرداختند زیاد هستند اما رسما به حوزه راهحلها وارد شدند. نکته مهمتر مسئله اخلاق است که چه عواملی دارد و چرا اکثر اوقات با امتناع مواجه است؟ یک علل فردی و مبتنی بر نیت دارد و یکسری علل ساختاری دارد که باهم مرتبط هستند، اما در رویکرد ساختاری، سینمای ایران نتوانسته تبیین ارائه دهد که به لحاظ ساختاری میتوانیم نقش نخبهگان را در اینجا قرار دهیم.»
او ادامه داد: «رویکرد سوم یا تحلیل سوم این این که در راه حل یابی سینمای ایران چه کار میتوانسته انجام دهد؟ ما در دوران سینمای اجتماعی سامت در ایران به سر میبریم فیلم جشنواره شب طلایی در مواجه با مسئله اخلاق حرمتها را میسوزاند و به راهها اشاره میکند اما جامعه در شرایطی دچار بحران اخلاق شده که با گذشت نمیتوان مشکلات را حل کرد.»
او افزود: «جامعه ما دارای هوش فرهنگی بالایی است و باید مشکلات را با گفتمان میان فعالان فرهنگ حل کنیم. امیدواریم فیلمهایی را در سالهای آینده در جشنواره ببینیم که بعد از توامان قضاوتها توانستهاند به سینمای ایران برسد.»
در ادامه سید مجید مطهرینژاد در ارتباط با «رویکرد تمدنی سینمای ملی ایران» اظهار داشت: «روندی که در جامعه امروز داریم سینما را دچار سردرگمی کرده و نمیتوانند تصویر شایستهای از سینمای ما را ارائه کند سینمای ملی بازنمایی همه ظرفیتها و داشته و نداشتههایی است که در فضای اجتماعی وجود دارد.»
او ادامه داد: «سینمای ملی اگر مسیر خودش را درست انتخاب کند و داشتههای ملی را به تصویر بکشد، حتما باید بتواند نسبت عناصری که وجود دارد را با واقعیت که وجود دارد لحاظ کند. اگر این رویکرد در سینماگران نهادیه شود ما میتوانیم با سینمای ملی به سینمای تمدنی که داشتههای یک ملت را که قابلیت اراده به یک دنیا است، به رخ بکشیم و این اتفاقی است که در یک نگاه کاملا ایدهآل باید شکل بگیرد.»
مطهرینژاد گفت: «اگر سینمای ما نتواند داشتهها را بازنمایی کند، به سینمای تمدنی هم نمیرسد. ما در راه تمدنی شدن با سه لایه مواجه هستیم، یک پدیده تمدنی باید شکل بگیرد که گروههای اجتماعی درگیر میشوند، انقلاب اسلامی نیز یک پدیده تمدنی است. دو، تعلق هویت ملی است که جامعه بتوانند نسبت با خلق پدیده با آن ارتباط برقرار کنند که در جامعه ما شکل گرفته و سوم ما اگر بتوانیم آثاری را در راه فضای دوم تمدنی تولید کنیم منجر میشود که فضای اول تمدنی ما ایستاده شود و اگر نتوانیم این کار را بکنیم تمام تهاجم فرهنگی ما دچار چالش خواهد شد.»
او گفت: «سوال داریم آیا فیلمهای سینمایی ما بهگونهای حرکت میکند که بتوانید یک ارزیایی از راه آمده را داشته باشیم و یک نقطه قوت برای آینده باشیم؟ ما اصلا نگاهمان سینمای سفارشی نیست اما سینمای ما باید ظرفیتها را فعال کند ما در یک دوران پیچیده و سختی قرار داریم، پیوستهای فیلم را اگر در کنار هم قرار دهیم گویی داریم ژانر فلاکت و سیاهی را نشان میدهیم بدون اینکه به ارزشهای جامعه توجه کنیم نه اینکه بگوییم مسائل را نباید بیان کنیم نه ولی سطح عناصری که برعکس واقعیتهای ما است، افزایش یافته است.»
او ادامه داد: «سینماگر باید جامعه را رشد دهد و امیدوار کند و اعتراضات را به آرامی بیان کنند اما بعضی از سینماگران هویت را از سینمای ملی گرفتند، اگر بخواهند در سینمای ملی جایزه بدهد باید به رفتهگران بدهند که زبالهها را جمع میکنند نه اینکه سیماگرانی که زبالهها را پراکنده میکنند. ما باید گفتمانی جدی با خوبان سینما داشته باشیم تا سینمای ملی ما این تصاویر را به داخل جامعه نشان ندهد، بعد از گفتمانها وارد فضایی میشویم که ما چه ظرفیت هایی داریم.»
مطهرینژاد تصریح کرد: «سینمایی که بتواند تاریخ و آینده را بهم گره بزند سینمای ملی است سینمای تاریخی ما از لحاظ ملی و اسلامی آنقدر ظرفیتهای بزرگ و برجسته دارد که نمیتوانیم از آن فاصله بگیریم. ما باید لایه تاریخی را داشته باشیم و برسیم به انقلاب اسلامی یعنی از یک سطحی وارد نظام جهانی میشویم که از نظام استکباری جامعه ایران میتواند پرچم اینکه با ارزش های اسلامی در جامعه جهانی ورود بکنیم را بالا ببرد.»
او با بیان اینکه انقلاب اسلامی را اگر نگاه کنید میبینید برخی به عنوان احیای سنتهای پیشینه از آن یاد میکنند، ادامه داد: «مسیر تمدنی جوامع اسلامی از یک دوره دچاره تعقیل شد نظام اسلامی دنبال یک مسئله فراتر است و نگاه به آینده دارد. اگر ما در یک جایی فساد داریم باید بازنمایی شود اما اگر تمام ما این باشد میتوانیم از انباشتههای گذشته استفاده کنیم؟ ما باید مسیر گفتمانی را آعاز کنیم تا بدانند یک ظلمی امروز در حال شکلگیری است.»
او افزود: «بسیاری از سیاهنماییهای جامعه هنگام صحبت ژست جامعهشناسی به خود میگیرند اما باید اندیشمندان ما امروز با یکدیگر گفتمان جدی را شروع کنند و رویکرد به سمت آینده داشته باشند سینما را باید مبتنی بر ارزشهای حقانی جامعه را سوق دهند و آن چیزهایی را که وجود دارد، نشان دهد.»
مطهرینژاد در پایان گفت: «جامعه ما باید در یک گفتمان به سمت آینده عناصر خودش را بازخوانی کند و اگر ما حرکت نکنیم جهان در حال حرکت است، نسبت خودمان را باید مشخص کنیم و حتما هنرمندان و سینماگران در کنار هم در این مسیر کمک خواهند کرد، لازم است یک باز تعریف جدید از سینمای ملی شکل بگیرد سینما میتواند پیشراه ورود به آیندهنگریهای مهدوی باشد.»