نشستهای فرهنگی با تکیه بر موضوعات آکادمیک سینما، تکنیکهایی مانند تدوین و فیلمنامهنویسی و همچنین بررسی سینمای سیاسی ایران، برگزار شد.
در نشست فرهنگی؛ دانش آکادمیک و سینمای معاصر (مطالعه تاریخی سینمای هنگکنگ و کره جنوبی) با سخنرانی دکتر «سیدعلی روحانی» عضو هیات علمی دانشگاه هنر از ذاتی یا اکتسابی بودن هنر گفت و موضوع آموزش را در سینمای ایران، تحلیل و آسیبشناسی کرد. در ادامه روحانی به اوج و فرود سینمای هنگکنگ و چین پرداخت و از تاثیرات اتفاقات سیاسی بر سینمای این کشور گفت. در ادامه اما موضوع سینمای کره جنوبی مطرح شد. سینمایی که امروزِ محبوبیت فراوانی در جهان پیدا کرده است.
روحانی در این خصوص گفت: فقدان دانش در سینمای کره جنوبی در دهه هفتاد مشکلات زیادی را ایجاد کرد، موج نوی سینمای کره حنوبی در دهه هشتاد رخ داد، در کره جنوبی سینما یک بحث بین رشتهای میشود که افراد غالبا علوم انسانی خواندهاند که سینمای کره جنوبی را تغییر دادند.
او افزود: جریان کره جنوبی سینما خوانده نیستند اما علوم انسانی را به سینما وارد میکنند، فیلمهای کره جنوبی همه توسط افرادی ساخته شدند که علوم انسانی را کاملا بلدند. جریان اولی که فیلم کره جنوبی را ایجاد می کند دانش سینمایی دارند که دو دلیل دارد، دلیل اول عدم تطابق زبانی که باعث شده نتوانند در انگلیس یاد بگیرند. کره جنوبی تا دهه هشتاد از نداشتن هنر سینمایی آکادمیک قوی رنج می برد، کره جنوبی دانش علوم انسانی غلبه دارد با این حال کره جنوبی پیشرفت جدی می کند.
عضو هیات علمی دانشگاه هنر عنوان کرد: دیدن فیلم داخلی در ایران مورد توجه نیست زیرا پخش رسمی نمی شود اما این معیار در فرانسه که مهد سینمای اروپا است، حدود ۴۳ درصد مردم در فرانسه فیلم فرانسوی، در ایتالیا ۳۰ درصد، اسپانیا و آلمان زیر ۲۰ درصد، دانمارک زیر ۱۰ درصد تولیدات خودشان را میبینند، که این رقم در کره جنوبی ۵۴ درصد است.
نشست فرهنگی دوم متمرکز بر موضوع تعامل تدوینگر وکارگردان در شکلگیری داستان با حضور مسعود سفلایی عضو هیات علمی و مدیر گروه سینما دانشگاه هنر و عماد خدابخش تدوینگر بود.
سفلایی ابتدا از ورود فراوان فیلمسازان جوان به این دوره از جشنواره و اهمیت کمک به آنها برای ارتقای تجربه شان گفت. وی سپس درباره اهمیت تدوین در فیلمهای سینمایی اظهار کرد: فرایند تدوین سالیان سال تکنیکال بود اما چیزی که امروز وجود دارد، تدوین همزمان است که رفته رفته مورد اهمیت قرار گرفته است.
خدابخش درباره آزمون و خطا در تدوین همزمان فیلمها اظهار کرد: یکی از کارهایی که انجام دادم، خروج ساخته ابراهیم حاتمی کیا بود و در آن فیلم تجربه تدوین همزمان داشتم و این مواجهه برای کارگردان هم سخت و هم جالب بود. نگرانی او برای من عجیب بود و متوجه شدم که فیلمسازان جدید و جوان بیشتر با آزمون و خطایی که در تدوین همزمان رخ میدهد، آشنا هستند. تدوین همزمان کمک میکند که تعامل فیلمساز و تدوینگر راحتتر شکل بگیرد، اما از طرفی آسیبهایی هم دارد. تدوین همزمان این امکان را به فیلمساز میدهد که بخشهایی را که فکر میکند در راستای روایت فیلم نیست، اصلاح کند اما در مقابل چون فیلم کامل نشده است، معلوم نیست که این شکل تدوین به کلیت کار کمک میکند یا خیر.
