نشست فرهنگی؛ قهرمانگرایی در سینمای ایران با سخنرانی دکتر «روحالله رجبی» برگزار شد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی جشنواره فیلم فجر، نشست فرهنگی؛ قهرمانگرایی در سینمای ایران با سخنرانی دکتر «روحالله رجبی» پژوهشگر فلسفه هنر و مدیر شبکه امید، دکتر «دکتر عبدالحسین پیروز» مدرس دانشگاه و پژوهشگر فرهنگ وهنر ساعت ۱۵ در سالن ۴ برگزار شد.
به گزارش مرکز اطلاعرسانی روابطعمومی جشنواره فیلم فجر، عبدالحسین پیروز در ابتدای این نشست عنوان کرد: فیلسوفان معتقدند نظریه قهرمانگرایی باعث بهبود شرایط جامعه میشود. نظریهها با این که در یک دوره تاریخی ایجاد شدند اما هنوز در جامعه جاری هستند.
او افزود: گروهی از متفکران از باب قهرمانشناسی وارد کار شدند و معتقدند قهرمان ذهنی مربوط به روان انسان است. حدود ۲۰ نظریه قهرمانگرایی وجود دارد. اخیرا تعریف جدیدی از قهرمان با عنوان آدمی عادی با ویژگیهای غیرعادی باب شده است. در حکمت انسانی تعریف مدونی در رابطه با قهرمان نداریم. در اسلام نیز موجودیت برتر همواره با عنوان ویژگی ذاتی فطرت یاد میشود.
روحالله رجبی درباره بحران قهرمان در سینما گفت: بهنظر من خوب است که در سینمای ایران قهرمان نداریم. سینمای ایران داستان عجیبی دارد. از زمان انقلاب اتفاقاتی رخ میدهد که جمعیت عظیمی به دنبال تحولی بزرگ بودند و به خاطر آن جان هم میدادند.
او ادامه داد: در دهه ۶۰ سینما تلاش میکرد تا به سینمای قهرمان تبدیل شود اما با تغییر مدیران، تحولات بزرگی در سبک سینمای ایران ایجاد شد که بیشتر به معانی دینی و معنوی اهمیت میدادند.
رجبی گفت: در سینمای ایران باید به ویژگیهای قهرمان توجه کرد. باید دلیل رد شدن قهرمانپروری در سینما توسط مدیران مشخص کرد.
وی ادامه داد: مدیران معتقدند در سینمای ایران و انقلاب نیازی به قهرمان نیست. قهرمان فردی متمایز و محدود است. در مدیوم سینما قهرمان باید یک نفر باشد و قصه داستان را یک نفر روایت کند. این فرد باید متمایز از باقی مردم جامعه باشد.
رجبی با اشاره به اینکه باید درباره ویژگیهای قهرمان صحبت شود، افزود: جریانهای روشنفکری پس از انقلاب تمام تلاشش بر این است که بگوید انقلاب ایران نیاز به قهرمان ندارد و توجیهاتی را برای بیان این موضوع به کار میگرفتند. قصه باید روایت قهرمان باشد. ما جریان سینمای انقلابی و روشنفکری داریم که هر دو مشکلاتی دارند. رهبر انقلاب تاکید کردند که باید آتش به اختیار بود. قهرمان ما باید این ویژگیها را داشته باشد. باید روابط او با خانواده و جامعه تعریف شود اما در سینمای ایران رابطه قهرمان با جامعه باز تعریف میشود.
وی افزود: قهرمان در تفکرات دینی، در مقابل دشمن هیچ است و همه ابزارهای قدرتش از بین میرود. موضوع فرازمینی که به تعبیری آواز پر جبرائیل است. قهرمان برای ماست و از ذات تفکر دینی در آمدهاست. در قرآن، روایت قهرمانان مانند ابراهیم و پیامبران دیگر است.
دکتر پیروز در ادامه بیان کرد: ما هنوز در مفهوم قهرمان مشکل داریم. ما هیچ چیزی نداریم که نشان دهنده درک درستی این مفهوم باشد و این پیش از آن است که بخواهیم از قهرمان پردازشی انجام دهیم. مشکل اصلی ما استفاده از واژه قهرمان است. ما این واژه را به هر کسی نسبت میدهیم. الزاما هر آدم خوبی قهرمان نیست. در حوزههای تخصصی این به کارگیری غلط اشتباه است. تعریفمان از قهرمان الگو دیگران بودن و فداکار بودن است. اینها صورت واقعی قهرمان نیست. ما برخی اوقات به صورت استعارهای از واژه قهرمان استفاده میکنیم. گاهی برای بزرگداشت و احترام و حتی برای شخصیت اصلی این واژه را به کار میبریم. این موضوع دوگانه پهلوان و قهرمان را به وجد میآورد. به عنوان مثال پوریایولی شکست خورد اما قهرمان بود.
وی ادامه داد: مفهوم توقع نیز برای مردم در مواجهه با قهرمان مهم است. درباره واژه قهرمان تعریف دقیقی نیست اما از برآیند نظریات اینگونه برمیآید که قهرمان دارای توانایی و قدرت بالایی است. به عنوان مثال قهرمان دارای یک ویژگی درونی مانند شجاعت، مبارزه با شر و تهدید و به جا گذاشتن میراثی برای آیندگان و به جا گذاشتن دستاوردها است.
رجبی در پایان خاطرنشان کرد: چرا ما به دنبال ضد قهرمان در فیلمها نیستیم؟ چرا غرب با وجود تفکرات سرمایهداری این حجم از پول را صرف سینما میکند؟ ابرقهرمان ها باعث فروش بسیار بالای فیلم هستند. اگر ما از مخاطب شروع کنیم. باید بدانیم چه محتوایی به مخاطب میدهیم و سپس به سراغ ردههای سنی برویم. باید روی نیاز آنها کار کنیم و پایه کار ما مدیریت نسل باشد. قهرمان هایی را در ریل سینما قرار دهیم که دارای ویژگی های قهرمانانه باشد حالا اگر مثل رستم خیالی باشند مشکلی ندارد اما روی چهار یا پنج قهرمان سرمایهگذاری دقیق کنیم.