نکوداشت زندهیاد کامبوزیا پرتوی با حضور جابر قاسمعلی و امیرحسن ندایی برگزار شد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی چهلمین جشنواره فیلم فجر، نکوداشت زندهیاد کامبوزیا پرتوی با موضوع فیلمنامه و سبک بیانی نویسنده در حاشیه برگزاری این دوره از جشنواره با حضور جابر قاسمعلی (فیلمنامهنویس و نویسنده) و امیرحسن ندایی (مجری) برگزار شد.
در این مراسم ویدیویی با محوریت معرفی و برشهایی از صحبتهای این هنرمند به نمایش درآمد و نسرین مرادی همسر مرحوم کامبوزیا پرتوی در این نشست حضور داشت.
ندایی گفت: کامبوزیا پرتوی صاحب سبک بود. او با فیلمسازان متعددی کار کرد و چهاربار جایزه جشنواره فیلم فجر را گرفت.
قاسمعلی درباره جایگاه پرتوی در سینمای ایران گفت: پرتوی یکی از بهترین فیلمنامهنویسان سینمای ایران بود. او فیلمنامهنویس شاخصی بود زیرا تصور میشود که ورود به سینما با کارگردانی کار سادهتری در مقایسه با فیلمنامهنویسی است و در سینما گاردی نسبت به ورود فیلمنامهنویسان به عرصه کارگردانی وجود دارد. بازار فیلمنامهنویسی که وارد کارگردانی شده محدود میشود اما پرتوی از این باب شاخص بود که توانست بین این دو تعادلی برقرار کند و توانست فیلمنامههایی که خود دوست داشت را بسازد؛ علاوه بر آن فیلمنامههای خوبی برای دیگران نوشت. از این باب جایگاه او غبطه برانگیز است.
او ادامه داد: این از مدیریت و هوشمندی پرتوی نشات میگرفت که توانست میان فیلمنامهنویسی و کارگردانی تعادل برقرار کند. افرادی از این دست در سینمای ما به تعداد انگشتان دست است.
قاسمعلی عنوان کرد: او از سال ۶۶ که اولین فیلم خود را ساخت تا زمان فوت، بیش از ۲۶ فیلم و سریال تولید کرده است. با نگاه به مجموعه آثار او میبینیم که هم کار کودک و نوجوان تولید کرده و هم کار تلخ اجتماعی. از نظر رویکرد فیلمنامهنویسی هم بسیار متنوع کار کرده است؛ اما در چهار حوزه میتوان کار او را دستهبندی کرد؛ یکی کاری است که برای سینمای بدنه و مخاطب تولید میشود نظیر «گلنار» و «گربه آوازهخوان»، گروه دوم فیلمهای کانونی او هستند که متاثر از فضای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان تولید شده مثل فیلم «ماهی»، «شیرک» و «ننه لالا و فرزندانش»، در فیلمهای کانونی دغدغه کودک و نوجوان وجود دارد اما فیلمساز بیشتر از مخاظب به خودش میاندیشد. گروه سوم فیلمهایی با رویکرد اجتماعی هستند مثل «دیشب باباتو دیدم آیدا»، نوع دیگری هم وجود دارد که شامل فیلمهایی با رویکرد معنایی و استعلایی میشود.
او ادامه داد: در دسته چهارم رویکرد معنا محور است و میتوانید دغدغه اجتماعی کامبوزیا پرتوی را ببینید. مخاطب در فیلم استعلایی تصور میکند کامبوزیا عارفی است که این فیلم را ساخته و تنها یک فیلمنامهنویس هوشمند میتواند یک سکانس معمولی را درخشان کند.
قاسمعلی اضافه کرد: او با پردازش سکانسها خرده داستان خلق میکرد. در کارهای او قصه به جای حرکت در طول، به سمت عمق حرکت میکند.
او درخصوص جایگاه هنرهای دیگر برای فیلمنامهنویس گفت: سینما یعنی جزئیات. زمانیکه به درخشانترین آثار نگاه میکنید متوجه نکات ظریفی میشوید که کشف آن برای مخاطب جذاب است. پرتوی به مطالعه تاکید داشت. فیلمنامهنویس باید بیشتر بخواند. خواندن نه به معنای اقتباس بلکه زمانی که شما رمان میخوانید تجربه زیست یک شخصیت برای شما باز میشود و میتوانید ساختار و متریال یاد بگیرید. در هالیوود درصد اقتباس بالاست زیرا فیلمنامهنویس را تکنسین میدانند و تهیهکننده سراغ کسی میرود که کارش را بلد است. ما صنعت سینما نداریم اما کشورهایی که دارند فیلمنامهنویس را متخصص میدانند نه داستانگو و در ساختار صنعتی، داستاننویس دستمزد خود و فیلمنامهنویس هم دستمزد خود را دارد اما فیلمنامهنویسان ایران هم باید داستان را بیاورند و هم آن را تبدیل به فیلمنامه کنند.
ندایی اظهار کرد: پرتوی معتقد بود خلاقیت اکتسابی است و نیاز به تمرین دارد.
جابر قاسمعلی درخصوص اکتسابی بودن خلاقیت عنوان کرد: داستان از سینه نویسنده درمیآید و علم حصولی نیز درون او به عنوان جوهر و عاملی برای نوشتن وجود دارد و این با تکنیک و قواعد به وجود نمیآید، در نهایت این فرد کارشناس فیلمنامه میشود اما اگر جوهره داشته باشد و تکنیک یاد بگیرد، تبدیل به فیلمنامهنویس خوب میشود.