خدابخش در مورد بازبینی آثار بعد از ساخت عنوان کرد: همه جای دنیا مدیر پس تولید وجود دارد و بعد از اتمام کار پروژه را دست میگیرند اما در سینمای ایران چنین عنوانی وجود ندارد و فیلمها بعد از تولید رها میشوند و این، کار را سخت میکند. همچنین ارتباط بین تدوینگر و گروه تدوین و جلوههای ویژه بسیار اهمیت دارد زیرا به پیشبرد کار کمک میکند. از طرفی من باید به عنوان تدوینگر مطمئن باشم که این پلان تغییر نمیکند. تدوینگر باید به عنوان واسطه کارگردان و جلوههای ویژه اطلاعات بالایی داشته باشد. بنابراین وجود مدیر پس از تولید بسیار مهم است.
نشست فرهنگی فیلمنامه و سبک بیانی نویسنده (نکوداشت زندهیاد کامپوزیا پرتوی) با حضور جابر قاسمعلی و نسرین مرادی همسر مرحوم کامبوزیا پرتوی سومین نشست روز هشتم جشنواره بود. ابتدا مهمانان برنامه، به تمجید از شخصیت کامبوزیا پرتوی پرداختند.
او در ادامه درخصوص جایگاه هنرهای دیگر برای فیلمنامهنویس گفت: سینما یعنی جزئیات. پرتوی به مطالعه تاکید داشت. فیلمنامهنویس باید بیشتر بخواند. خواندن نه به معنای اقتباس بلکه زمانی که شما رمان میخوانید تجربه زیست یک شخصیت برای شما باز میشود و میتوانید ساختار و متریال یاد بگیرید. در هالیوود درصد اقتباس بالاست؛ زیرا فیلمنامهنویس را تکنسین میدانند و تهیهکننده سراغ کسی میرود که کارش را بلد است. ما صنعت سینما نداریم اما کشورهایی که دارند فیلمنامهنویس را متخصص میدانند نه داستانگو و در ساختار صنعتی، داستاننویس دستمزد خود و فیلمنامهنویس هم دستمزد خود را دارد اما فیلمنامهنویسان ایران هم باید داستان را بیاورند و هم آن را تبدیل به فیلمنامه کنند.
جابر قاسمعلی درخصوص اکتسابی بودن خلاقیت عنوان کرد: داستان از سینه نویسنده درمیآید و علم حصولی نیز درون او به عنوان جوهر و عاملی برای نوشتن وجود دارد و این با تکنیک و قواعد به وجود نمیآید، در نهایت این فرد کارشناس فیلمنامه میشود اما اگر جوهره داشته باشد و تکنیک یاد بگیرد، تبدیل به فیلمنامهنویس خوب میشود.
آخرین نشست فرهنگی با موضوع سینمای سیاسی، فقدان فیلمنامه با حضور مجتبی راعی کارگردان به بهانه نمایش نسخه اصلاح شده فیلم «دستنوشتهها» به کارگردانی مهرزاد مینویی بود.
مینویی ابتدا به تمجید از این اثر پرداخت و گفت: اولین و آخرین ساخته مینویی، یکی از بهترین آثار سینمای سیاسی ایران است. سینمایی که البته آثار فراوانی عرضه نکرده. البته این ریشههای سیاسی در کشور دارد. رفاقت من با او با دعوا شروع شد؛ او به ما گفت علت پیشرفت کردن غرب در سینما، سواد آنها و علت عدم پیشرفت ما، بی سوادی است. همین موضوع بهانه ای برای گفتوگوی ما شد و سپس رفاقت شکل گرفت. من از مینویی خیلی موضوعات را فرا گرفتم. «دست نوشتهها» کم نقص است و همه چیز در آن سر جای خود قرار گرفته است. هیچ سکانسی قابل حذف از فیلم نیست.
در ادامه موضوع توجه به سینمای سیاسی در ایران مورد بحث قرار گرفت و موضوع انتقاد و انتقاد پذیری در سینما و به طوری کلی جامعه مورد بررسی قرار گرفت.