یک کارشناس سینما میگوید که فیلمهایی با مضامین دینی جزو سینمای مورد پسند عموم مردم است زیرا جامعه ما همواره به تفکر دینی گرایش بیشتری دارد.
محمود گبرلو نویسنده و منتقد سینما در گفتوگو با مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی جشنواره فیلم فجر، درباره نشستهای فرهنگی جشنواره فیلم فجر گفت: «برگزاری نشستها یک ضرورت است؛ سینمای ایران زمانی از این ورشگستگی نجات پیدا میکند که راهبرد و ریلگذاری درست داشته باشد. ما در شرایطی هستیم که باید بپذیریم سینما قدرتی برتر و هنر صنعت است؛ یعنی هم باید مفاهمیزیبا داشته باشد و هم ارتباط خود را با تماشاگر برقرار کند.»
او ادامه داد: «سینمای ایران در ۴۰ سال گذشته با تفکرات و اندیشههای مختلف مسیر فیلمسازی خود را به جلو برده اما شکست نخورده و عقب نمانده است؛ اما آنچه که مورد انتظار است را برآورده نکرده است. دلیل عمده آن هم این است که سیاستگذاران نتوانستند برنامهریزی و راهبرد آیندهمحور برای سینمای ایران طراحی کنند که با وضعیت امروز سینمای جهان و مخاطبین امروزی که با رسانههای متعدد ایرانی و خارجی ارتباط دارند، تناظر داشته باشد.»
گبرلو گفت: «بنابراین اگر این نشستها بتواند در عرصه تخصصی با همه صاحبنظران خصوصاً سینماگران و اهالی فکر و اندیشه بالاخص حوزههای علمیه ارتباط برقرار کند. اگر این تعامل بین صاحبنظران و اندیشمندان حوزههای دینی و حوزههای تخصصی سینمایی و حوزههای سیاستی و اجتماعی برگزار شود خیلی مهم است و میتوانیم آینده درخشانی را برای سینمای ایران ترسیم کنیم.»
او با اشاره به اینکه اکثر جامعه ایران با اندیشههای دینی عجین هستند خاطرنشان کرد: «بهطور طبیعی مردم ایران انتظار دارند که بر پرده سینما نگاه و دیدگاه و درونیات خود را ببیند. برای همین است که چون در پرده سینما دیدگاههای دینی خود را ندیدهاند از سینما فاصله گرفتهاند. سینمای ما در کل 4 درصد از ایران را جذب سینما کرده است. اگر واقفیم که سینما قدرت برتر است و میتوانیم ارزشهای انسانی و پاکیها و مهربانیها و مضامین اجتماعی مانند وحدت ملی، پیشرفت و انسانیت را از راه سینما منتقل کنیم. باید تعامل فکری میان سینماگران و اهلی فکر و اندیشه و دین داشته باشیم.»
این منتقد سینما در بخش دیگری بیان کرد که در حوزههای علمیه روحانیونی هستند که سینما خواندهاند و با هنر به خوبی آشنا هستند چرا نباید از آنان استفاده کنیم؟ بهویژه وقتی مخاطب ایرانی به قصههایی نیاز دارد که مضامین اخلاقی، دینی و تربیتی داشه باشد. جامعه ایرانی نمیخواهد از تفکر سکولار بهرهای ببرد. بلکه برعکس برای خانوادهها خیلی مهم است که بچههای آنها به کدام سمت میروند.»
او اضافه کرد: «سینما که قدرت برتر است و میخواهد که نقش آموزشی را برای مردم بازی کند، میتواند موقعیت گفتمانی را برای صاحبنظران ایجاد کند و طبیعتاً مسیر تولید را رونق ببخشد. نکته دیگر که خیلی مهم است اینکه ما در تولید برای سینمای ایران به یک وحدت ملی نیاز داریم یعنی اینکه اگر ما پشت دوربین قرار میگیریم بدانیم که فیلم برای چه کسی ساخته میشود و سرنوشت فیلم به کجا میانجامد. اگر نتوانیم مردم را تشویق کنیم که در سینما بلیت بخرند و فیلم را ببیند، جدای از بحث موضوع و مضامین، شسکت خورده است. برای همین از نظر مالی و اقتصادی باید به این موضوع توجه کنیم و در مباحث فکری و حتی همین نشستها نیز به جنبههای مالی نیز توجه داشته باشیم. اگر رونق تولید را در سینما ایجاد کنیم، خیلی خوب خواهیم توانست مضامین خوب و دینی را برای مرد بیان کنیم؛ چون معتقدم که سنیما هنر صنعت است؛ یعنی هم سرگرمی است و هم اندیشهورزی است. این تلفیق با هم سخت است و به مدیریت با تدبیر و سینماگر متخصص و حرفهای که دلسوز تماشاگر باشد نیاز داریم.»